پاسخ به اسراييل نيازمند زمان، عقلانيت و ابتكار
جعفر گلابي
جسارت اسراييل به خاك ايران عزيز قابل گذشت نيست، خصوصا اينكه در حمله آخرين دولت نژادپرست روي كرهزمين 4 تن از هموطنان نظامي و يك تن از شهروندان عادي ما به شهادت رسيدهاند. البته نوع و زمان پاسخ، به صلاحديد مسوولان بسته است كه مجموع شرايط كشور و منطقه و جهان را درنظر بگيرند و افراطيون تلآويو را از اقدامات تروريستي خود بازدارند. كاملا روشن است كه دولت نتانياهو دو هدف را دنبال ميكند: اول اينكه با حملهها و دريافت پاسخ از سوي ايران كشورمان را در حالت نه جنگ و نه صلح قرار دهد و از اين طريق انواع مشكلات اقتصادي و سياسي را به ايران تحميل كند و دوم آنكه اگر توانست پاي امريكا و اروپا را هم به جنگ بكشد و از بنبست كنوني كه در آن گرفتار آمده است، خلاصي يابد. به نظر ميرسد بهترين راه و ابتكار عمل ايران بينتيجه گذاشتن تلاشهاي دولت اسراييل و واگذارياش در بنبست فرسايشي كنوني او است. مهمتر از همه امور مصالح عاليه كشور است و در اين راه نيش و كنايه و تبليغات و جنگ رواني طماعان و تحريككنندگان نبايد كمترين تاثيري در تصميمگيري مسوولان داشته باشد. متاسفانه ما هنوز وارث اقدامات مخرب سياسي و اقتصادي دولتي هستيم كه اين روزها رييساش هنگام تشييع جنازه عزيزان به شهادت رسيده براي خود در دانشگاه جشن تولد ميگيرد و هنوز بازخواست نشده است كه با 800 ميليارد دلار درآمد بيسابقه نفتي هنگام صدارت خود چه كار كرده است؟ به جرات ميتوان گفت كه اگر نسبتي از اين رقم افسانهاي در دسترس بود دولت اسراييل جرات جسارت به ايران عزيز را نداشت و اگر شرارت ميكند يكي از دلايلش وضعيت نامناسب اقتصادي است. به هر حال بهترين پاسخها الزاما پاسخهاي مستقيم و موشكي نيست و اساسا عدم تنوع در پاسخگويي و دفاع از كيان كشور ممكن است تعبير به ضعف و انحصار در يك توانايي باشد. ابتكار عمل در بازدارندگي خود نقطه قوت غافلگيركنندهاي است كه امنيت تجاوز را از اسراييل سلب ميكند.
به عبارت ديگر تعجيل و انحصار در پاسخ سايه بلاتكليفي از سر رژيم آپارتايد را برطرف و ابتكار عمل ايران را محدود ميكند. اسراييل هماكنون در غزه و لبنان به شدت گرفتار است و جز كشتن زنان و كودكان و آواره كردن و گرسنگي دادن به مردم بيپناه، اقدام نظامي حرفهاي از خود بروز نميدهد. كاش ميشد به ياري جنگزدگان غرب آسيا رفت ولي در اين دنياي بيرحم گاهي يك اشتباه كوچك ولو با انگيزههاي انساني و شرافتمندانه ممكن است ملتهاي منطقه را دچار خسارات عظيم كند و ستمگران را از عقوبت لازم برهاند. ما براي دفاع از كشور و پاسخ به صهيونيستها زمان كافي دراختيار داريم ولي ابتدا بايد جبهه ايران را از هر نظر تقويت كنيم. همراه ساختن مردم و تقويت هر چه بيشتر انسجام ملي از طريق مشاركت همه جريانهاي سياسي در فرآيند تصميمها و پاكسازي كامل نفوذيها و تقويت همهجانبه بنيه دفاعي كشور و هوشياري همهجانبه، مقدمات سيلي سخت به نژادپرستان است. اينجا هر گشايشي در زندگي مردم و در ساحت سياسي و اجتماعي به وجود آيد در واقع مهمات خردكنندهاي عليه بيگانگان ايرانستيز فراهم كرده است. اين روزها نه تنها در خارج كه حتي در داخل كشور مرز ميان ملت بزرگ و وطندوست ايران با معدود بيوطنان و تسليمطلبان و دونمايگان مشخص شده است. مردم ديدند كه برخي از مدعيان دموكراسي و سلطنتطلبان حتي نقاط مورد حمله را به اسراييل پيشنهاد ميدادند و به صراحت ميگفتند كه تلفات انساني هم در اين موضوع اهميت ندارد! آنها تا برپايي جشن از ضربه خوردن ايران عزيز پيش رفتند و عده ديگر هم سكوت كردند! اين پديدهها اگرچه مايه تاسف و تأثرند ولي براي ملت ايران شناسايي وطنفروشان را آسان ميكند. هيچ كس هيچ بهانهاي براي عدم دفاع از كشور ندارد كما اينكه ديديم برخي مخالفان هزينه داده و خسارتديده وقتي پاي كيان كشور به ميان آمد تمامقد در حمايت از ايران برخاستند. در شرايط بسيار پيچيده كنوني بهترين راهها و روشها را خردجمعي مشخص ميكند و اي كاش تصميمگيران كشور با صاحبنظران و بزرگان و امتحان پسدادهها مشورت كنند و عقلانيت را به اوج خود برسانند. زمانه كليشهاي رفتار كردن نيست، بايد زيركي و ابتكار عمل ايرانيان را جهانيان ببينند و قدرت مانور گسترده يك ملت با فرهنگ را لمس كنند. دست متجاوزان به ايران بزرگ بايد قطع شود از «من حيث لايحتسب!»