سيانان: برگ برنده در دست تركيه -خاورميانه شوكه شد!
سيانان طي گزارشي ضمن ارزيابي ابعاد پيشروي سريع گروههاي مخالف دولت سوريه مدعي است كه پيشروي شگفتانگيز اپوزيسيون، نتيجه تحولات پيشين منطقه است. در جريان حمله امريكا به عراق، ايالاتمتحده تلاش كرده تا در باب سوريه از سياستي پيروي كند تا نيازهاي متفاوت متحدانش، يعني اسراييل، اردن، تركيه و همچنين شركاي متزلزل خود يعني عراق و لبنان را محقق كند. با اين همه در گزارش ادعايي سيانان آمده است كه سوريه همواره به واسطه پيونددهنده نفت عراق به مديترانه، شيعيان عراق و ايران به لبنان و زيرساخت جنوبي ناتو (تركيه) به بيابانهاي اردن براي واشنگتن چندان مطلوب نبود. جرج بوش اين بازيگر را در محور شرارت قرار داد؛ اوباما نميخواست به آن نزديك شود و دونالد ترامپ نيز يكبار به سرعت، آن را بمباران كرد. به ادعاي ناظران، سقوط سريع بشار اسد صرفا ريشههاي داخلي ندارد و ميتواند ماحصل شرايط مقاومت بالاخص حزبالله و اسراييل باشد. از طرفي ديگر جنگ در اوكراين و تمركز روسيه بر اين كشور از ديگر دلايل پايان دولت اسد بود. همزمان خروج ايران از منطقه خاكستري و رويارويي با اسراييل بستر را براي تغيير معادلات شام هموارتر كرد. به گزارش ادعايي سيانان، تمامي مولفههاي پيش رو حكايت از آن دارد كه خاورميانه در حال لرزيدن است؛ چراكه ايدههايي كه به عنوان بديهيات تلقي ميشدند مانند قدرت فراگير ايران و روسيه در شام ظاهرا كمرنگ شده، گزارهاي كه ميتواند شرايط خطرناكي را غالب كند، اما فعلا برگ برنده در دست تركيه است؛ كشوري كه عضو ناتو است و اين فرصت را دارد تا از آشفتگيهاي حاكم فرصتسازي كند. به ادعاي ناظران، آنكارا مجبور شده كه در سوريه بازي بلندمدتي را انجام دهد و از سال ۲۰۱۲ بيش از سه ميليون پناهنده را در خود جاي داده است. اين كشور ناچار شده كه گسترش نيروهاي كرد و نيروهاي دموكراتيك سوريه كه ايالاتمتحده آنها را براي مقابله با داعش حمايت ميكرد، هضم كند. از همين رو شايد بتوان گفت تركيه مدتها در انتظار چنين لحظهاي بود. اما آنچه مبهم است، اين است كه آنكارا از چه گروهي در برابر گروهي ديگر حراست خواهد كرد. درحالي كه تركيه ممكن است جرقه حملات تحريرالشام را زده باشد، اما سرعت سقوط اسد را پيشبيني نكرد. همزمان گروهي از تحليلگران مدعياند كه ذينفعان جهاني بايد با تاثيرات ژئوپليتيكي سوريه كنار بيايند. به ادعاي اين گروه واقعيت اين است كه سرنگوني دولت اسد براي همه خوشايند نبود. درست است كه كشورهاي غربي و عربي و همچنين اسراييل، تمايل دارند نفوذ ايران در سوريه كاهش يابد، اما هيچ كدام نميخواهند كه يك گروه شورشي راديكال جايگزين بشار اسد شود. از منظري ديگر ميتوان گفت، تحولات سوريه، نخستين آزمون واقعي كشورهاي عربي است. در اوج جنگ داخلي سوريه، كشورهاي عرب ازجمله عربستانسعودي و امارات متحده عربي، روابط خود را با دولت بشار اسد كه به ايران وابسته بود، قطع كردند، چراكه به ادعاي گروهي از تحليلگران بهدنبال انزواي سوريه بودند و حمايت خود را از گروههاي مخالف دولت اعلام كردند و اين حمايت را فرصتي براي كاهش نفوذ منطقهاي تهران تلقي كردند. اما بشار اسد با كمك روسيه، ايران و حزبالله لبنان، توانست به بحران حاكم پايان دهد. تريتا پارسي، معاون اجرايي موسسه كوئينسي مستقر در واشنگتن گفت: «در سال ۲۰۱۱، تعداد بسيار زيادي از كشورها به سرعت به اين نتيجه رسيدند كه اگر دولت بشار اسد سقوط كند، براي آنها بهتر خواهد بود اما سعوديها، اماراتيها و ديگران در منطقه اكنون از شرايط سوريه ناراضي نيستند و آن را يك چالش بيثباتكننده براي خود ميبينند، بنابراين اگرچه بسياري از اين كشورهاي عربي به دنبال استفاده از دولت ضعيف سوريه براي بهبود موقعيت خود در برابر ايران هستند اما واقعيت اين است كه اين كشورها خواهان بقاي اسد بودند.
