• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۷ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5908 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۲۶ آبان

نااميدسازي؛ سلاحي براي تخريب انسجام اجتماعي

قادر باستاني‌تبريزي

اين هفته منتقدان رييس‌جمهور، يك مطلب طنز مربوط به مكالمه تلفني با بن‌سلمان را دستمايه حمله به پزشكيان قرار دادند. روزي نيست كه درگاه‌هاي بي‌شمار ارتباطي تندروها، با دست گرفتن يك موضوع درست يا نادرست، افكار عمومي را عليه دولت تحريك نكنند. لابد اين حملات هدفي جز نااميدسازي مردم و تخريب هر چه بيشتر انسجام اجتماعي ندارد. آنها درصدد القاي اين پيام هستند كه دولت مسعود پزشكيان قادر به حل هيچ ‌كدام از مشكلات و مسائل كليدي كشور نيست تا دولتمردان به بي‌كفايتي متهم شوند و پروايي هم ندارند، نشان ‌دهند برخلاف توصيه رهبر حركت مي‌كنند كه «بايد از بن دندان باور كرد، موفقيت رييس‌جمهور و دولت جديد، موفقيت همه ماست.»   استراتژي اصلي منتقدان، تحريك احساسات عمومي و ايجاد شكاف بين دولت و مردم است. آنها به‌طور مداوم تلاش دارند تا مردم را نسبت به توانمندي دولت بي‌اعتماد كنند. به اين ترتيب، به‌ دنبال ايجاد نارضايتي عمومي و رشد بي‌اعتمادي در ميان مردم هستند. اين شيوه در اصل همان چيزي است كه براي تضعيف هر دولتي در شرايط حساس و بحراني به كار مي‌رود. اين روند دولت را در چشم مردم ضعيف و ناتوان جلوه مي‌دهد و با ايجاد فضاي منفي، حمايت عمومي از دولت را از بين مي‌برد.
روش مخالفان در حمله به دولت، حتي اگر در كوتاه‌مدت نتيجه‌اي ملموس نداشته باشد، در بلندمدت مي‌تواند اثرات منفي گسترده‌اي بر عملكرد و مشروعيت دولت‌ها بگذارد. اگر اين روند ادامه يابد و افكار عمومي به‌طور گسترده‌تر از موفقيت‌هاي دولت نااميد شود، نتيجه آن مي‌تواند تضعيف نهادهاي نظام و كاهش قدرت اجرايي باشد. حملات مستمر به دولت و تلاش‌ بي‌وقفه براي تحريك افكار عمومي عليه رييس‌جمهور، در نهايت به گسست اجتماعي و سياسي منجر خواهد شد. در چنين شرايطي، تنها راه پيش‌رو تقويت همبستگي داخلي و ايجاد اعتماد عمومي است. مهم‌ترين چالش‌ هر حكومت، حفظ اعتماد و سرمايه اجتماعي مردم است. عامل مهمي كه آسيب‌ جدي به اعتماد عمومي وارد مي‌كند، پيام ناكارآمدي و بي‌كفايتي است كه نه تنها به افرادي كه در انتخابات شركت كرده‌اند، بلكه به آنهايي كه راي نداده‌اند نيز آسيب مي‌زند و منجر به افت بيشتر سرمايه اجتماعي نظام مي‌شود. هنگامي كه وانمود مي‌شود، رييس‌جمهور قادر به حل مشكلات نيست، حاوي اين پيام به جامعه است كه اصلاحات و تغييرات مثبت امكان ندارد. به عبارت ديگر، مردم به اين نتيجه مي‌رسند كه راهي براي بهبود وضعيت از طريق فرآيندهاي قانوني و چارچوب نظام متصور نيست.
 جامعه به دو گروه عمده كساني كه راي داده‌اند و كساني كه راي نداده‌اند، تقسيم مي‌شوند. ۵۰درصدي كه راي ندادند، عموما نه تمايل به مشاركت در فرآيند سياسي دارند و نه مخالفت جدي با نظام سياسي دارند. اين افراد از سياست‌هاي موجود ناراضي‌اند، اما در عين حال دنبال براندازي نيستند. آنها به دليل بي‌اعتمادي به سيستم يا احساس بي‌تفاوتي، در انتخابات شركت نمي‌كنند. اين گروه نيازمند پيامي است كه به آنها اميد به تغيير و تاثيرگذاري در فرآيندهاي حكومتي بدهد. اگر به آنها گفته شود كه رييس‌جمهور هيچ تاثيري بر مسائل كليدي مانند فيلترينگ، آزادي بيان يا اصلاحات اقتصادي ندارد، اين پيام باعث تقويت بي‌تفاوتي و بي‌اعتمادي در آنها خواهد شد. در اين صورت، نه تنها آنها تمايلي به مشاركت در انتخابات‌هاي آينده نخواهند داشت، بلكه بيشتر به سمت سكوت و دوري از مشاركت سياسي گرايش پيدا مي‌كنند.
