نگاهي به چند ادعاي امير قلعهنويي و سعيد الهويي
شما تيم ملي را از رتبه سيوچند نجات داديد؟
تيم ملي ايران در چهارمين بازي خود در دور گروهي انتخابي جام جهاني 2026 با نتيجه عالي 4 بر يك قطر را شكست داد و صدرنشين گروه شد. بعد از اين بازي حواشي اطراف تيم ملي با مصاحبههاي امير قلعهنويي، سرمربي تيم ملي و بازيكنان اوج گرفت و تا امروز هم ادامه پيدا كرده است.
ما در چند روز گذشته از جهات مختلف به اين موضوع پرداختيم و از كادرفني تيم ملي خواستيم بيخيال جواب دادن به منتقدان شوند و صرفا با عملكرد خود با هواداران حرف بزنند. با اين حال غروب روز جمعه سعيد الهويي، دستيار جنجالي امير قلعهنويي در يك برنامه تلويزيوني دوباره با طرح همان ادعاهاي سرمربي تيم و بازيكنان به منتقدان تاخت و آنها را به شكل تلويحي به عدم درك درست از فوتبال متهم كرد.
روز قبل از آن هم قلعهنويي در گفتوگوي تلفني با يك برنامه تلويزيوني مسائلي را مطرح كرد كه جاي بررسي دارد.
مهمترين مسالهاي كه بايد در صحبتهاي اعضاي كادرفني تيم ملي به آن پرداخت، ادعاهاي صورت گرفته از سوي كادرفني در تاييد عملكرد خودشان است. از آنجايي كه اين دوستان علاقه به ادامه بحث دارند ما هم برخي از اين ادعاها را در بوته آزمايش قرار ميدهيم.
امير قلعهنويي در آن برنامه تلويزيوني گفت: رنكينگ نوزدهم دنيا كه امروز به دست آمده حاصل كار يكساله او در تيم ملي است. امير قلعهنويي معتقد است تيم ملي را از رتبه سيوچندم دنيا به نوزدهم رسانده كه ادعايي بسيار عجيب است. در سال 1398 و زماني كه مهدي تاج، رييس فدراسيون فوتبال بود با نتايج فاجعهآميزي كه ويلموتس گرفت تا رتبه 33 دنيا سقوط كرد. بعد از آن به دليل شيوع ويروس كرونا تا حد زيادي مسابقات بينالمللي تعطيل شد. در همان زمان بود كه رييس وقت فدراسيون به خاطر آنچه خودش مشكل قلبي عنوان كرد از رياست فدراسيون كنار رفت و حيدر بهاروند سرپرست فدراسيون شد. در ايامي كه بهاروند سرپرست تيم ملي بود، تيم ملي بازي نكرد و رتبهاي تغييري نداشت. بعد از آن و در حالي كه بهاروند جاي خود را به شهاب عزيزيخادم داد تيم ملي با اسكوچيچ راهي ادامه مسابقات انتخابي جام جهاني قطر شد و در حالي كه ميزباني از ايران گرفته شده بود با كسب بردهاي متوالي توانست به جام جهاني برسد. در بهمن سال 1400 تيم ملي ايران پس از شكست عراق كه صعود ايران را مسجل كرد به رتبه 20 دنيا و يك آسيا رسيد. بعد از حواشي فدراسيون فوتبال كه منجر به كنار رفتن رييس فدراسيون و آغاز سرپرستي ميرشاد ماجدي شد، تيم ملي ايران آخرين بازي خود در انتخابي جام جهاني مقابل كره و يك بازي دوستانه برگزار كرد كه هر دو را باخت و اين رتبه ايران را چند پله نزول داد. با بازگشت مهدي تاج به فدراسيون و انتخاب كارلوس كيروش به عنوان سرمربي تيم ملي همچنان روند نزولي خود را حفظ كرد. ايران بعد از باخت 6 گله مقابل انگليس هم رتبه يك آسيا را از دست داد و هم تا رتبه 26 سقوط كرد. اين از دست دادن رتبه يك تا امروز ادامه پيدا كرده است.