فارين پالسي: سوريه پسا اسد و گزينههاي ايران
فارن پالسي با انتشار يادداشتي مدعي شد: بشار اسد، رييسجمهور سوريه بامداد يكشنبه به وقت محلي از كشور خارج شد. پيشروي برقآساي ائتلاف گروههاي شورشي به 50 سال حكومت خانواده اسد پايان داد. با رسانهاي شدن اين خبر گمانهزنيهاي زيادي در مورد آينده اين كشور بهشدت آشفته مطرح شد. در جريان حملهاي كه توسط گروه راديكال حيات تحريرالشام (HTS) رهبري ميشد، شورشيان مسلح كنترل شهرهاي عمده حلب، حماه و حمص را در كمتر از دو هفته به دست گرفتند، زيرا نيروهاي دولتي سوريه روحيه خود را از دست داده و به سرعت عقبنشيني كردند. در همين حال، به نظر ميرسد كه قدرتمندترين متحدان بشار اسد نيز از پيشروي سريع غافلگير شدهاند، بالاخص آنكه روسيه در اوكراين گرفتار و مقاومت حامي ايران بر درگيري با اسراييل متمركز است.اين نشريه در ادامه مدعي شد؛ فروپاشي غيرمنتظره دولت بشار اسد ديپلماتها را به تكاپو واداشت تا با رويدادها همگام شده و هم پيامدهاي بالقوه خلأ ناگهاني قدرت در كشوري را كه گروههاي مسلح، افراطگرايان و قدرتهاي خارجي مدتها براي نفوذ در آن تلاش ميكنند را هضم نمايند. در شرايط كنوني اعتقاد بر اين است كه تركيه از حملات شورشيان تحت رهبري تحريرالشام به شكلي ضمني حمايت كرده هر چند آنكارا به شكل رسمي هرگونه مشاركت در اين فرآيند را رد كرده است. به ادعاي ناظران عدم تمايل اسد براي تعامل با آنكارا اين بازيگر را نااميد كرده بود. نماينده اصلي دولت تركيه در ميان نيروهاي پيروز مخالف، ارتش ملي سوريه است، ائتلافي از شبهنظاميان كه روابط پيچيدهاي با تحريرالشام دارد. در همين راستا گروهي مدعياند كه تركيه براي افزايش نفوذ و قدرتش در سوريه خيزي جدي برداشته است. اين درحالي است كه تركيه نيروهاي دموكراتيك سوري را كه تحت حمايت ايالاتمتحده قرار دارند و تقريبا كنترل يكسوم خاك اين كشور در شمال شرقي سوريه به دست گرفتند برنميتابد و آنها را تهديد قلمداد ميكند، از همين رو به باور برخي تحليلگران، كردها در سوريه، آيندهاي مبهم و غيرقابل پيشبيني دارند. چارلز ليستر، مدير برنامه سوريه در موسسه خاورميانه مستقر در واشنگتن، گفت: «از يك منظر پايان اسد قابل تأمل است. از طرفي ديگر سرنوشتي مبهم در انتظارش قرار دارد؛ سرنوشتي كه كسي قادر به پيشبينياش نيست.» ليستر در ادامه ادعا كرد يكي از نگرانيهاي كنوني آن است كه گروه تروريستي داعش كه زماني سرزمينهايي را از عراق تا سوريه در اختيار داشت بازگشته و از موقعيت كنوني سوءاستفاده كند. همچنين اين سوال وجود دارد كه آيا تحريرالشام را بايد در مذاكرات پيش رو لحاظ كنيم يا خير. ليستر با استناد به شرايط پيشين مدعي است: «امروز نيز در سوريه شاهد شرايطي هستيم كه در قابش بسياري از بازيگران خارجي، احزاب و نيابتيها به دنبال فرصتسازي هستند؛ گزارهاي كه خطرناك است.» همزمان صنم وكيل، مدير برنامه خاورميانه و شمال آفريقا در چتم هاوس مدعي است: «ايران در اتاق فكر خود شرايط را بررسي كرد و به خوبي ميدانست گزينههاي زيادي دراختيار ندارد بالاخص آنكه ارتش سوريه براي جنگيدن آماده نبود.» سقوط دولت سوريه تقريبا 14 ماه پس از حمله حماس به اسراييل در 7 اكتبر 2023 رخ داد كه زنجيرهاي از وقايع را رقم زد و خاورميانه را بههم ريخت. وكيل در اين باره مدعي است كه تهران اكنون خود را در لحظهاي حساس ميبيند، زيرا ترامپ دوباره روي كار آمده و متحدانش وعده بازگشت كمپين فشار حداكثري عليه تهران را ميدهند. عاموس هوخشتاين، نماينده دولت بايدن در مذاكرات صلح بين اسراييل و حزبالله، روز شنبه در نشستي در مجمع دوحه گفت، درحالي كه آينده سوريه عميقا نامشخص است، اين وضعيت ميتواند «پيامدهاي عظيمي» براي لبنان داشته باشد.
