ضرورت تدبير در برابر ايده «پيروزي بدون جنگ» امارات
صرفا به وزارت خارجه يا قدرت نظامي كشور اكتفا و اتكا نشود و آحاد ملت در پيوند با موضوع قرار بگيرند.
آسيبشناسي- در يك سطح، نيازمند آسيبشناسي جامع و راهبردي در مسيري كه اتخاذ شده، هستيم. چه بسيار كه از فقر نخبگي و دورانديشي و كارآمدي در سياست خارجي رنج بردهايم. ميتوان از دانشمندان برجسته علوم و حقوق بينالملل كشورمان هر جا كه هستند بدون هيچ گونه ملاحظه سياسي دعوت كرد با بررسي روندهاي جاري، راهبرد مناسب و جامعي به حاكميت ارايه دهند. بايد اتاق فكري به گستره و ارتفاع تمام انديشه ايرانيان گشود. نبايد گذاشت اين موضوع بيش از اين پيچيده شده و بيش از اين ديگران به خود اجازه دهند درباره حريم ارضي ايران ورود كرده و متون سياسي و بينالمللي توليد كنند.
لابي ايرانيان- در سطحي ديگر بهرهمندي از ظرفيت (لابي) ايرانيان خارج از كشور است. ايرانيان وطندوست و ذينفوذ فراواني در سراسر جهان هستند كه افتخار دارند براي وجب به وجب سرزمينمان، هر چه دارند از ظرفيت علمي و سياسي و حقوقي به ميدان بياورند. پاي ايران در ميان است. وظيفه حاكميت است كه صرفنظر از تفاوتهاي سياسي كه ممكن است بسيار هم عميق باشد، زمينه بهرهمندي از نفوذ (لابي) ايرانيان و مشاركتحداكثري در صيانت از تماميت ميهن را تسهيل و تدبير كند.
سرمايهگذاري ايرانيان خارج از كشور در جزاير- در سطح ديگر بايد به راهبردهاي ميداني انديشيد. از جمله اقداماتي كه ميتواند در اين مسير و در پيوند عميقتر ايرانيان با اين بخش سرزميني به كار بسته شود، امكان سرمايهگذاري ايرانيان خارج از كشور در جزاير سهگانه است. اگر طرح جامعي براي آباداني اين جزاير تدوين شود، بيترديد هر ايراني داخل يا خارج از كشور در كمال اشتياقبخشي از اين آباداني را بر عهده خواهد گرفت تا با مشاركت او از مدرسه و جاده و پارك و هتل و امكانات گردشگري و شهري و بندري مدرن گرفته تا پيشرفتهترين مراكز و قطبهاي علمي و صنعتي و تحقيقاتي و... تاسيس شود و به نوعي هر ايراني در اقصي نقاط جهان به نوعي با اين جزاير پيوند خورده و خود را در صيانت از آن شريك بداند. علاوه، ميتوان جزاير را «منطقه آزاد انساني» اعلام كرد تا ايرانيان سراسر جهان در اين نقطه گرد هم آيند و با يكديگر ديدار كرده و همچنين عمق شناختي بيشتري از اين نقطه استراتژيك پيدا كنند.
تجديدنظر در اولويتهاي سياست داخلي و خارجي مبتني بر حل مناقشات سرزميني- اما در سطح مهمتر، خاطر داشته باشيم كه سياست خارجي آن روي سكه سياست داخلي و تابعي از امنيت و توان ملي است. متاسفانه در سياست و امنيت داخلي راهبردهايي داشتهايم كه با شكافهاي چندگانه دولت - ملت، موجب امتيازطلبي قدرتها و طمع كشورهايي چون امارات شده است. بپذيريم از ادراك اهميت موضوع غافل بودهايم. برخلاف امارات، گويي موضوع جزاير چنانكه بايد در صدر نظام اولويتهاي سياست خارجي ايران قرار نگرفته و طبيعي است چنين مناقشهاي صرفا با تاكيد بر اين نكته كه «جزاير سهگانه جزو جداييناپذير كشورمان است» حل نميشود. چنانكه چالشهاي دشوار و حل نشده ديگري چون آب هيرمند و تقسيم خزر و بزرگراه بين ارمنستان و آذربايجان و ميدانهاي مشترك نفتي در جنوب را نيز پيش روي ميبينيم. قدرت سخت نيز همواره آخرين راهحل است و بايد ديگر مولفههاي بازدارندگي را در اولويت قرار داد و فعال كرد. زحمتي كه امروز امارات براي ايران عزيز ما ايجاد كرده، محصول سي سال برنامهريزي در سياست داخلي و سياست خارجي اين كشور و غفلت ماست. بايد همين امروز تدابير جامعي در اصلاح سياست خارجي و داخلي كشور انديشيده شود و مناقشات سرزميني عليه كشورمان در راس مصالح و اولويت همه سياستگذاريها قرار گيرد تا انشاءالله در چند سال آتي، به تدريج آتشي كه در حال شعلهور شدن است، فرو نشيند. نبايد بگذاريم ايران محاصره چنين مناقشاتي شود. در تراز قدرت ملي و سرزميني ايران عمل كنيم.