آنچه امير قلعهنويي از بهبود رنكينگ ايران ميگويد تبصرههاي بسياري دارد. اول اينكه ايران تا رتبه 20 دنيا پيش رفته بود و ميتوانست با ادامه همان روند به رتبه زير 20 برسد. دوم اينكه اين امير قلعهنويي نبوده كه ايران را از رتبه 33 به اينجا رسانده است. سوم اينكه در تمام تقريبا يكسالي كه امير قلعهنويي سرمربي تيم ملي بوده ما در انواع و اقسام تورنمنتهاي سطح پايين نظير چهار جانبه قطر و كافا شركت كرديم كه بر اساس الگوريتمهاي فيفا امتيازات خوبي را به تيم ملي در ردهبندي اضافه كرده است. ما امروز در رتبه 19 دنيا قرار داريم كه بسيار عالي است، اما نبايد در مورد اين رتبه ادعاهاي مناقشهبرانگيز مطرح شود. مخصوصا اينكه ما يكبار در سال 2005 و زمان محمد دادكان دستاورد مهم رتبه 15 دنيا و همزمان يك آسيا را تجربه كرديم
ادعاي بعدي كه بايد مورد بررسي قرار بگيرد، بحث «رزومه» است. امير قلعهنويي ميگويد خودش رزومه فوقالعادهاي دارد، بالاي 1000 امتياز در ليگ برتر كسب كرده و چندين جام آورده در حالي كه رزومه منتقدانش صرفا «ضديت با قلعهنويي» است. هيچ شكي در اين نيست كه قلعهنويي يكي از پرافتخارترين مربيان تاريخ فوتبال ايران است و بيشترين امتياز را كسب كرده. اما بايد يادآور شد كه آخرين جام قلعهنويي زماني به دست آمد كه دلار 1000 تومان بود؛ يعني سال 92 و بعد از آن به مدت يازده سال هيچ جامي برنده شد. در حالي كه هميشه تيمهايي زير دستش داشته كه از لحاظ مالي غني بودند. اگر قرار باشد هميشه در فوتبال به جامهايي كه مربيان چندين سال پيش برنده شدند، استناد شود امروز بايد مورينيو همچنان سرمربي رئال مادريد ميبود كه نيست!
در بين ادعاهاي بعدي بهتر است سراغ اظهارات سعيد الهويي برويم كه ميگويد چون ميتواند 45 دقيقه راجع به تاكتيكهاي تيم ملي در بازي مقابل ازبكستان «حرف بزند» پس تيم ملي تاكتيك داشته. اين هم از آن حرفهاي عجيب است. اول اينكه در مورد تاكتيك نداشتن يك تيم هم ميتوان 45 دقيقه كه نه 90 دقيقه حرف زد. دوم اينكه اين چه متري است؟ چون ميتواني راجع به تاكتيكهاي مورد نظر تيم ملي حرف زد پس تيم تاكتيك داشته؟ در اينكه كادرفني تيم ملي برنامههايي تدارك ديده و تاكتيكهايي را مدنظر قرار داده، شكي نيست. مهم اين است كه چقدر از اين برنامهها در زمين پياده شوند. اصلا در مورد همين مساله ميشود يك ساعت حرف زد كه كادرفني تيم ملي ميخواستند اقداماتي صورت بگيرد ولي موفق نشدند! يعني در مرحله تبديل ايده به عمل مشكل به وجود آمده.
حرف زياد است. باز هم توصيه ميكنيم كادرفني دست از متقاعد كردن منتقدان و رسانهها بردارد و كار خودش را پيش ببرد. اگر نتيجه حاصل شود همه آن نتيجه را ميبينند و غرضورزيها خدشهاي به تيم ملي وارد نميكند. اگر نتيجه حاصل نشود هم كه هيچ توجيهي كارساز نيست. در اين ميان مخصوصا از كادرفني تيم ملي ميخواهيم از دستاوردسازي دوري كنند.