• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۷ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5908 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۲۶ آبان

اهميت سينماي اجتماعي در گفت‌وگو با محمد آفريده تهيه‌كننده فيلم «سه جلد» كه اين روزها در سينماها اكران است

بايد اسم فيلم را مي‌گذاشتيم «باران»

كساني از روايت موضوعات اجتماعي مي‌ترسند كه از حقيقت فرار مي‌كنند

تينا جلالي 

«سه جلد» به كارگرداني مهدي اسماعيلي و تهيه‌كنندگي محمد آفريده اين روزها بر پرده سينما‌ها نمايش داده مي‌شود، فيلمي با موضوع ملتهب اجتماعي كه روايت پركششي دارد و هنرمنداني نظير باران كوثري، آتيلا پسياني و شاهرخ فروتنيان و رويا جاويدنيا و ... در آن بازي دارند.

از آنجايي كه ظرف دو سه سال اخير، توليد و اكران فيلم‌هاي اجتماعي با موضوع‌هاي روز جامعه با محدوديت‌هاي زيادي همراه بود، ما با تهيه‌كننده اين فيلم كه اتفاقا از مديران خوشنام سابق سينماي ايران (مديرعامل انجمن سينماي جوان ايران و مديرعامل مركز گسترش سينماي مستند و تجربي) است گفت‌وگويي انجام داديم و نظرش را درباره بحران در سينماي اجتماعي جويا شديم. آفريده مي‌گويد: وقتي ما ساكنان اين خانواده بزرگ هشتاد ميليوني از مشكلات‌مان نگوييم مطمئن باشيد غريبه‌ها با آب و تاب آن را خواهند گفت. به اعتقاد اين تهيه‌كننده حرف نزدن از مشكلات نشان ضعف ما است.

اين گفت‌وگو پيش روي شماست:

 

اگر موافق باشيد بحث را در مورد موضوع فيلم سه‌جلد آغاز كنيم، چطور شد كه تصميم گرفتيد دوباره فيلم اجتماعي بسازيد؟ و موضوعي ملتهب را براي ساخت فيلم انتخاب كرديد؟ البته كه ساخت فيلم براي سه سال قبل است.

انتخاب موضوعات در سينماي ايران خيلي وقت‌ها اختياري نيست، خيلي چيزها دست به دست هم مي‌دهد تا يك فعاليت يا يك موضوع شكل بگيرد . اما موضوعات اجتماعي هميشه وسوسه برانگيز است چرا كه هميشه جذاب و تازه است و مي‌تواند بسيار تاثيرگذار باشد. به نظر من طرح موضوعات اجتماعي در بسياري موارد آگاهي‌بخش است. كساني بايد از روايت موضوعات اجتماعي بترسند كه از حقيقت فرار مي‌كنند.

به اذعان بسياري از كارشناسان و البته آنچه بر پرده سينماها مي‌بينيم حيات سينماي اجتماعي در دو سه سال اخير دچار بحران شديدي شده. (البته در دولت آقاي پرشكيان نگاه متفاوتي از مديران قول داده شده) اما آقاي آفريده آيا مي‌توان چشم روي مشكلات اجتماعي بست و از معضلات حرف نزد؟

ببينيد سينما يعني همه سليقه‌ها و ژانرها، اينكه ما فقط فيلم اجتماعي بسازيم يا فقط فيلم كمدي بسازيم يا فقط يك جريان سينمايي برهمه سينما غلبه داشته باشد، غلط اندر غلط است. همه ظرفيت‌ها بايد بتوانند در كنار هم در يك شرايط متناسب و عادلانه فيلم بسازند و تلاش و رقابت سالم وجود داشته باشد. نمي‌شود روي موضوعات اجتماعي چشم بست همانطور كه نمي‌شود ذائقه‌هاي متفاوت و متكثر مردم و تماشاگران را كه نيازهاي متنوعي دارند، ناديده گرفت. مردم يا بهتر بگويم مخاطبين، حيات سينما هستند. با مردم سينما زنده مي‌شود اگر فيلم بسازيم و نيازي به حضور مردم نداشته باشيم، مي‌شويم سينماي دولتي، سينمايي كه هزينه زياد اما بهره ناچيز دارد. همانقدر كه سينماي تجاري رها شده و لجام گسيخته براي سينما و فرهنگ و مردم مضر است سينماي دولتي بي‌حساب و كتاب نفتي براي فرهنگ و مردم مضر و بي‌حاصل است.

به عنوان تهيه‌كننده و حتي مدير اجرايي، اساسا نقش سينماي اجتماعي در حل معضلات كشور را چگونه مي‌بينيد؟

امام علي (ع) مي‌فرمايد « آگاهي شكيبايي مي‌آورد» فرار از آگاهي ناتواني، ضعف و بي‌عدالتي به همراه دارد. اين سينما اگر با اصالت و بدون ادا و اطوار باشد سينماي تذكر و هشدار است .