 گروه ديگر مخالفان جدي نظام هستند كه با سيستم مشكل دارند و بر اين باورند كه اصلاحات موجود نمي‌تواند منجر به تغييرات اساسي شود. پيامي كه نشان دهد دولت در برابر مشكلات كليدي ناتوان است، به وضوح به تقويت افكار اين گروه برانداز كمك مي‌كند. اين دسته از افراد، ممكن است به جاي اينكه به سمت اصلاحات تدريجي بروند، به سمت اعتراضات شديدتر يا حتي انكار كلي سيستم حركت كنند.
 افرادي كه نسبت به تغيير نااميدند، ممكن است در گذشته در انتخابات شركت كرده باشند، اما پس از مشاهده فقدان تغييرات واقعي، به اين نتيجه رسيده‌اند كه انتخابات و فرآيندهاي قانوني، توان اصلاح وضعيت را ندارد. اين افراد به ‌شدت نسبت به وعده‌هاي انتخاباتي بي‌اعتماد هستند و ممكن است ديگر تمايلي به مشاركت در انتخابات نشان ندهند. پيام بي‌كفايتي دولتمردان، تنها به نااميدي بيشتر آنها دامن مي‌زند و باعث مي‌شود كه احساس كنند هيچ اقدامي براي تغيير وضعيت ممكن نيست. اين گروه، براي بازگشت به عرصه سياسي و اميدوار شدن، نيازمند نشانه‌هاي واقعي از تغيير و اصلاح هستند.  براي اينكه بتوان به جامعه پيام‌هاي مثبتي داد و سرمايه اجتماعي را افزايش داد، بايد از گروه‌هايي شروع كرد كه به نوعي نزديك‌تر به حكومت و نظام هستند و به آنها چشم‌اندازهاي مثبت و ملموس از تغييرات تدريجي و اصلاحات نشان داد. اين تغييرات نبايد در حد شعار باقي بماند، بلكه بايد به صورت عملياتي و قابل لمس براي مردم به نمايش درآيد. مردم به خصوص گروه‌هاي نااميد، نيازمند مشاهده تغييرات واقعي هستند. اين تغييرات بايد ابتدا در حوزه‌هايي كه مردم بيشتر از آن تاثير مي‌پذيرند مانند اقتصاد و معيشت، آزادي‌هاي فردي، محيط زيست و دسترسي به اينترنت آزاد صورت گيرد. تغييرات بايد به گونه‌اي باشد كه مردم به وضوح ببينند كه مشاركت در انتخابات و تعامل با نهادهاي حكومتي توانسته است، تغييرات ملموسي ايجاد كند. دولت بايد تلاش كند تا با گروه‌هاي مختلف اجتماعي، به ويژه كساني كه احساس مي‌كنند هيچ صدايي ندارند يا به سيستم سياسي بي‌اعتماد شده‌اند، ارتباط برقرار كند. اين امر مي‌تواند از طريق برنامه‌هاي شفاف و مشاركتي، گفت‌وگوهاي عمومي و نظرسنجي‌ها و همچنين دادن امكانات بيشتر به رسانه‌هاي مستقل و شهروندي باشد.
منتقدان دولت، اگر در پي اعتلاي نظام سياسي و پايبند به توصيه‌هاي راهبردي رهبري هستند، پيام‌هاي خود را طوري تنظيم كنند كه به مردم حس قدرت تغيير بدهد. القاي اينكه رييس‌جمهور قادر به تغيير هيچ چيزي نيست، نه تنها به تضعيف بيشتر نظام و نحيف‌تر شدن سرمايه اجتماعي مي‌انجامد، بلكه با تخريب انسجام ملي موجب بي‌اعتمادي در جامعه و طغيان خواهد شد.
پژوهشگر  و  مدرس  علوم  ارتباطات 
و   روزنامه‌نگاري 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون