• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۳۰ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5912 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۳۰ آبان

درباره فيلم «من سن بالا» به كارگرداني مگان پارك 2024

پاره‌هايي از يك طرح ذهني

محمدرضا دلير

در سال ۲۰۲۲ اولين فيلم داستاني خانم «مگان پارك» در قامت كارگردان نمايش داده شد؛ فيلم «عواقب». حال اين كارگردان كانادايي سعي دارد از طريق يك كمدي به ميان منطقه‌اي روستايي در كانادا برود. كاراكتر اصلي روايت او دختري ۱۸ ساله با نام «اليوت» است. لحظه ورود مخاطب به روايت حاكي از اين است كه اليوت نزديك به بيست روز ديگر خانه كشاورزي، مادر و پدر، برادران و دوستانش را ترك و براي تحصيلات دانشجويي به تورنتو سفر خواهد كرد. از همان ابتدا مشخص است كه خانم پارك سعي دارد روايت خود را حول وابستگي به خانواده، تجربه عشق جديد و درنهايت پذيرش برخي واقعيت‌ها و گاه مزه كردن تجربه‌ها پيش ببرد، اما بايد گفت طرح ذهني او هيچ‌گاه تبديل به فيلمنامه سينمايي نشده است و آن چيزي كه شاهد هستيم جز پاره‌هايي از همين طرح ذهني نيست.  اينكه در اين روايت انتظار شخصيت‌پردازي داشته باشيم، انتظاري بس عبث و بيهوده است. خانم كارگردان حتي در شخصيت‌پردازي كاراكتر اصلي خود نيز ناقص عمل كرده و دايم تاكيد دارد كه او بخشي از نوجوان‌هايي است كه به تقسيم‌بندي كلاسيك جنس مرد و زن اعتقادي ندارد، اما درنهايت مي‌پذيرد كه عشق نيز مي‌تواند وجود داشته باشد. اين سردرگمي و پيمودن مسير از طريق مواجهه او با ۳۹ سالگي‌اش شكل مي‌گيرد. خانم پارك در اين بخش كه عطف روايتش محسوب مي‌شود سعي دارد وارد دنياي علمي-تخيلي‌ها و كمدي‌هاي فكاهي نشود. در عوض سعي دارد با كمترين بهره از اين مواجهه، همه‌چيز را به انتخاب‌هاي كاراكتر اصلي خود بسپارد. اما اين رفت‌ و ‌برگشت‌ها در توالي ضعيفي از سكانس‌ها رخ مي‌دهد.
روايت خانم پارك شرحه‌شرحه است و نمي‌توان تكه‌هاي آن را از روي زمين جمع كرد. او به آني دوستان صميمي اليوت را از روايت حذف مي‌كند، اما براي نشان دادن دوباره آنها با يك خط ديالوگ از اليوت سعي دارد مخاطب را دچار منطق روايي اثر كند؛ «اين هفته خيلي سرگرم مزرعه بودم و سرم شلوغ بود.» اما خانم پارك اين شلوغ بودن را نشان نمي‌دهد و در عوض اين كاراكتر را در برش‌هاي ناهمگوني كه دارد دايم در حال حرص خوردن در اتاق خواب، شنا در درياچه، عشوه براي چاد و درنهايت گلف با برادر نشان مي‌دهد. گويي روايت خانم پارك يك چيز مهم كم دارد و آن هم داستان است. آن چيزي كه در اين فيلم بسيار عذاب‌آور است عدم تسلط كارگردان روي كاراكترهايي است كه خلق كرده و درنهايت فرم روايي اثر است. شخصيت‌هاي اين روايت همانند كاراكترهاي موجود در يك صحنه از بازي‌هاي كامپيوتري هستند. آنها هيچ حركتي ندارند و صرفا سر يا دست تكان مي‌دهند و اگر بازي مدنظر در دنياي باز باشد و كاراكتر اصلي داستان به ‌سمت آنها رود، با تصنعي‌ترين شكل ممكن وارد ديالوگي از پيش تعيين شده مي‌شود. حال و روز كاراكترهاي فرعي روايت خانم پارك نيز همين است. به‌ طور مثال چاد هر زمان در قاب باشد شروع به تيك‌هاي پالس‌دار مي‌كند و به‌ يك‌باره ۱۵ دقيقه از روايت حذف مي‌شود و دوباره شروع به دلبري كردن از اليوت مي‌كند. اينكه وابستگي اين دو به يكديگر چگونه شكل مي‌گيرد و تعريف هر دوي آنها و تعليق موجود در ذهن اليوتي كه تصور مي‌كند در كدام بخش از روايت بايد پرداخت شود، حفره‌هاي عميق و بي‌انتهاي اين روايت محسوب مي‌شوند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون