فشار انبوه روي اعصاب مردم
فكر كنيم روح و روان مردم بيآسيب ميماند و در سطوح مختلف خود را نشان نميدهد. از آنجا كه صدا و سيما نتوانسته است مرجعيت رسانهاي و خبري را از آن خود كند و روزنامهها و سايتهاي داخلي دچار محدوديتهاي مختلف خصوصا تنگناهاي اقتصادي هستند ميدان براي تركتازي شبكههاي انگليسي و وهابي باز شده است و متاسفانه معدود چهرههاي سياسي هم هستند كه بعضا در اين شبكهها حاضرميشوند و از مردم ايران اندك دفاعي ميكنند ولي براي اين شبكهها نيم اعتباري فراهم ميسازند.
اما موضوع مهمتر از اينهاست و لازم است مورد توجه جدي قرار بگيرد. آنها به كدام دليل، 24 ساعته حتي دقايقي را براي سياهنمايي و هجوم به افكار و اذهان مردم فرو نميگذارند؟ اگر تصور كنيم كه ميخواهند بر تصميمات كشورهاي ديگر عليه ايران تاثير بگذارند قطعا چنين نيست چون خوب ميدانند كه به چشم نميآيند و در مواضع آنها كمترين اثري نخواهند گذاشت. تجربه ثابت كرده است كه اين شبكهها نزد ايرانيان هم مقبوليتي ندارند، آنها به يكديگر هم رحم نميكنند و گاهي با الفاظ زشت با هم گلاويز ميشوند! حتي كساني كه بعضا تحت تاثير برخي القائات آنان قرار ميگيرند درجمعبندي نهايي كاملا بر بدخواهيشان وقوف يافتهاند و ديدهاند كه چگونه و تا چه حد طالب ويراني ايرانند. پس علت اين همه هزينه و فعاليتشان براي چيست؟
نكته ظريف ومهم و اساسي اينجاست كه اين شبكههاي ماهوارهاي واقعا در پي آشفته كردن اذهان مردمند و خوش دارند كه جرعهای آبي گوارا از گلوی مردم پايين نرود. روشن است اذهان مردم با هر ميزان از آگاهي زير انواع فشارهاي روزمره اقتصادي ممكن است در برابر اين همه هجوم تبليغاتي از نظر روحي و رواني آسيبپذير شوند. مسلما اين شبكهها از مديران و مشاوران زبده جنگهاي رواني غربي استفاده ميكنند و بلدند كه در لابهلاي پخش اخبار و تحليلهاي خود نكات منفي غيرمستقيمي را به بينندگان خود القا كنند، گندم نمايي كنند و جو مسموم بفروشند. نگارنده بسيار ديده است به جز افراد معمولي حتي كساني كه خيلي از مسائل روز دور نيستند بعضا چنان ذهني آشفته پيدا ميكنند كه اصول اوليه اخلاقي قضاوت را فرو مينهند و در فضايي تيره و تار غوطهور ميشوند. آنان مدعي عدم تاثيرپذيري از اين شبكهها هستند ولي حتي خود هم نميدانند ضربه را از كجا نوش جان ميكنند! هدف اصلي همين است كه مردم ما دچار ابهامهاي گوناگون شوند و احساس فلاكت كنند، اميد را از آنها بستانند تا در آباداني و دفاع از كشور پايشان بلرزد. البته از حق نگذريم كه خطاها و اشتباهات صاحبان قدرت معمولا بهترين سوژه را براي ايرانستيزان فراهم ميكند! به هر حال آشفتگي، تشويش، اضطراب و نگراني گاهي از يك حمله فيزيكي بدتر و مخربتر است. اينجا هر چه با مردم در سخن و عمل مدارا و تواضع و مروت صورت بگيرد و خواستههايشان برآورده شود تلاش ويرانيطلبان با بنبست مواجه خواهد شد و اگر تغييرات مثبت و بزرگ در دستوركار قرار بگيرد همه فعاليتهاي ضدايراني به اتمام خواهد رسيد.