لوموند: از سكوت عربستان و امارات تا مانور قطر- آيا تراژدي ليبي تكرار ميشود؟
ريچارد لبارون يكي از اعضاي ارشد غيرمقيم برنامههاي خاورميانه مدعي است: پادشاهيها و بازيگران خاورميانه بيشترين ارزش را براي ثبات قائل هستند. تغيير سياسي از هر نوع براي اين گروه از بازيگران تهديد محسوب ميشود نه فرصت. به ادعاي اين تحليلگر اكثر كشورهاي عربي آشكارا از بشار اسد حمايت ميكردند و او را به هرگزينهاي ترجيح ميدادند، از همين رو در ميان كشورهاي عربي، شايد تنها قطر كه به برخي از نيروهاي مخالف سوري كمك كرد براي كمك پيشقدم شود. اسراييل، همسايه سوريه نيز آرامش دوران اسد را ترجيح ميداد و در باب تحولات آينده محتاط خواهد بود. اكثر كشورهاي عربي (و اسراييل) نيز انقلاب سوريه را به عنوان يك امتياز خالص براي تركيه منهاي خود درنظر ميگيرند. با اين حال كريم مزران، مدير ابتكار شمال آفريقا بر اين باور است كه تحولات سوريه آنچه در سال 2011 در ليبي رخ داد را يادآوري ميكند. به باورش اين احتمال وجود دارد كه در آينده ميان مخالفان و ساختارهاي حاكم كه چندين سال در سوريه ريشه داشتند، اختلافها و شكافها به رويارويي بينجامد. به باور اين تحليلگر، دومين درسي كه ليبي ميتواند به سوريه بدهد اين است كه چگونه با قدرتهاي خارجي چه منطقهاي و چه جهاني برخورد كند. ليبياييها به قدرتهاي خارجي اجازه دادند تا آنها را تقسيم و جدا كنند تا هر يك از آنها حداقل حق وتو در مورد تحولات سياسي و اقتصادي داشته باشند. نخبگان جديد سوريه بايد براي يافتن مخرج مشترك بين خود تلاش كنند و به جاي عجله در برگزاري انتخابات، كنفرانس آشتي ملي را براي پيشنويس اصول و ارزشهاي اصلي كه براي همه مردم سوريه اعمال ميشود، ترتيب دهند. تنها پس از اين لحظه تأمل عميق و بناي يك منافع ملي جديد مبتني بر هويت مشترك، كشور بايد به سمت انتخابات پيش رود. در بخش ديگري از اين يادداشت آمده؛ ديپلماتهاي عرب مشتاق هستند تا از اشتباهات سال ۲۰۰۳ در عراق اجتناب كنند، زماني كه بسياري از مقامات ارشد در بروكراسي عراقي بركنار شدند و هيچ اداره موقتي باقي نماند. تصميم نيروهاي اپوزيسيون براي اجازه دادن به محمد غازي الجلالي، نخستوزير سوريه، براي باقي ماندن در سمت خود به عنوان يك عامل حياتي براي ثبات تلقي ميشود.
