• ۱۴۰۳ شنبه ۱ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5929 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۱ آذر

تبعات ناآرامي‌هاي ژئوپليتيك بر امنيت انرژي جهاني و اقتصاد ايران

هما مظلومي‌نژاد

ناآرامي‌هاي ژئوپليتيك در خاورميانه تاثيرات گسترده‌اي بر امنيت انرژي جهاني و اقتصاد ايران دارد. اين منطقه به دليل منابع غني نفت و گاز، نقش حياتي در تامين انرژي جهان ايفا مي‌كند. هرگونه تنش و تهديد در اين منطقه مي‌تواند زنجيره‌هاي تامين انرژي را مختل كرده و قابليت اطمينان و دسترسي به منابع حياتي انرژي را به خطر بيندازد.
با اين حال، تحليل‌هاي اخير نشان مي‌دهد كه تاثيرات ژئوپليتيك در خاورميانه بر قيمت انرژي كمتر از گذشته است. اين امر به دليل سازوكارهاي دقيق كنترل قيمت انرژي توسط امريكا و ديگر قدرت‌هاي جهاني است كه توانسته‌اند حتي در مواجهه با بحران‌هاي بزرگ، ثبات نسبي را حفظ كنند. به عنوان مثال، عمليات حوثي‌ها در باب‌المندب و حملات به تاسيسات آرامكو تاثير قابل توجهي بر قيمت انرژي نداشته است.

در سال‌هاي اخير، روند حركت از ژئوپليتيك به ژئواكونوميك در خاورميانه مشهود است و اين تغييرات نشان‌دهنده گسترش هژموني دولت‌هاي موثر در تغييرات اجتماعي و افكار عمومي در منطقه است. ابتدا با نظريه خاورميانه جديد برنارد لوييس كه در دهه ۱۹۸۰ مطرح كرد و از آن به عنوان راهكاري براي ايجاد «تعادل قدرت» ياد كرد، شروع مي‌كنم كه نظريه‌اي مطرح كرد كه به نام «نقشه خاورميانه جديد» شناخته مي‌شود. در اين نظريه وي معتقد بود كشورهاي منطقه بايد از درياي مديترانه تا هندوستان به واحدهاي كوچك‌تر تقسيم شوند. اين نظريه كه از آن به «لبنانيزه» يا «بالكانيزه» شدن منطقه نيز تعبير مي‌شود، تاثير قابل توجهي بر سياست خارجي امريكا و برخي متحدان آن به‌ويژه در دوران پس از جنگ سرد گذاشت كه بر اساس تجزيه كشورهاي خاورميانه به بخش‌هاي كوچك‌تر و قابل مديريت‌تر براي تامين منافع غرب و كاهش قدرت كشورهاي بزرگ در منطقه بود. لوييس معتقد بود كه با تكيه بر تفاوت‌هاي قومي، مذهبي، و زباني مي‌توان انسجام كشورهاي اسلامي را كاهش داد و آنها را به واحدهاي كوچك‌تر تجزيه كرد. هدف اصلي اين طرح، تضعيف وحدت اسلامي و تقويت كنترل غرب در منطقه بود. غائله سوريه بعداز حمله به غزه و مناقشه لبنان قطعه پازلي از سناريوي بزرگ و خطرناك برنارد لوييس و توسعه محدوده سرزميني رژيم صهيونيستي است كه همراه با افزايش جمعيت صهيونيست‌هاست. فراموش نكنيم خاورميانه براي صهيونيست‌ها غيرقابل دست‌يافتني نيز است، امريكايي‌ها با به‌كارگيري دو قرارگاه تاكتيكي تل‌آويو و ‌برخي كشورهاي خاورميانه با يگان‌هاي بسيار مجهز ولي نامحدود (ارهابيون تكفيري سابق) بعد از يك‌سال عمليات پيچيده و ضربات مكرر در لبنان و سوريه اتفاقات اخير را رقم زدند و متاسفانه دولت مركزي سوريه مهم‌ترين خاكريز سوريه كه مغز و انديشه سوري‌ها بود را در يك شرايط فرسايشي و بدون قابليت جهت ايجاد اتحاد و انسجام رها كرده و شاكله نيروي دفاعي بر اساس بسيج ملي كه مانع سقوط دولت بود را با بي‌برنامگي از دست داد و در نهايت، هيچ نيروي خارجي قادر نبود خاكريز انديشه سوري‌ها و انتخاب آنها جهت مراجعه به گفتمان بربريت تكفيري را از سقوط نجات دهد.پس تحولات اخير در سوريه و لبنان نشان‌دهنده تلاش‌هاي مستمر براي تغيير ساختارهاي سياسي و اجتماعي منطقه است. اين تحولات، همراه با افزايش همكاري‌هاي انرژي بين روسيه و چين، نشان‌دهنده تغييرات عمده در معادلات قدرت و امنيت انرژي جهاني است. پروژه‌هاي بزرگ مانند خط لوله گاز «قدرت‌سيبري » كه از روسيه به چين امتداد دارد، اين پروژه، با طول 5,111 كيلومتر، قادر به انتقال 38 ميليارد متر مكعب گاز در سال است و انتظار مي‌رود تا سال 2025 حدود 9 درصد از مصرف گاز طبيعي چين را تامين كند.اين خط لوله نه تنها اهميت اقتصادي دارد، بلكه نشان‌دهنده تقويت روابط استراتژيك بين دو كشور است. بخش‌هاي مختلف اين پروژه از سال 2014 به تدريج ساخته شده‌اند و آخرين قطعه آن در نوامبر 2024 هفت ماه زودتر از برنامه پيش‌بيني‌شده به پايان رسيد كه اتصال خطوط لوله نفت و گاز بين روسيه و چين در حال حاضر يكي از موضوعات كليدي همكاري‌هاي انرژي بين اين دو كشور است. همچنين خط لوله گاز «قدرت‌سيبري‌۲» كه از روسيه و مغولستان به چين امتداد مي‌يابد، به عنوان يك پروژه بزرگ در دست بررسي و توسعه است. ولاديمير پوتين نيز اعلام كرده كه اين خط لوله علاوه بر انتقال گاز، مي‌تواند براي صادرات نفت به چين استفاده شود. اين ايده براي ايجاد يك كريدور انرژي جامع ميان دو كشور مطرح شده است .همچنين روسيه پيش‌تر خط لوله گاز شرق چين را تكميل كرده است كه گاز را از سيبري به شانگهاي منتقل مي‌كند. اين پروژه بخشي از تعميق همكاري‌هاي انرژي بين دو كشور است و در عين حال توجه خاصي به مسائل زيست‌محيطي نيز داشته كه در صورت عدم برنامه‌ريزي ما در ايران سهم قابل توجهي از بازار انرژي ما را تحت‌الشعاع قرار مي‌دهد و نشان‌دهنده تقويت روابط استراتژيك بين اين دو كشور و تاثيرات آن بر بازار انرژي جهاني است.

براي ايران، اين تحولات مي‌تواند تاثيرات اقتصادي قابل توجهي داشته باشد ودر صورت عدم برنامه‌ريزي مناسب، ايران ممكن است سهم قابل توجهي از بازار انرژي خود را از دست بدهد. بنابراين لازم است كه ايران با توجه به تغييرات ژئوپليتيك و ژئواكونوميك در منطقه، استراتژي‌هاي مناسبي براي حفظ و تقويت موقعيت خود در بازار انرژي جهاني اتخاذ كند.ازجمله اين استراتژي‌ها مي‌توان به: تنوع بخشي به بازارهاي صادراتي: ايران بايد تلاش كند تا به بازارهاي جديدي در آسياي شرقي، آفريقا و امريكاي لاتين وارد شود و وابستگي به بازارهاي محدود را كاهش دهد.افزايش ظرفيت توليد: با سرمايه‌گذاري در فناوري‌هاي جديد و ارتقاي تاسيسات موجود، ظرفيت توليد نفت و گاز ايران افزايش يابد.توسعه زيرساخت‌هاي صادراتي: ايجاد و تقويت زيرساخت‌هاي لازم براي صادرات انرژي، از جمله ساخت خطوط لوله جديد و افزايش ظرفيت پايانه‌هاي صادراتي.بهره‌برداري از انرژي‌هاي تجديدپذير: با توجه به روند جهاني به سوي انرژي‌هاي پاك، ايران بايد سرمايه‌گذاري در پروژه‌هاي انرژي تجديدپذير را افزايش دهد. همكاري‌هاي بين‌المللي: ايران مي‌تواند با ديگر كشورهاي توليدكننده انرژي، به ويژه در منطقه، همكاري‌هاي استراتژيك برقرار كند تا نفوذ خود را در بازار انرژي جهاني افزايش دهد.مديريت بهينه منابع: با استفاده از مديريت بهينه منابع نفت و گاز و جلوگيري از هدررفت انرژي، مي‌توان بهره‌وري و كارايي در اين حوزه را افزايش داد.سرمايه‌گذاري در تحقيق و توسعه: سرمايه‌گذاري در تحقيق و توسعه براي بهبود فناوري‌هاي استخراج و توليد انرژي و كاهش هزينه‌ها مي‌تواند نقش مهمي در تقويت سهم ايران در بازار جهاني ايفا كند، اشاره كرد و با توجه به اين راهكارها و برنامه‌ريزي استراتژيك، ايران مي‌تواند سهم خود را در بازار انرژي جهاني حفظ و حتي افزايش و در عين حال تاثيرات اقتصادي ناآرامي‌هاي ژئوپليتيك در منطقه را كاهش دهد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون