زنانگي و مهر و زايش
روزبه زهرايي
بدن فراموش نميكند. وقتي كلامي، رفتاري، حركتي با بدن اصابت ميكند. بدن در خود ذخيره ميكند و در جايي كه ذهنت متوجهش نيست از آن به نفع خودش و در حمايت از بدنت استفاده ميكند. ما هر روز در مقابل اين كلمات، رفتارها، حركات قرار ميگيريم؛ به نوعي ميشود گفت محدودكنندههاي ذهن. كلام ما جادوي ماست. كلام چطور ميتواند شكوفا كند و چطور ميتواند تخريبت كند. چطور ما از كلاممان استفاده ميكنيم. نجف دريابندري جايي؛ زنان را نيمه برتر بشريت مينامد. نرگس، مجموعهاي است از فنها و هنرها، كنجكاوي او در عرصههاي متعدد از او آدمي متفاوت و خاص ساخته، كسي كه دغدغه رشد و سلامت و آرامش براي خود و ديگران در حد تام و تمام دارد، بماند كه در اين زمينهها صاحب سبك و حرف هم هست، گذشته از اينها او در وادي هنر كه بسيار پر پيچ و خم است، سرگردان نيست، مينويسد، عكس ميگيرد، نقش مياندازد و نقاشي ميكند، ميدوزد و... دوختن خود به تنهايي عرصه و مديايي عجيب است، تا كارهاي متعدد او را نبينيد شايد ذهنتان به سمت تكستايل برود ولي نه، نخ و سوزن، پارچهاي با مهر براي بوم انتخاب شده، چنان شاعرانه در هم آميختهاند كه حتا فكرش را هم نميشود كرد، نرگس، سوزن، نخ و انگشتان كيمياگرش، چنان پارچه و دوخت را به هنر مبدل كرده كه تصورش هم تا كارها را نبينيد سخت است. به هر حال تابلوها همانطور كه از دور خودنمايي ميكنند، از نزديك هم با متني كه با دقت انتخاب شدند و در ايشان نقش بسته، شما را مجذوب خواهند كرد. نرگس -در اين نمايشگاه كه - بدن- نام دارد- دوختن را و نخ را و سوزن را به زايش و زنانگي پيوند زده. از او طرح و دوختهاي ديگري كه دلم را بردهاند نيز ديدهام كه در اين نمايشگاه نيستند. اين كارها را با اندكي تأمل ببينيد تا عمق و حسشان نمايان شود، ميدانم كه دلنشين خواهد بود. در تمام آنچه از او ديدهام، زنانگي و مهر و زايشي لطيف وجود دارد. تابلوها علاوه بر جذابيتهاي ديداري، متن و محتوايي مملو از مهر دارند، باشد كه زينت خانههايمان باشند.