شوراي آتلانتيك: تحولات شام استراتژي ايران در برابر مقاومت را تغيير ميدهد؟
- احتمال افزايش همصدايي تهران و حوثيها
همزمان نيكلاس بلانفور نيز در باب تحولات سوريه مدعي است: پايان ناگهاني اسد، پيوندهاي ژئواستراتژيك ايران و حزبالله لبنان را به شدت پيچيده ميكند. به ادعاي او، اسد از زمان به قدرت رسيدن در جولاي 2000، محور اتصال ايران در شرق منطقه به حزبالله در غرب و بستري براي ارايه حمايتهاي استراتژيك قلمداد ميشد. اين تحليلگر در ادامه مدعي شد؛ در شرايط كنوني حزبالله بر رويارويي با اسراييل متمركز است و در منطقه مانور چنداني ندارد، اين گروه آتشبس با اسراييل را پذيرفته اما واقعيتهاي جديد در سوريه حاكي از آن است كه اين بازيگر شايد به واسطه تحولات سوريه نتواند به راحتي مجهز شود. به ادعاي اين تحليلگر، پايان اسد احتمالا منجر به ظهور شكل جديدي از حكومت خواهد شد كه بيشتر منعكسكننده دموگرافيك اكثريت سني سوريه است، شكلي كه بعيد است حزبالله پذيرايش باشد. همزمان دني سيترينوويچ، تحليلگر مسائل ايران مدعي است كه تحولات سوريه شايد موجب شود تا مقاومت در استراتژي امنيتياش تجديدنظر كند. به ادعاي اين تحليلگر، تمركز ايران بر تحولات خاورميانه و رويارويي اسراييل و مقاومت زمينه را براي شورش شام هموار كرد و موجب شد تا تهران خط لجستيكي كه از آن براي حمايت از حزبالله استفاده ميكرد را از دست بدهد.به ادعاي اين تحليلگر، اكنون ايران بايد مسير جديدي را براي حراست از مقاومت محاسبه كند و راهحلي بيابد كه توانايياش را براي بازدارندگي اسراييل و ايالاتمتحده به تنهايي و بدون حمايت مقاومت افزايش دهد.اين تحليلگر در ادامه مدعي شد؛ ايران احتمالا اكنون به دنبال تقويت قابليتهاي متعارف خود از جمله پيگيري توافق سوخو-با روسيه، تقويت سيستم دفاع هوايي است. علاوه بر اين تغيير دكترين هستهاي ايران يا تلاش براي رايزني با غرب جهت خروج از بنبست هستهاي ممكن است در برنامههاي تهران قرار بگيرد. همزمان اميلي ميليكن، معاون مدير رسانه و ارتباطات ابتكار N7 مدعي شد كه پايان اسد ميتواند زمينه را براي هماهنگي و اتحاد قويتر ميان ايران و حوثيهاي يمن هموار كند. به ادعاي اين گروه، حوثيهاي يمن و رهبر آنها عبدالملك الحوثي نقش برجستهتري در محور مقاومت ايران برعهده گرفتهاند. با اين همه به ادعاي اين تحليلگر، همزمان نيروهاي دولتي يمن و متحدانشان در منطقه ممكن است از موفقيت شورشيان سوري الهام بگيرند و عليه حوثيها طغيان كرده و بستر را براي شعلهورتر شدن جنگ داخلي در يمن هموار كنند.
واشنگتنپست، پلن اسراييل و پادشاهيها براي عصر پسا اسد- روسيه قدرت مانورش در خاورميانه را از دست داد
جاناتان پانيكوف، مدير ابتكار امنيت خاورميانه مدعي شد: سقوط اسد به طرز تكاندهنده بسيار سريع محقق شد. با اين حال پايان ناگهاني دوره اسد سوالها درباره آينده را افزايش داده است. اين تحليلگر در ادامه ادعا كرد: درك اسراييل از پايان اسد پيچيده است، زيرا اسراييليها مطمئن نيستند كه عصر تازه پسا اسد براي آنها عصري با ثبات باشد. با اين همه چنين تغييري ميتواند براي تلآويو بسان فرصت قلمداد شود. واقعيت اين است كه حملات اسراييل به مواضع حزبالله لبنان و مقاومت مستقر در سوريه موجب شد تا اعضاي اين گروه تحت فشار قرار بگيرند؛ گزارهاي كه براي تحريرالشام و ائتلاف شورشيها فرصتساز شد. اپوزيسيون به دنبال آن بودند تا اطمينان حاصل كنند كه در صورت آغاز حمله رويارويي حزبالله و مقاومت قرار نخواهند گرفت. پانيكوف در ادامه ادعا كرد: اگرچه اسراييل ممكن است برنامهريزي براي مخالفان سوري نداشته باشد اما اين توان و فرصت را دارد تا زمينه را براي تعامل و برقراري آرامش نسبي هموار سازد. تلآويو براي به دست آوردن تضمينهاي امنيتي در شمال ميبايست با دولت جديد سوريه در باب تلاشهاي مقاومت جهت تجهيز دوباره به توافقهاي خصوصي و جدي دست يابد.اين تحليلگر در ادامه ادعا كرد: طبيعتا داشتن لبناني كه مطابق با توافق طائف باشد و تحت سلطه حزبالله نباشد و سوريهاي كه با ايران همصدا نگردد، براي تلآويو فرصتساز خواهد بود. در اين ميان كشورهاي حاشيه خليجفارس - كه برخي از آنها تصور ميكردند دولت اسد باقي ميماند و به همين دليل از او و سوريه در اتحاديه عرب استقبال كردند- احتمالا به دنبال پلنهاي تازهاي هستند. درحالي كه دوحه ممكن است براي تامين مالي هر دولت تازهاي كه در سوريه قدرت بگيرد، خيز بردارد، نگرانيهاي ديرينه ابوظبي و رياض در مورد دولتهاي تحت رهبري راديكالها برجستهتر شده و ممكن است موجب شود تا اين گروه از بازيگران ميلي براي صرف هزينه براي سرمايهگذاري در سوريه پسا اسد نداشته باشند. به ادعاي اين تحليلگران، پادشاهيهاي خليجفارس تحولات سوريه را رصد كرده، چراكه برايشان مهم است، رهبري بعدي اين كشور كيست. اين تحليلگر در ادامه ادعا كرد: اگر اسراييل، كشورهاي حوزه خليجفارس و ديگر بازيگران منطقه درايت داشته باشند، از اين لحظه به عنوان فرصتي براي شكل دادن به آينده منطقه استفاده خواهند كرد و در موضعي منفعل قرار نميگيرند. همزمان كلارك كوپر، تحليلگر مسائل روسيه نيز مدعي است: روسيه در حال از دست دادن قدرت خود در خاورميانه است.او مدعي است: آزادسازي دمشق توسط شورشيان سوري به رهبري هيات تحريرالشام (HTS) كه توسط ايالاتمتحده به عنوان يك گروه تروريستي معرفي شده، نشاندهنده تنزل روزافزون نيروهاي زميني چندمليتي حامي اسد است. اما اين امر همچنين بازتاب از دست دادن فاجعهبار احتمالي سرمايهگذاري قابلتوجه روسيه در سوريه و جاي پاي اين بازيگر در مديترانه است. كوپر در ادامه ادعا كرد: پايان اسد نشاندهنده انقباض توانايي روسيه براي قدرتنمايي در منطقه و ادعاي اين كشور به عنوان قدرت بزرگ است. روسيه ممكن است اكنون با از دست دادن پايگاه دريايياش در آبهاي گرم و همچنين يك پايگاه هوايي توانايياش براي مانور در آفريقا و مديترانه را ازدست بدهد؛ گزارهاي كه راهبردي مسكو براي نفوذ در ساير بخشهاي جهان را تحتتاثير قرار خواهد داد.
