• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5925 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۱۷ آذر

آخرين شانس

عباس عبدی

شايد اكثريت قاطعي از اصولگرايان و نواصولگرايان مي‌دانند كه مصوبه حجاب كمكي به بهبود حجاب زنان نمي‌كند، سهل است كه نتيجه معكوس هم دارد و برخلاف عنوانش كه به پاي عفاف و خانواده نوشته‌اند مغاير با اين دو هدف نيز هست. منتقدان هم در حيرت مانده‌اند كه آنان چرا و با چه انگيزه‌هايي دنبال اجراي چنين مصوبه‌اي هستند؟ چون هر عقل سليمي مي‌داند كه نه تنها اين مصوبه كمكي به اهداف ادعايي نمي‌كند بلكه بحران آفرين نيز هست. يكي از تبعات مهم آن را كه بايد خيلي صريح اعلام كرد احتمال دارد كه اين مصوبه از سوي نهادهاي بين‌المللي به عنوان مصداقي از آزار و اذيت و تبعيض جنسيتي شناخته و در دستور رسيدگي قرار گيرد و تاكنون نيز ذيل همين عنوان حداقل در دو مورد ورود كرده‌اند. البته اين فرض هست كه نوعي از عقلانيت مبتني بر هزينه و فايده در سياست‌گذاران وجود دارد كه چنين مواجهه‌اي را با زنان اتخاذ كرده‌اند، در اين صورت آن سود و زياني كه در نظر مي‌گيرند كدام است؟ اين يادداشت در مقام پاسخ به اين پرسش است. در غيرعقلاني بودن اين مصوبه همين بس كه وضعيت امروز محصول همين قوانين و سياست‌هايي است كه از گذشته بوده؛ پس چگونه با تداوم آنها مي‌توان وضع را تغيير و بهبود داد؟ چرا سياستگذار درس نمي‌گيرد و بر ادامه روش گذشته اصرار مي‌كند؟ به نظر من دو احتمال براي تبيين اين وضعيت هست. اين دو احتمال ناظر به دو گروه از جناح حاكم است. گروه اول با تغيير خط مشي موافقند و‌ ادامه اين وضع را ممكن نمي‌دانند، ولي نگران نحوه پاسخ‌دهي به آن از سوي منتقدان و جامعه هستند. 

