اصلاحطلبان و اتاقهاي شيشهاي
سوم: ايجاد فاصله بين دولت و اصلاحطلبان دستور كار بعدي افراطيون است. هر ناظر منصفي تاييد ميكند كه پشتوانه و بدنه اجتماعي دولت يازدهم را اصلاحطلبان تشكيل ميدهند. دولت يازدهم با وجود سختي كار و ميراث مخرب بهجاي مانده از دولت نهمودهم، در دوسال گذشته موفق شده بخش مهمي از مطالبات مردم در انتخابات 92 را جامه عمل بپوشاند، بهخصوص با موفقيت دستگاه ديپلماسي دولت يازدهم در مذاكرات اخير، ثابت شد راهي كه اصلاحطلبان با حضور فعالانه و مسوولانه در خرداد 92 آغاز كردند، در صورت استمرار و تداوم و طي همان طريق به تشكيل مجلسي كارآمد، با قدرت بيشتري ادامه خواهد يافت. استمرار همين راه در انتخابات پيش رو يعني؛ استراتژي ائتلاف و مشاركت حداكثري، و مطالبات حداقلي، يك خيز ديگر را پيشرو اصلاحطلبان قرار خواهد داد. بنابراين فرضيه محتمل آن است كه جريان رقيب از هر امكان رسانهاي كه در اختيار دارد براي ايجاد شكاف بين اصلاحطلبان و بين دولت و اصلاحطلبان مدد خواهد گرفت. اين شكاف از يكسو موجب تضعيف دولت و از سوي ديگر فراگيري چتر ائتلاف حداكثري را غيرممكن ميسازد. بنابراين همه نيروهاي موثر و ملي كه خود را منتسب به اين طيف سياسي ميدانند، تا فرصت باقيمانده به انتخابات، با بهرهگيري از تجربيات موفق و ناموفق گذشته، مراقبت از اين ائتلاف را ماموريت اصلي خود بدانند. براي عمل به اين ماموريت مهم لازم است: 1- منافع ملي بر منافع سياسي و گروهي و منافع گروهي بر منافع و ديدگاههاي فردي ترجيح داده شود. 2- از هر اقدامي كه موجب تضعيف دولت يازدهم ميشود، پرهيز شود. عليالقاعده نقد منصفانه و مشفقانه نه تنها دولت منتخب را تضعيف نميكند، بلكه در بهبود عملكرد آن دولت تاثيرگذار خواهد بود. رعايت قاعده و الزامات نقد، مرز بين تخريب و تقطعه يا سنگ اندازي را روشن ميسازد. 3- علي القاعده افراطيون به دنبال ايجاد قطببنديها و رقابتهاي كاذبي خواهند بود كه با ايجاد آن از پوپوليسم خودساخته براي اهداف خود استفاده برند. راهبرد ايجاد اين قطب بنديها همانطور كه اشاره شد، تند كردن فضا و در پي آن غلبه واكنشهاي احساسي و هيجاني از جانب اصلاحطلبان خواهد بود. با اين اتفاق از يك طرف موفق شدهاند صورت مساله هشت سال مسووليت خود را پاك كنند و از سوي ديگر بر طبل تفرقه اصلاحطلبان بكوبند و بهره خود نيز ببرند. مراقبت از پديد آمدن اين فضا ماموريت جدي ديگر اصلاحطلبان است. نيروهاي حقيقي و حقوقي اصلاحطلب بايد خود را در اتاقهاي شيشهاي فرض كنند كه امكان ديده شدن از بيرون به درون و بالعكس وجود دارد. بايد با دقت شرايط پيراموني خود را رصد كنند و بدانند كه چشمها و گوشهاي بيشماري از هوادارانشان به آنان چشم دوختهاند. 4- توجه به اين امر مهم كه اصلاحطلبان بخشي از سرمايههاي كشور و نظام هستند، از واقعيتهايي كه به نظر ميآيد با مفروض دانستن آن از جانب اصلاحطلبان، بهطور جدي به آن پرداخته نميشود. طبيعي است كه طيف افراطي تلاش ميكند بيگانه پنداري مدنظر خود را نسبت به اصلاحطلبان، به ساختار حقيقي و حقوقي كشور القا كند. در حالي كه تلاش اصلاحطلبان از يكسو استفاده از ظرفيتهاي موجود در اين ساختار براي بهبود و اثر بخشي نهادهاي منتخبي است كه با راي مستقيم مردم انتخاب ميشوند و از سوي ديگر تعميق و گسترش مشاركت مردم كه- به قول امام (ره) ولي نعمتان انقلاب هستند-را در دستور كار خود قرار دادهاند. نقطه ثقل اين تلاشها بهطور قطع تقويت منافع ملي و رضايتمندي مردم است كه در تلازم با حفظ نظام برآمده از انقلابي مردمي است. اين را اصلاحطلبان بايد جزيي از فريادهاي مكرر خود قلمداد كنند تا پروژه بيگانه پنداري و اصلاحات هراسي افراطيون باموفقيت همراه نشود. 5- اما مهمترين نكته كه بايد بهطور جدي به آن توجه شود و همه نيروهاي منتسب به اين جريان اعم از تشكلهاي شناسنامهدار و افراد موثرخود را جزيي از آن بدانند، به كارگيري تجربه موفق اصلاحطلبان در انتخابات 92 و متناسب كردن آن با پيچيدگيهاي انتخابات آينده است. بهطور قطع، ممكنترين استراتژي كه ميتواند اهداف اصلاحطلبان در انتخابات بعدي را دست يافتنيتر كند، به كارگيري ظرفيتهايي است كه براي انسجام بخشي اصلاحطلبان در انتخابات 92 ايفاي نقش كردند. هر فرمول ديگري براي اين انسجام با توجه به تجارب پيشين نتيجه موردنظر را از دسترس دور ميسازد. انتخابات 92 نقطه عزيمتي براي كشور بود كه با هوشياري همه نيروهاي دلسوز منافع ملي بايد استمرار يابد.