موسسه مطالعات خاورميانه: آلترناتيوهاي شام- آيا سوريه پسا اسد براي عاديسازي خيز بر ميدارد؟
توماس اس. واريك، تحليلگر مسائل بينالملل در باب تحولات سوريه و نقش احتمالي ايالاتمتحده مدعي است: ايالاتمتحده مستقيما در پايان اسد دخالتي نداشت، اما ميتواند در آينده اين كشور سهم بزرگي داشته باشد. به ادعاي اين تحليلگر، دولت آينده ترامپ صداهاي متفاوتي براي رقابت ميشنود. جناح انزواطلب استدلال خواهد كرد كه واشنگتن ميبايست خود را از معادلات درون اين بازيگر كنار بكشد. در مقابل صداهاي ديگر به ترامپ يادآوري ميكنند كه پايان (ادعايي) حضور ايران، حمايت از امنيت اسراييل و صلح در لبنان، متغيرهايي است كه دولت ترامپ بايد آنها را لحاظ كند. صلح در خاورميانه يكي از بزرگترين جاهطلبيهاي ترامپ است و اگر او به حرفهاي مشاوران درست گوش كند، ميتواند راه درازي براي دستيابي به آن داشته باشد. در اين ميان آروا ديمون يك عضو ارشد غيرمقيم در مركز رفيق حريري و برنامههاي خاورميانه شوراي آتلانتيك با اشاره به تحولات سوريه از سال 2011 و درگيري اين كشور در جنگ داخلي و تجربه افراطگرايي براين باور است كه سوريها فعلا به عملگرايي ائتلاف باور ندارند مگر آنكه نيروهاي مسلح پيروز بتوانند همصدا شده و ساختاري واحد تعريف كنند. به باور اين تحليلگر، سوريه پسا اسد نياز به مصالحه و معامله با جهان دارد بالاخص در شرايطي كه بازيگران خارجي هركدام تلاش دارند تا به شكلي جاي پاي خود را در اين كشور مستحكم كنند. در مقابل سارا زعيمي، كارشناس ارشد غيرمقيم آفريقاي شمالي ادعاي ديگري دارد و مدعي است كه آلترناتيو سياسي كنوني براي اسد از ايدهآل بودن فاصله زيادي دارد، زيرا اپوزيسيون همچنان پراكنده است. ابومحمد الجولاني، رهبر شورشيان به واسطه ارتباط با راديكالها گذشتهاي مشكوك دارد بالاخص آنكه گفته ميشود به تركيه نزديك است. با اين حال، بايد به مردم سوريه اجازه داده شود تا حاكميت خود را تعيين كنند و بدون قيموميت بينالمللي، انتقال قدرتي را كه ميخواهند براي كشورشان رقم بزنند. آنها همچنين بايد برخي از مسائل وجودي در مورد روابط با همسايگان نزديك خود را حل كنند. تصور اينكه رهبران جديد در دمشق در حال عاديسازي روابط با اسراييل و تغيير پوياييهاي منطقه براي نشان دادن گسست واقعي با دكترين بعث باشند، فعلا مقولهاي قابل تأمل نيست. هر چند در درازمدت امكان تحققش وجود دارد.
گاردين: روسيه، سوريه را باخت!
گاردين با انتشار گزارشي مدعي شد: پايان اسد در سوريه، كه مسكو سالها از آن حمايت كرد، ضربه شديدي به نفوذ اين بازيگر در خاورميانه وارد كرد. با اين حال، يك خط نقرهاي هنوز براي مسكو وجود دارد: در سوريه شرايط براي بازتعريف دولتي حامي غرب وجود ندارد، اين همان گزارهاي است كه در «انقلابهاي رنگي» سالهاي قبل رخ داد. علاوه بر اين روابط خوب ولاديمير پوتين، رييسجمهور روسيه با ساير دولتهاي عربي - از جمله عربستانسعودي، امارات متحده عربي، قطر و مصر- نيز احتمالا قوي باقي خواهد ماند. حال به ادعاي اين تحليلگر، سوال اصلي اين است كه آيا روسيه ميتواند پايگاه دريايي و هوايي خود را در سوريه حفظ كند يا خير. نيروهاي مخالف اسد كه به تازگي پيروز شدهاند، ممكن است تمايلي به ماندن اين بازيگر نداشته باشند؛ به خصوص كه هواپيماهاي جنگي روسيه مستقر در سوريه تا همين اواخر بارها مواضع اين گروهها را بمباران كرد. با اين حال، اگر اكنون جنگ قدرت در ميان برندگان در سوريه بالا بگيرد، اين احتمال وجود دارد كه مسكو فرصتي براي همكاري با برخي عليه ديگران به دست بياورد. يكي از احتمالات، حمايت روسيه از يك كشور علوي در امتداد سواحل مديترانه است كه دو پايگاه اين بازيگر در آن قرار دارند (اقليت علوي ستون فقرات رژيم اسد بود). مسكو حتي ميتواند حمايت امريكا از دولت كرد سوريه در شمال شرق سوريه را به عنوان الگوي خود قرار داده و در ارتباط با علويها از آن پيروي كند. با اين حال، حفظ پايگاه دريايي و هوايي مسكو ممكن است ممكن نباشد، شايد به اين دليل كه دولت جديد سوريه تحت تسلط سنيها ثابت ميكند كه قوي است و روسها را بيرون ميراند يا به اين دليل كه سوريه در چنان هرج و مرجي فرو ميرود كه نميتوان امنيت پايگاهها را حفظ كرد.