دكتر داوودي در يادمان ميمانيد
فاطمه باباخاني
«متاسفانه پزشك مورد نظر فوت شدهاند» در پايگاه اطلاعرساني مرتبط با گرفتن وقت ويزيت از دكتر «مسعود داوودي» اين جمله آمده است.
سالهاست عادت كردهام هنگام گرفتن نوبت پزشك چه براي دوستان و خانواده و چه خودم، به اين پايگاهها مراجعه و نظر ساير بيماران را ميخوانم. اينبار سراغ اين سايت ميروم نه براي گرفتن نوبت، بلكه براي آشنايي بيشتر با مسعود داوودي متخصص قلب كه همين چند روز پيش به قتل رسيد. انگيزه قاتل، اعتقاد او درباره عدم رسيدگي دكتر داوودي به برادرش بود كه بر اثر سكته قلبي دو سال قبل در بيمارستان درگذشت. آن زمان آنها شكايتي هم از داوودي كردند، اما دكتر در دادگاه تبرئه شد و قصور پزشكي به اثبات نرسيد.
انگيزه من از مراجعه به پايگاه اطلاعرساني اين است كه ببينم آيا آنچه درباره مسعود داوودي، اخلاق او، نحوه مواجههاش با بيماران از سوي دوستانش و ساير پزشكان گفته شده چقدر به واسطه فضايي است كه پس از مرگ او شكل گرفته! در اين پايگاهها بيماران پزشك بدون اينكه نيازي باشد اسم واقعيشان را بنويسند درباره نحوه رفتار پزشك، فرآيند درمان و... توضيح ميدهند و خواننده به اطلاعاتي كلي دست پيدا ميكند. آخرين پيام پس از مرگ دكتر داوودي آمده «إنا لله و إنا اليه راجعون؛ متاسفانه پزشك حاذق و مهربان و سرشار از علم و دانش و دلسوز و مردمي جناب دكتر مسعود داووي دار فاني را وداع گفتند قطعا هموطناني را كه جان دوباره بخشيدند و ناجي آنها شدند در روز قيامت شهادت ميدهند كه از دكتر داوودي (لا نعلم الا خيرا) جز خوبي چيزي از ايشان نديديم، روحشون قرين رحمت الهي». انبوه پيامهاي ديگر در زمان حيات او منتشر شده «بهترين دكتر با اخلاق كه تو عمرم ديدم»، «برخورد محترمانه، صبر و حوصله جهت شنيدن نظرات بيمار، تجويز مناسب»، «خداوند به دكتر داودي عزيز صحت و سلامتي و عمر با عزت عنايت بفرمايد. ايشان با سعه صدر و متانت و با حوصله بيمار را معاينه ميكند و از دانش عالي برخوردار است»، «در ياسوج بهترين پزشك قلب هستن»، «بسيار عالي و دقيق و با حوصله جواب بيمار رو ميدن، دستشون درد نكنه»، «من فكر ميكردم مشكل قلبي دارم و داغون بودم نزديك به 6ماه هر پزشك مغز و اعصابي رو ديدم، نتونستن متوجه مشكلم بشن، اما با مشخصاتي كه به دكتر توضيح دادم متوجه شدن ... دكتر بسيار باحوصله و دقت بررسي ميكنن»، بسياري هم تنها به يك كلمه اكتفا كردهاند؛ «عالي»! «ياسوج، خيابان دادگستري سابق، ساختمان باران» آدرس مطبي است كه «مسعود داوودي» در آن به بيمارانش رسيدگي ميكرد، همانجايي كه با صبر و حوصله به آنها توضيح ميداد چه مشكلي دارند و با طي كردن چه فرآيندي ميتوانند آن را برطرف كنند. حالا اگر ياسوجيها به اين آدرس مراجعه كنند، ديگر خبري از پزشك قلب محبوبشان نيست. او كه تلاش كرده بود لهجه ياسوجي ياد بگيرد تا بتواند با بيمارانش راحتتر ارتباط بگيرد تمام راههاي ارتباطي با ديگران را براي هميشه از دست داده، همچنانكه بيمارانش اين امكان را از دست دادهاند. مسعود داوودي ديگر نيست! او در گورستاني در «شاهرود» شهري كه در آن رشد كرده و باليده بود، خفته است.
دكتر مسعود داوودي در آخرين پست خود در شبكه اجتماعي، شعري را با دوستانش به اشتراك گذاشته بود، شعري از پژمان بختياري كه با بيت «اگر ايران به جز ويرانسرا نيست/ من اين ويرانسرا را دوست دارم» شروع و با «اگر آلوده دامانيد، اگر پاك/من اي مردم! شما را دوست دارم» به پايان ميرسيد. دكتر مسعود داوودي عزيز؛ ياسوجيها شما را دوست داشتند، همچنانكه ايران در مرگ شما يكپارچه اندوه شد، ياد شما در خاطره اين شهر و ايران ماندگار خواهد شد.