به نظر شما چنين نگاهي در مسوولان (اينكه از مشكلات حرف زده نشود) به سينماي اجتماعي از كجا نشات مي‌گيرد؟

وقتي ما ساكنان اين خانواده بزرگ هشتاد ميليوني از مشكلات‌مان نگوييم مطمئن باشيد غريبه‌ها با آب و تاب آن را خواهند گفت. حرف نزدن از مشكلات نشان ضعف ما است.

راستي چرا مدت‌هاست از مسووليت اجرايي فاصله گرفتيد؟ حال آنكه سال‌ها در زمينه اجرايي فعاليت گسترده‌اي داشتيد .

من از اول نمي‌خواستم وارد كار اجرايي بشوم و فراري بودم. فيلمنامه مي‌نوشتم فيلم مي‌ساختم برنامه‌سازي مي‌كردم و دنياي ديگر‌ي داشتم اما سرنوشت و تقدير ما را به كار اجرايي آورد. اين تقدير همان لطف الهي بود كه ما را وسط گرد‌باد مسووليت اجرايي قرار داد. وقتي شما اين لطف الهي را مي‌بينيد ديگه همه‌چيز براي شما شيرين و گوارا مي‌شود.

جناب آفريده از فيلم «سه جلد» صحبت كنيم كه اين روزها بر پرده سينماهاست كه اولين فيلم كارگردان به شمار مي‌رود. يكي از معضلات دو سه سال گذشته سينماي ايران چالش فيلمساز اولي بود. به بيان ديگر‌، سينماي ايران در دوسه سال اخير با ورود بسياري از كارگردانان فيلم اولي همراه بود كه اصلا شناخته شده نبودند و اين نگراني در ميان كارشناسان و سينماگران وجود داشت كه فيلمساز نمي‌توان توليد كرد و مقوله فيلمسازي بر اساس ذوق و غريزي است، اگر اشتباه نكنم شما زمان مديريت مركز گسترش حمايت از حدود ۶۰ فيلمساز اولي را بر عهده داشتيد تحليل شما در اين باره چيست؟

ببينيد هر فعاليتي در هر زمينه‌اي براي ماندگاري نياز به پوست‌اندازي دارد. نگاه من در سال‌هايي كه در انجمن و مركز بودم برداشتن سد بي‌اعتمادي به جوانان خلاق اين سرزمين بود . جواناني كه تجربه، دانش و استعداد داشتند اما كسي در را براي آنان باز نمي‌كرد. از طرف ديگر سينمايي داشتيم كه بيش از هفتاد درصد آن در جا مي‌زدند و ديگر رمقي نداشتند يا بعضي‌ها زير سايه تجربه‌هاي گذشته خود جرات تغيير نداشتند، آن اعتماد با خودش موج خروشاني از سازندگي، اميد و خلاقيت به همراه آورد و نسل خلاق و پويايي را به سينماي ايران هديه كرد. پشتوانه سينماي هر كشور نسل خلاق جوان و تجربه‌هاي آنان است.

حالا همكاري با كارگردان فيلم اولي، آقاي اسماعيلي چگونه براي شما شكل گرفت؟

با توجه به سال‌ها همنشيني و كار با جوانان، معمولا اين عزيزان با طرح و فيلمنامه، تلفني يا حضوري صحبتي يا قراري با هم داريم . توليد فيلم و انتخاب فيلمنامه و مهم‌تر از همه پيدا كردن سرمايه هميشه زمان زيادي مي‌برد اما هر موقع همه‌چيز در حدي كه به كار لطمه نخورد، جور شد كار كليد مي‌خورد.در يكي از همين جلسات ديداري با آقاي اسماعيلي داشتم و فيلمنامه را واجد قابليت‌هاي لازم ديدم و قرار كار گذاشتيم. سرمايه‌گذار پروژه آقاي عادليان اولين كارش در حوزه سينما بود و حقيقتا سلوك و مرام ايشان من را بيشتر به توليد پروژه ترغيب كرد. اعتماد ايشان به اين جوان كارگردان، مسووليت مرا براي حفظ و تلاش كيفي پروژه دو چندان كرد.

ولي اسماعيلي خوب توانست از پس التهاب قصه بربيايد و انصافا تلاش باران هم بي‌تاثير نبوده و همين‌طور بازيگران ديگر نظير آتيلا پسياني، نقش تهيه‌كننده دراين مسير چگونه بود؟

فيلم اول معمولا براي همه فيلمسازان يك رويا است و تمام ذهن و روح فيلمساز را درگير مي‌كند. در ديدار‌ها و گفت‌وگوهاي كه با اسماعيلي داشتم توانايي و شناخت او را از سينما و موضوع انتخابي، دقيق و هوشمندانه ديدم و تلاش كردم درجلسات متعدد با حضور افراد صاحب نظر و با تجربه، فيلمنامه به بحث و نظر گذاشته شود.وظيفه تهيه‌كننده ايجاد يك شرايط مناسب و متناسب براي خلاقيت فيلمساز با توجه به بودجه فيلم است، الحمدالله عوامل بسيار خوب و كاربلدي در كنار كار جمع شدند، از آقاي كمال تبريزي كه آشنايي ما به سال ۱۳۵۸ در مركز اسلامي فيلمسازي مي‌رسد درخواست كردم به عنوان مشاور كارگردان با پروژه همراهي كنند و ايشان هم مثل هميشه لطف كردند و وقت گذاشتند. از باران كوثري گفتيد، حقيقتا بايد اسم فيلم را مي‌گذاشتيم باران، اين فيلم بدون باران معلوم نبود چه سرنوشتي پيدا مي‌كرد. ايشان جداي از اينكه درك و شناخت خوب و بالايي نسبت به كاركتر فيلم داشتند لحظاتي عين زندگي واقعي نقش مي‌شدند. باران جداي از اينكه بازيگر فيلم بود همراه و همكار من به عنوان تهيه‌كننده بود، چراكه با شناختي كه از توليد و سينما داشت هميشه هركاري كه مي‌توانست براي پيشبرد كار بدون منت انجام مي‌داد.

خدا رحمت كند آتيلا پسياني را، ايشان مرد بزرگواري بودند . سال‌هايي كه در فارابي بودم با ايشان آشنا شدم . ايشان يك صبح تا بعدازظهر مهمان ما سر صحنه بودند و به ما لطف كردند.

آقاي آفريده با توجه به اينكه درمقام تهيه‌كننده فعاليت مي‌كنيد، درباره بالا رفتن هزينه‌هاي توليد هم صحبت كنيم، ‌چند روز پيش با يكي از تهيه‌كننده‌هاي سينماي ايران صحبت مي‌كردم مي‌گفت؛ توليد هر فيلم و قصه‌اي مقرون به صرفه نيست، به‌طوري‌كه هزينه توليد يك فيلم امروز 35 ميليارد تومان است، تحليل شما در اين باره چيست؟

به هر حال همه هزينه‌ها در جامعه بالا رفته است و سينما هم از اين امر مستثني نيست. اما بدانيد هزينه بالا خيلي وقت‌ها منتهي به فيلم خوب نمي‌شود. البته اين گرايش به سمت كمدي يك بخشش به خاطر همين بالا رفتن هزينه‌ها است. متاسفانه جايي هم كه حمايت عام از سينما داشته باشد ديگر وجود ندارد و بعضي‌ها چاره‌اي جز اين مسير ندارند.

ودر آخر بفرماييد پيشنهاد شما براي دوره جديد مديريت سينمايي چيست؟

من هميشه در ديدارهاي كه با مديريت‌هاي سينما داشتم به آنها گفتم كه حواس‌شان باشد، اين كارتابل‌هاي شما به‌جاي شما مديريت نكند. اين كارتابل‌ها همان روزمرگي‌ها است . اين روزمرگي‌ها، قدرت و توان و مركزيت را از سينما مدت‌ها است، گرفته است. 


   حقيقتا بايد اسم فيلم را مي‌گذاشتيم باران، اين فيلم بدون باران معلوم نبود چه سرنوشتي پيدا مي‌كرد ايشان جداي از اينكه درك و شناخت خوب و بالايي نسبت به كاركتر فيلم داشتند لحظاتي عين زندگي واقعي نقش مي‌شدند. باران جداي از اينكه بازيگر فيلم بود همراه و همكار من به عنوان تهيه‌كننده بود، چرا كه با شناختي كه از توليد و سينما داشت هميشه هركاري كه مي‌توانست براي پيشبرد كار بدون منت انجام مي‌داد.
   ببينيد هر فعاليتي در هر زمينه‌اي براي ماندگاري نياز به پوست‌اندازي دارد. نگاه من در سال‌هايي كه در انجمن و مركز بودم برداشتن سد بي‌اعتمادي به جوانان خلاق اين سرزمين بود . جواناني كه تجربه، دانش و استعداد داشتند اما كسي در را براي آنان باز نمي‌كرد.
   امام علي(ع) مي‌فرمايد « آگاهي شكيبايي مي‌آورد»  فرار از آگاهي، ناتواني، ضعف و بي‌عدالتي به همراه دارد. اين سينما اگر با اصالت و بدون ادا و اطوار باشد سينماي تذكر و هشدار است .
    مردم يا بهتر بگويم مخاطبين، حيات سينما هستند. با مردم، سينما زنده مي‌شود. اگر فيلم بسازيم و نيازي به حضور مردم نداشته باشيم، مي‌شويم سينماي دولتي، سينمايي كه هزينه زياد اما بهره ناچيز دارد. همانقدر كه سينماي تجاري رها شده و لجام گسيخته براي سينما و فرهنگ و مردم مضر است سينماي دولتي بي‌حساب و كتاب نفتي براي فرهنگ و مردم مضر و بي‌حاصل است.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون