توسعه راهكار توفيق دولت وفاق ملي
سيد حامد مولانا
يقينا دولت چهاردهم براي موفقيت و تحقق برنامههاي خود نيازمند كسب دستاورد ملموسي خصوصا در كوتاهمدت است از آنجا كه تحققبخشي از وعدهها نيازمند اجماع فراقوهاي و حتي بينالمللي است، به نظر ميرسد راهبرد «دالان توسعه» ميتواند ميانبر براي كسب مقبوليت ملي و دستاورد تاريخي براي دولت چهاردهم باشد. تا حدودي با اين گزاره ميتوان همراه بود كه «حل مسائل مهم كشور زدن يك كليد و دكمه نيست كه مثل چراغ برق روشن يا خاموش شود. براي نمونه من هم معتقدم كه اگر مساله فيلترينگ، زنان، روابط خارجي، صدا و سيما و... بهبود نيابد، هيچ اتفاق مثبتي نه تنها رخ نميدهد، بلكه وفاق با جامعه شكست قطعي ميخورد و هنگامي كه چنين شد، وفاق درون ساختاري نيز با سرعت به قهقرا خواهد رفت.» (عباس عبدي، اعتماد 1403/715) ليكن از آنجا كه به درستي دولت، هدفگذاري خود را وفاق ملي قرار داده است و كليد بخش معناداري از مشكلات يا دغدغههاي رايدهندگان دست دولت يا حتي نظام حكمراني كشور نيست و نياز به اجماع بينالمللي دارد، سوال اصلي اين است براي كمك به توفيق دولت چه بايد كرد؟ علي ربيعي، دستيار رييسجمهور در يادداشتي در روزنامه اعتماد دغدغه دولت را اينگونه تبيين ميكند: «مداقه در مباحث رييسجمهور حاكي از آن است كه كودكان و زنان (خانواده)، از گروههاي داراي اولويت در سياستهاي اجتماعي دولت هستند. در اين ميان، علاوه بر اهميت نقش مستقل زنان در ساختن ايران، نقشهاي مضاعف ايشان در پرورش نسلهاي بعدي نيز بسيار حايز اهميت است.»
حل مشكلات (Issues) پيچيده كشور نياز به اخذ راهكارهاي مناقشهبرانگيز (controversial solution) و هزينهزا براي دولت است. ليكن موضوعات توسعهاي هيچگونه معارض و مخالفتي را در هيچ سطحي از حاكميت همراه ندارد كه هيچ، در راستاي تحقق اهداف ذاتي دولت و تكاليف نظام حكمراني كشور طبقهبندي ميشود. همگان بر اين باور هستند كه كشور در شرايط خطير و خطرناكي تحويل دولت چهاردهم شده است؛ بحرانهاي بينالمللي، جنگ، ترور، چرخه فقر، ناترازيهاي گوناگون موارد نادري است كه اين صرفا دولت با آن روبهرو شده است؛ ليكن اگر مشكلات را به آتش تعبير كنم تنها راه خاموش كردن آنها به دل آتش زدن است. طرفه آنكه در اين شرايط است كه اجراي پروژههاي عمراني و سخن گفتن از توسعه براي مردم اميدآفرين است و اميد اكسير موفقيت سياست مداران و جلب رضايت مردم است.
نيك ميدانيم كه جامعه هر چند از مشكلات دولت آگاه است، اما منتظر حكمران نميماند و تصميم ميگيرد؛ تدوين برنامه ملموس، هدفمند و قابل پايش در زمينه توليد مسكن براي قشر متوسط، احداث آزادراهها و مسيرهاي مواصلاتي، راهاندازي پروژههاي نيمه تمام، شروع به ساخت پروژههاي خدمترسان مانند ساخت استاديوم، بيمارستان، مدرسه در قالب برنامه توسعه كشور همچنين تبيين اين برنامه براي جامعه ميتواند بدون ايجاد تنش در سطوح حكمراني تا حد زيادي دولت را در كسب رضايت عامه موفق كند. ممكن است دولت از لحاظ تامين مالي پروژهها در مضيقه باشد، اما خبر خوب آن است كه به لطف يارگيري مناسبي كه از جامعه نخبگان كشور و به كار گماردن ايشان صورت داده و به پشتوانه حمايت مردمي پتانسيل خلق اين فرصت مهيا شده است.
فلذا به نظر ميرسد؛ ميتوان با ايجاد دالان توسعه بر مبناي اهداف توسعه پايدار و با شروع جدي فعاليتهاي سازندگي رضايت عامه را تا حدود زيادي تحصيل كرد. اينجانب؛ همواره بر تقدم «مردمسالاري ديني» بر «توسعه» پايبند بوده و هستم ليكن در مقطع فعلي تسريع در برنامهريزي و شروع برنامههاي توسعه كشور را عامل توفيق دولت چهاردهم و برگ برنده براي اركان آن ميدانم.