روزبه دلاور
در هفته نهم ليگ برتر استقلال با مربي جديد به خيبر خرمآباد هم باخت تا وضعيت اين تيم در جدول بازيها بحرانيتر از قبل شود. بازيكنان استقلال با ارايه يك نمايش ضعيف و پراشتباه باعث شدند تا صداي موسيمانه در اولين بازي رسمياش در بيايد و هواداران هم در فضاي مجازي واكنش تندي نشان دادند. مهدي فنونيزاده يكي از پيشكسوتان استقلال در گفتوگو با خبرنگار «اعتماد» ضمن انتقاد به مديران هلدينگ از بازيكنان خواست تلاش بيشتري به خرج دهند.
همچنين در يكي ديگر از بازيهاي مهم هفته، تيم فوتبال پرسپوليس در ورزشگاه شهرقدس ميزبان شمسآذر بود و موفق شد با نتيجه ۲ بر صفر برنده از زمين خارج شود. شاگردان گاريدو با اين پيروزي ۱۷ امتيازي شدند (از هفت بازي) و به صدر جدول صعود كردند.
در ادامه گفتوگوي مهدي فنونيزاده و رضا جباري در مورد عملكرد سرخابيها در هفته نهم را خواهيد خواند.
مهدي فنونيزاده: طرف ميگويد فرهاد مجيدي نباشد استاديوم نميآيم، خب نيا!
استقلال چرا مقابل خيبر شكست خورد؟
استقلال بيمار است! يك بيماري لاعلاج افتاده به جان اين تيم وگرنه استقلال تيمي بود كه سه گل از ذوبآهن بخورد يا برود خرمآباد سه تا بخورد و يكي بزند؟ دو تا بازي 6 گل خوردند حالا بقيهاش را كار نداريم.
سرمربي هم كه تغيير كرد، دليل ناكامي اين تيم چيست؟
مربي كه تا بيايد كارش را شروع كند ۵ هفته ميگذرد! دليلش بيثباتي است. نكونام بايد ادامه ميداد و اگر او الان بود تيم در بالاي جدول قرار داشت. جلوي هوادار هم اگر 10 دقيقه بازي ادامه داشت، احتمال ميرفت بازي مساوي شود. بختياريزاده تا بخواهد تاكتيكهايش را پيدا كند و علم خودش را جا بيندازد بايد يكي، دو ماه كار كند.
اما سرمربي تيم كه موسيمانه است.
بالاخره رابط بين بازيكن و سرمربي سهراب است. چه كسي اطلاعات بازيكنان را به سرمربي ميدهد؟ خب آقا سهراب بايد بگويد ديگر. سرمربي هم كارهايش را ديكته ميكند و سهراب و بقيه هم كار او را انجام ميدهند. نظر شخصيام اين است كه آقا جواد را نبايد عوض ميكردند و او حداقل تا نيم فصل حفظ ميشد.
از نظر شما نكونام خودش تمايل به جدايي نداشت؟
يك چيزي را بگويم، الان متاسفانه تعويض مربي در اينستاگرام است! هوادار ميرود تيمش را تشويق ميكند حالا تيم برنده يا بازنده باشد، اما اين نيست كه در اينستاگرام پست بگذارند كه ما اين يا آن مربي را ميخواهيم يا هوادارنمايي كه ميگويد اگر فرهاد مجيدي نيايد من ديگر استاديوم نميروم، خب نيا! شماها شخصپرست هستيد و تيم استقلال را دوست نداريد. نكونام داشت كارش را ميكرد و پارسال سه دقيقه با قهرماني فاصله داشت كه آنها گل آفسايد زدند و ما قهرماني را از دست داديم. به جاي آنكه از او تشكر كنيد، ميگوييد فلاني باشد ديگر استاديوم نميآييم! بدبختانه مديران هم به اين چيزها نگاه ميكنند و به رزومه و كارايي طرف نگاه نميكنند.
اشتباهات فردي روي گلهاي خورده استقلال تاثير داشت. چرا اين همه اشتباه فردي زياد است؟
تا بازيكن اشتباه نكند، گلي رد و بدل نميشود و بالاخره يك بازيكن بايد كمكاري يا اشتباه كند ديگر! فوتبالي كه گل نداشته باشد به درد نميخورد ولي از قصد اشتباه نميكنند. مثلا در بازيهاي اروپايي كه يك بازي ۷ گل رد و بدل ميشود ۷ تا اشتباه ميكنند تا اين تعداد گل بزنند.
موسيمانه بعد از بازي از عملكرد بازيكنان استقلال انتقاد كرد. در مورد اين انتقاد صحبتي داريد؟
مربي خوبي را آوردند و رزومهدار است و در اين حرفي نيست، اما الان وقتش نبود. زمان تغيير مربي نبود و تيم را دست هر كسي ميدادي بهتر از اين نميشد. ما الان دو ماه است رنگ برد نديديم!
حالا تكليف چيست؟
نميدانم! شنيدم به بچهها پولي ندادند و چند درصد چند وقت پيش دادند. فوتباليست حرفهاي پول ميخواهد، اما هم پاداش دهيد هم جريمه كنيد. پول بچهها را بدهيد تا جان بگيرند. حسيني در بازي با ذوب آهن غايب بود كه گويا چون گفته بود پول نگرفتيم او را بيرون گذاشتند. باشگاه دست وزارتخانه ورزش بود، بهتر بود! حداقل پنج روز ديرتر پول بچهها را ميدادند. هر جا كه پاداش هست جريمه هم هست يا برعكس. نميشود كه يكطرفه باشد. نميتواني بروي چك بزني يا فيزيكي برخورد كني. در عوض از قراردادش كم ميكني. البته به وقتش پاداش هم ميدهي!
صحبت پاياني.
بندگان خدايي سر مرز تلويزيون هم ندارند و از پاي راديو بازي را گوش ميدهند و دوست دارند تيمشان ببرد. شما را به امام حسين به خودتان بياييد! من رويم نميشود از خانه بيرون بروم. هر كسي ميرسد ميگويد باز هم سه تا خورديد؟ بازيكنان غيرتي نشان دهند.
جباري: پرسپوليس در انتقال توپ در حد تيمهاي اروپايي است
عملكرد پرسپوليس مقابل شمسآذر چطور بود؟
خب مهمترين مساله الان كسب نتيجه است كه پرسپوليس برد. حالا يكسري ايرادات فني هم هست كه نميخواهم خيلي وارد اين قضايا شوم، چون به نظرم تيم آن ساختار درست و آن انگيزه لازم براي بردن بازيها را هم دارد. تيم در بحث انتقال فوقالعاده عمل ميكند، اگر بگويم در سطح اروپا انتقال توپ از دفاع به حمله را انجام ميدهند، اغراق نكردم! وقتي حريف ضربات ايستگاهي ميزند بازيكنان در خط دفاعي توپ را به حمله ميرسانند و آنجا چهار، پنج تا بازيكن داريم كه نكته اميدواركننده در فوتبال ماست.اما در بحث مالكيت نسبت به سالهاي پيش ضعيفتر كار ميكنيم كه ميتواند تاكتيك گاريدو باشد و شايد زياد روي مالكيت مانور نميدهد و بيشتر روي انتقال تمركز كرده كه نتيجه هم گرفته است.
درباره استفاده گاريدو از جواناني مثل صحرايي چه نظري داريد؟
اين نكته بسيار مثبتي است و در هر جاي فوتبال ما باشد از آن استقبال ميكنيم به خصوص در پرسپوليس كه بازيكن اميد ما ميآيد و اينچنين ميدرخشد. البته نميخواهم زياد مانور كنم تا اين بچه از آن سمت بوم بيفتد! بايد خيلي حواسمان باشد كه اين جوانها وارد حاشيه نشوند. اين اعتماد گاريدو واقعا تحسينبرانگيز است. هر مربي جرات اين كار را ندارد. البته مربي داريم كه به جوانان بازي ميدهد، اما تعدادشان كم است. وقتي در پرسپوليس به امثال رفيعي و صحرايي بازي ميدهيد نكته مثبتي است كه از آن استقبال ميكنم.
از طرفي بازيكني مثل وحيد اميري با اين سن و سال هنوز ۹۰ دقيقه در زمين ميجنگد. راز موفقيت بازيكنان اينچنيني چيست؟
يك بحثي كه با جوانها دارم و درباره صحرايي و رفيعي هم نگران اين موضوع هستم برميگردد به شخصيت بازيكنان. امروزه شخصيت بازيكنان جزو معيارهاي انتخاب بازيكن است كه آيا آن فرد گنجايش بزرگ شدن در تيمهاي بزرگ مثل بارسا و ميلان را دارد؟ بعد انتخاب ميشوند يا اگر اينچنين نباشد خيلي روي آنها مانور نميكنند. جداي مساله فني، شخصيت بيروني اميري است كه مثالزدني است. از زمان برانكو بازيكناني وارد پرسپوليس شدند كه شخصيت قهرماني را با خودشان آوردند و جوانها هم به اينها نگاه كرده و الگوبرداري ميكنند. امثال اميري و عاليشاه به پرسپوليس و جوانان ما كمك ميكنند و يكي از رازهاي موفقيت پرسپوليس همين است. اميري و عاليشاه و مدتي هم سيدجلال شخصيت قهرماني را به جوانان تزريق ميكردند كه ستودني است. اين بازيكنان از زمان برانكو تا يحيي و حالا گاريدو در شكلگيري قهرماني و شخصيت تيمي نقش ويژهاي دارند. از زمان برانكو ببينيد ما حاشيهاي در تيم نداريم يعني بازيكن تعويض شود، قهر كند يا با مربي درگير شود، اما در تيمهاي رقيب اينها را ميبينيم كه روي تيم هم تاثير ميگذارد. در پرسپوليس و در حدود يك دهه اخير بازيكني را نديدم كه حاشيه ايجاد كند و اين هم به خاطر شخصيت بازيكناني است كه درون تيم هستند، افرادي مثل پورعليگنجي و كنعاني و عاليشاه و خود كريم كه در اين مساله زبانزد است.
بازي نكردن بازيكناني مثل صادقي و سلماني هم ديگر به چشم نميآيد و به نظر ميرسد گاريدو خيلي خوب اين موضوع را مديريت كرد. اينطور نيست؟
ياسين سلماني و خدابندهلو بازيكنان خوبي هستند كه مورد علاقه من هم هستند، اما نميتوانم علايق شخصيام را به مربي تيم تحميل كنم. شايد نظر دهم كه ياسين خوب است و بازي كند، اما در آخر مربي است كه تصميم ميگيرد و همه به تصميم او احترام ميگذارند. گاريدو هم به شخصيتي كه بازيكن بايد بروز دهد، اهميت ميدهد يعني بازيكن تعهد دارد به باشگاه. بازيكنان ايراني بايد از اميد و سيدجلال و وحيد ياد بگيرند كه متعهد به باشگاه هستند. هيچ جا در قرارداد ياسين و خدابندهلو و بقيه نوشته نشده كه شما فيكس بازي ميكنيد، شما قراردادي بستيد كه تحت اختيار مربي و باشگاه هستيد. بازيكنان چه روي نيمكت و چه روي سكو يا درون زمين بايد بهترين عملكرد را داشته باشند و مربي تصميم ميگيرد از چه بازيكني استفاده كند و مربي هم ميگويد هر كسي در تمرين خوب باشد و شخصيت خوبي داشته باشد را استفاده ميكند. گاريدو ميخواهد انگيزه و رقابت را وارد تيم كند، چون ميداند برگ برندهاش خواهد شد. صادقي و سلماني و بقيه ياد بگيرند تلاش كنند و شخصيت تيمي و فردي خود را حفظ كنند درنهايت به باشگاه كمك ميكند وگرنه سرمربي دشمني با بازيكني ندارد.