كجا به دنبال ايده ميگرديد؟
دوست ندارم كه خودم را تكرار كنم. براي همين هم هرازگاهي يك كار جديد يا يك تكنيك جديد را كار ميكنم. از دوران كودكي، خاطراتي هميشه همراهم هستند كه يكي از آن خاطرات را زنده و شروع به نقاشي از آنها ميكنم. آنقدر در ذهنم خاطرات دارم كه باز هم ميتوانم يك ايده جديد خلق كنم.
از نظر حرفهاي، چه شخصي بيشترين تاثير را بر شما گذاشته است؟
دو نفر بودند كه در مسير نقاش شدن، مخصوصا در زمينه آبرنگ، بيشترين تاثير را بر من گذاشتند. اول، از معلم نقاشي كلاس هشتم، آقاي دكتر معين افشار و بعدها از آقاي آواك هايراپتيان.
بزرگترين درس زندگي را از چه كسي گرفتيد؟
به راحتي ميتوانم بگويم كه از تمام افرادي كه در مسير زندگيم قرار گرفتهاند. از هر كسي چيزي ياد گرفتم؛ شايد چون خيلي فضول بودم.
بزرگترين دستاورد شما در حرفهتان چيست؟
اينكه توانايي همه كاري را دارم. اول كه خيلي قابساز درجه يكي بودهام و منزل خودم را، از سقف گرفته كه با چوب كار كردهام تا كاشيهاي آشپزخانه كه از مس است خودم درست كردهام.
بزرگترين دستاورد شما در زندگي چيست؟
رفقاي خوبي كه دارم. به نظر من، همه انسانها خوب هستند و من همه را دوست دارم.
فلسفه شما در حرفهتان چيست؟
خودِ «كار كردن» براي من فلسفه كار كردن است و در ضمن، هميشه بايد كار جديد بكنم.
فلسفه شما در مورد اوقات فراغت چيست؟
از دوران كودكي هميشه كار كردهام. هميشه از سر كار كه ميآمدم خانه، بعد از كمي استراحت شروع ميكردم به طراحي كردن. هيچ وقت بيكار نميتوانم باشم. براي من كار كردن غيرِارادي است. فقط شكلِ كار كردن فرق ميكند. يك بار طراحي ميز و صندلي و گاهي طراحي ديو و ... .
آيا موضوع مورد علاقهاي داريد كه تا به حال فرصت انجام آن را پيدا نكردهايد و دوست داشته باشيد به آن بپردازيد؟
هر كاري كه دوست داشتهام را انجام دادهام. ديگر چيزي نمانده. اينقدر كارهاي مختلف كردهام كه باور نميكني. حتي دوران كودكي در مغازه لوازمالتحرير هم كار كردهام.
آيا سرگرمي خاصي داريد؟
كلكسيون بسيار ارزشمندي از تمبر دارم كه از پدر به ارث رسيده و در ضمن، قديم ماهيگيري هم ميكردهام.
هنرمند يا گروه هنري محبوب شما كدام است؟
آندرهآ آنجلو بوچلي و غلامحسين بنان را خيلي دوست دارم.
اگر بنا شود يك تا چهار شخصيت را براي شام دعوت كنيد، آنها چه كساني خواهند بود؟
سهراب سپهري بعد از اينكه پايش را شست، ميآيد و بعد گابريل خوزه گارسيا ماركز، بعد از صد سال خودش را به ما ميرساند. در همان لحظه، ابوالقاسم فردوسيتوسي، بعد از پايان دادن به كاخ بلندش ميآيد و در انتها، ابوالقاسم عارف قزويني هم با آب ركنآباد خودش را به ما ميرساند و سهتارش هم همراهش است و غذا هم قورمهسبزي خواهيم داشت.
چه چيزي جمعآوري ميكنيد؟
قديمها تمبر جمع ميكردم كه به ارث رسيده بود. ولي الان نه؛ چيزي جمع نميكنم.
باارزشترين دارايي شما چيست؟
زن و بچههايم. هميشه به من خيلي محبت ميكنند.
بزرگترين ترس و نگراني شما چيست؟
نگران فرزندم هستم كه قرار است سوار هواپيما بشود. ديگر نگرانياي ندارم.
اگر بنا باشد از فردا اين كاري كه انجام ميدهيد را نكنيد، چه حرفهاي انتخاب خواهيد كرد؟
ميروم وجين ميكنم. وجين كردن را دوست دارم. هر موقع باغي بروم، اين كار را ميكنم.