گروه دوم با علم به نتايج اين سياست‌ها، دنبال تحقق همان نتايج هستند، چون اين سياست‌ها را اتفاقا براي تحقق همان نتايج، در كاسه گروه اول مي‌گذارند. ولي يك نكته كليدي ديگر هم وجود دارد كه گروه دوم حيات سياسي گروه اول را منوط به بقاي خود مي‌كند. پارادوكس گروه اول از اينجا آغاز مي‌شود كه مرگ و حيات آنان، هر دو ناشي از تندروهايي است كه اين سياست‌ها را پيگيري مي‌كنند. البته حيات آنها هم نصفه نيمه است چون اگر تندروها غالب شوند پيش از هر كس سراغ هم‌پيمانان اصولگراي خود خواهند رفت. البته اميد خامي هم دارند كه اگر خودشان موفق شوند، مي‌توانند دُم تندروها را بچينند. ولي بدون وجود تندروها، خود را در جايگاه  مناسبي تصور نمي‌كنند. 
يكي از نكاتي كه طرفداران اين نوع طرح‌ها بيان مي‌كنند اين است كه نظام بايد هواداران خود را راضي نگه دارد. در حالي كه اين گروه يك اقليت كوچك هستند، بخشي از طرفداران نظام به پزشكيان راي دادند. اينطور نيست كه طرفداران را فقط با اين طرح‌ها بايد راضي نگه داشت. ضمن اينكه اين نوع طرح‌ها فشار اجتماعي را به سمت بدنه مذهبي جامعه هدايت مي‌كند و اينها هم از اجراي چنين طرح‌هايي  ناراضي‌اند.
سياست‌گذاران گروه اول احساس مي‌كنند نتايج مثبت بازگشت از راهي كه تاكنون طي كرده‌اند، نامعين و احتمالي و نسيه است. به ويژه ماهيت سياست به گونه‌اي است كه واكنش‌ها در آن با حوزه‌هاي ديگر فرق مي‌كند. هنگامي كه فشار گاز را زياد مي‌كنيم اطمينان داريم كه در حجم ثابت دماي آن زياد مي‌شود. چون مولكول گاز اختياري در نحوه واكنش ندارند. ولي هنگامي كه جامعه و انسان را تحت فشار قرار دهيد معلوم نيست چه واكنشي نشان خواهد داد؟ مي‌تواند تندتر يا رام‌تر شود، مگر اينكه با آنها گفت‌وگو و تفاهم، و تضمين‌هاي طرفيني رد و بدل شود. از اين رو از باز كردن هر روزنه‌اي در سياست خارجي و فرهنگي و اجتماعي و رسانه‌اي واهمه دارند در حالي كه به دليل انفعال آنها، تمام اين عرصه‌ها از سوي منتقدان آنان در حال فتح نهايي است و چندان جايي براي آنها نمي‌ماند. پس اينكه تفاهم كنند و فضا باز شود را از روي اجبار مي‌پسندند ولي به منافع آن اطمينان ندارند. از اين مرحله به بعد است كه نقش منتقدان برجسته مي‌شود. اين نقش كه بتوانند احتمال و ميزان سود و منافع ناشي از بازكردن فضا را براي اين گروه افزايش دهند. در واقع شركت در انتخابات تير ماه امسال و كوشش ما براي راي آوردن يك نامزد مورد تاييد ساختار و طرفدار وفاق، دقيقا پاسخ به چنين مساله‌اي بود و الا مردم كه دور سه انتخابات قبلي را خط كشيده بودند. فقط هنوز متوجه اين ماجرا نشده‌ام كه چرا به اين سرعت سياست مزبور را متوقف كرده‌اند و حتي دنبال بازگشت آن هستند؟ مواضع پزشكيان و حاميان او در مورد فيلترينگ، سياست خارجي، مساله زنان و گزينش‌ها و رسانه‌هاي رسمي كاملا روشن بود. پس هنگامي كه حضور او با شانس انتخاب شدنش پذيرفته شد بايد تبعات آن را هم پذيرفت والا اعتبار امر سياسي را از ميان برده‌اند.
با توجه به اين رفتارها برخي افراد به من مي‌گويند كه چرا اميد به اصلاح و تغيير داري؟ پاسخم روشن است. وظيفه داريم از آخرين پرتوهاي اميد استفاده كنيم و در اين راه چيزهاي بسيار كمتري از دست مي‌دهيم تا هنگامي كه نااميد باشيم و دنبال شيوه‌هاي ديگر برويم.
گروه دوم در ميان جناح حاكم كه تهيه‌كننده اين مصوبه هستند خيلي خوب و دقيق مي‌دانند كه مشغول چه كاري هستند. آنان به درستي در ايران آرام و رها از بندگي در مسير پيشرفت، هيچ جايي براي خود تصور نمي‌كنند بنابراين برگرداندن جامعه به عقب هدف اوليه آنان است و رسيدن به اين هدف را در تيرماه نزديك‌تر از هميشه مي‌ديدند ولي اراده جامعه ايران اجازه نداد كه چنين آوار سنگيني بر اين سرزمين فرود آيد. آنان دشمن وفاق هستند. از سال ۵۷ تاكنون سابقه نداشته كه توهين‌هایي كه يك زن مثلا محجبه به پزشكيان كرد از سوي هيچ فرد حتي بدون نزاكتي عليه رييس‌جمهور مستقر و به صورت علني گفته شود. اين عمق نفرت آنان از رفتار مبتني بر وفاق و كينه از پزشكيان است. اين گروه حتي از منتقدان هم بهتر مي‌دانند كه بذر چه خرزهره سمي را مي‌خواهند بكارند.
با اين توضيحات بايد به آقاي پزشكيان يادآوري كرد كه قابل اجرا نبودن اين مصوبه وجه فني ندارد. مشكلش اين است كه شما و دولت و اغلب راي‌دهندگان شما نه تنها نمي‌خواهند آن را اجرا كنند بلكه آمده‌اند كه ديگر شاهد چنين سياست‌هايي نباشند. تصويب‌كنندگان حتما متوجه اين امر بديهي بودند. بنابر اين مساله جزييات چنين مصوبه‌اي نيست. مساله فلسفه حاكم بر آن است و الا نوشتن مصوبه در اين مورد با فلسفه انساني و اخلاقي و مورد حمايت مردم كار پيچيده‌اي نيست. اين مصوبه قابل اصلاح هم نيست، براي تامين رضايت مردم نوشته نشده است. برعكس براي ايجاد نارضايتي نوشته شده است. هدف اولش پزشكيان است ولي هدف آخرش نيست. اين را براي پايان كار شما آورده‌اند. نه شما بلكه ما و هر كس كه به اندازه اندك كورسويي اميد به اصلاحات دارد. پايان كار همه حتي خود مصوبه نويسان است. فهم اين نكته پيچيده نيست. شما كه به نظر من از همه اينها متشرع‌تر و متدين‌تر هستيد بهتر مي‌دانيد كه اين بازي سياسي سرسوزني به شريعت و اخلاق و خانواده و عفاف ربط ندارد و نه تنها كمكي  به دينداري و عفاف و حجاب و تحكيم خانواده نمي‌كند كه در همه موارد اثر معكوس دارد. عفيف‌ترين خانم نزد آنان همين بود كه چنان كلماتي را عليه رييس‌جمهور به‌ كار برد. شما بايد بتوانيد ماجرا را از خلال رويكرد وفاق حل كنيد. وفاقي كه ناظر به بهبود شرايط و افزايش اميد مردم و جامعه شود در غير اين صورت شعار مزبور شما را زمين‌گير خواهد كرد. مساله محوري سياست در ايران اين است كه راهي بگشاييم كه سياست‌گذار تغيير ريل سياست را مقرون به صرفه ببيند والا كيست كه نداند اين راه بن‌بست است. شعار وفاق بايد چنين راهي را بگشايد و اين آخرين شانس براي كشور است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون