• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5890 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۵ آبان

هابيتوس نسل آلفا

صالح زماني

مفهوم نسل اگرچه داراي ماهيتي زيستي و بيولوژيكي است اما اهميت آن بر سر تاثيرگذاري‌هاي اجتماعي و رواني است. مساله اساسي و كليدي يك نسل مربوط به انباشت تجربه‌ها، سرنوشت اجتماعي و هويت است. به تعبير كارل مانهايم مي‌توان ابراز داشت كه نسل‌ها نتيجه گذر ايام نيستند بلكه محصول چالش‌هاي ارزشي و تجربي و مساله‌هاي هويتي هستند. بنابراين در اين نوشته كوتاه، نسل را به مثابه ساختاري اجتماعي و رواني در نظر داريم و نه يك پديده جمعيتي كه مورد نظر جمعيت‌شناسان است. در واقع به دنبال فهمي جامعه‌شناختي از تحولات نسلي هستيم.
اصطلاح «نسل آلفا» تقريبا يك دهه است كه بر سر زبان‌ها افتاده است و شايد چندان شناختي از ساختارهاي شكل‌دهنده آن نداشته باشيم و همزمان نيز در شرايطي هستيم كه آرام آرام بايد براي شناخت نسل بتا آماده شويم. از روانشناسان اجتماعي و جامعه‌شناسان تا توسعه‌دهندگان وب و نرم‌افزار همگي در پي شناخت نيازهاي اين نسل‌ها برآمده‌اند. اين نسل را محصول دنياي ديجيتال و عجين شده با فناوري‌هاي پيچيده درنظر آورده‌اند. از ديگر جنبه‌هاي قابل اعتنا در مطالعه اين نسل اين است كه از قيود مرزهاي جغرافيايي فراتر رفته و ماهيتي جهاني به خود گرفته است. 
در اينجا بايد به مفهوم «هابيتوس» اشاره كنيم. مفهومي كه اگرچه با نگرش نظري بورديو گره خورده است اما رگه‌هاي طولاني در ادبيات و فلسفه دارد. ما با هابيتوس در جامعه‌شناسي مارسل موس و منظومه فلسفي-اجتماعي نوربرت الياس آشنا هستيم و حتي اين اصطلاح را بارها در متون ادبي اميل زولا و ويكتور هوگو مشاهده كرده‌ايم. بر اين اساس مراد ما از اين مفهوم، معنايي است كه بورديو در نظر دارد. از نگاه او هابيتوس يا «عادت واره» مجموعه‌اي از منش‌ها و تمايلات و ترجيحاتي است كه بر يك ساختار استوار مي‌گردد. اين مفهوم مي‌تواند سرمنشا درك صحيحي از كشف معناي نسل در ادبيات بورديو باشد. به اين صورت كه عناصر سازنده يك نسل از نگاه بورديو را هابيتوس‌ها سامان مي‌دهند. هابيتوس، عادت نيست بلكه ساختار عادت‌هاست. عادت مفهومي روان‌شناختي است در حالي كه هابيتوس مفهومي اجتماعي و فلسفي و محصول تعامل يك اراده آزاد و ساختارهاي اجتماعي است. بنابراين ما با يك ساختار فراگير عادت در سطح جامعه مواجه هستيم. عادت واره مربوط به شيوه واكنش يك نسل به موقعيت‌هاي جديد است. در حقيقت به اين موضوع مي‌پردازد كه ترجيحات ساختاريافته يك نسل براي انتخاب هرگونه ايده يا احساس و حتي رنگ، موسيقي، غذا، نقاشي، سينما، ورزش و ساير شقوق سبك زندگي چيست. 
نسل آلفا نسلي عجيب و غريب است. به لطف مكانيسم‌هاي گردش آزاد اطلاعات، اولين نسلي است كه ماهيت جهاني دارد. ذائقه‌هاي فراملي در حوزه سبك زندگي در آنها موج مي‌زند. يادگيري زبان اين نسل از جنس فرآيند‌هاي يادگيري و آموزش زبان نيست بلكه زبان آلفا به صورت غير رسمي و ناخودآگاه آموخته مي‌شود. به عبارتي آموزش رسمي در عادت واره آلفا مردود شمرده مي‌شود. آنها خيابان، پاتوق، كافه، مترو، دورهمي و پرسه‌زني را بيش از مدرسه و خانه مي‌پسندند و از اين رو بيشتر تابع دريافت دانش‌هاي ضمني و پنهان هستند و نه آنچه رسمي و تابع قوانين يادگيري باشد. نسلي سرشار از علاقه‌مندي به تجربه تخريب ايده‌ها و ارزش‌هاي ته‌نشين شده در زندگي روزمره كه پيش‌تر براي غير آلفايي‌ها انكارناپذير بود. نسلي كه بيش از خانواده و مدرسه به رسانه‌هاي نوظهور و شبكه‌هاي اجتماعي متصل است و درصدد برساختن يك زندگي هوشمند ديجيتالي است و از آنها با عنوان غني‌ترين و پر محتوا‌ترين نسل ياد مي‌كنند.
فارغ از ويژگي‌هاي ياد شده نسلي، بايد به عادت واره‌هاي اجتماعي و روانشناختي نسل آلفا نيز اشاره كنيم. به نظر مي‌رسد كه عمده‌ترين ساختارهاي عادت گونه مربوط به روحيه انتقادي و نگرش‌هاي رهايي بخش در اين نسل باشد. ذائقه‌ها و سليقه‌ها و ترجيحات اين نسل كاملا جهاني است. نه تنها در جهان تعاملي پلتفرم‌ها زندگي مي‌كنند بلكه داراي نيازهاي مشترك با ساير هم نسلي‌هاي‌شان در سراسر جهان هستند. زندگي را در لحظه سپري مي‌كنند و علاقه‌مند به تجربه‌هاي بلندمدت در زمينه زندگي اجتماعي نيستند و تجربه‌هاي مقطعي و مكرر را مي‌پسندند. خويشاوند گريز هستند و بيش از آنكه به اطرافيان در خانه و مدرسه متعهد باشند، به پلتفرم‌هاي تعاملي متعهدند. سبك زندگي برخط را بر دورهمي خانوادگي ترجيح مي‌دهند و احساس‌شان را در قالب ايموجي‌ها منتقل مي‌كنند و از اين رو نسل مطلوب و ايده‌آل براي خانه و مدرسه نيستند. زبان ايموجي‌ها بسيار پيچيده است و به راحتي نمي‌توان آنها را فهميد. در ميان آنها جنسيت كم‌رنگ و حتي بي‌معناست. اصول زيست اخلاقي و اجتماعي مختص به خود را دارند و در برابر سنت‌هاي مرسوم بي‌تفاوت به نظر مي‌رسند بنابراين اغلب به عنوان نسل غيرمحترم شناخته مي‌شوند.
اگرچه مطالعات دقيقي از وضعيت نسلي نوجوانان در كشور ما در دسترس نداريم اما نهادها و شبكه‌هاي مرتبط با تعليم و تربيت كودك و نوجوان به ‌طور خاص و همين‌طور سياست‌گذاران برنامه‌هاي توسعه بايد براي شناخت عادت‌واره‌هاي نسلي فرصت را ازدست ندهند و از اين طريق بتوانند ظرفيت، ساختار و مدل رفتاري و مهارتي و سبك زندگي اين نسل را در قالب يك الگوي بومي طراحي نمايند. لذا آشنايي با عادت واره‌هاي نسلي و گرايش‌هاي اجتماعي شده اولين گام براي مواجهه سياست‌گذارانه يا ارتباط متقابل با يك نسل خاص است. اين تنها راه ما براي مواجهه با نسلي است كه در كنار آنها به ‌طور تنگاتنگ زندگي مي‌كنيم درحالي كه از آنها چيزي نمي‌دانيم.
پژوهشگر علوم اجتماعي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون