• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۳ اسفند
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5967 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۷ بهمن

نقش قدرت‎هاي متوسط در معادلات جهاني

عليرضا قزيلي

قدرت‎هاي متوسط
 Middle powers امروز بيش از هر زمان ديگر از جنگ جهاني دوم، قدرت نقش‌آفريني و اثرگذاري بر معادلات جهاني پيدا كرده‎اند. كشورهايي مثل برزيل، هند، اندونزي، عربستان، آفريقاي جنوبي و تركيه كه در زمره «قدرت‎هاي مياني» قرار مي‎گيرند اگرچه هم وزن قدرت‎هاي جهاني (امريكا و چين) نيستند اما اهرم‌هاي قابل‌توجهي براي نقش‎آفريني و تغيير معادلات جهاني دراختيار دارند.  دلايلي كه موجب اهميت رو به رشد قدرت‎هاي متوسط شده است عبارتند از: 
اول - تحولات تاريخي: دردوره جنگ سرد، مرزبندي سختي ميان دو بلوك متخاصم قدرت وجود داشت، ازاين رو حوزه مانور قدرت‎هاي مياني بسيار محدود بود. پس از فروپاشي كمونيسم و در دوره تك‌قطبي نيز وفاداري به ايالات‌متحده براي قدرت‎هاي مياني اجتناب ناپذير بود. اما امروزه دوقطبي ميان چين- ايالات‌متحده بسيار ضعيف‎تر از دوقطبي دوره جنگ سرد است و همين امر آزادي عمل بيشتري به تمام قدرت‎هاي مياني مي‎دهد. عدم وابستگي ايدئولوژيك قدرت‎هاي مياني به قدرت‎هاي جهاني به اين كشورها كمك مي‎كند تا در سياست خارجي خود يك رويكرد معامله‎گرانه سخت اتخاذ كنند كه به نوبه خود اثرگذاري آنها بر معادلات بين‎المللي را افزايش مي‎دهد.
دوم- تغيير روند اقتصاد جهاني: جهان در دو دهه گذشته به طرز مهمي از «جهاني شدن» خارج شده و درنتيجه روابط ژئوپليتيك و ژئوكونوميك جديدي در سطح منطقه‎اي شكل گرفته است. ماهيت رقابت قدرت‎هاي جهاني از «سياسي-ايدئولوژيك» به «اقتصادي- تجاري» تبديل شده و به همين دليل روند «برون‌سپاري يا فراساحلي» حاكم در دوره جهاني شدن كنارگذاشته شده و فرآيندهاي «انتقال زنجيره‎هاي تامين به خانه» near-shoring يا انتقال آنها از كشور رقيب به كشور دوست و همسو
 friend-shoring بر اقتصاد جهاني حاكم شده است. نتيجه اين تغيير روند، قدرت‎هاي منطقه‎اي را به مراكز تجاري منطقه‎اي تبديل كرده و بازيگري قدرت‎هاي ميانه را افزايش داده است.  هند بهترين نمونه اين روند به‎شمارمي‎رود، زيرا برخي از شركت‎هاي امريكايي زنجيره‎هاي تامين جديد را به آنجا هدايت كرده‌اند. بازار انرژي در حال منطقه‌اي شدن است كه عربستان از آن نفع مي‎برد. علاوه براين عربستان با برنامه اصلاحات اقتصادي و چشم‌انداز 2030 به ‎عنوان يك مركز مالي منطقه‎اي در حال ظهور است. 
سوم- فرصت‎هاي جديد رقابت‎هاي جهاني: قدرت‎هاي مياني از رقابت فزاينده‎اي كه در روابط ايالات‌متحده و چين شكل مي‎گيرد به ‎عنوان اهرمي درجهت افزايش قدرت خود بهره مي‎گيرند. در روند رقابت‎هاي اقتصاد جهاني هر ابرقدرت به‎ دنبال آن است تا قدرت‎هاي ميانه را با خود همراه كند و همين امر فرصت‎هايي براي قدرت‎هاي ميانه به وجود مي‎آورد تا از يكي در برابر ديگري امتياز بگيرد. براي مثال، قدرت هند از سال 2007 و پيوستن به گفت‎وگوي امنيتي چهارجانبه (هند، استراليا، ژاپن و امريكا) كه مهم‎ترين تلاش ايالات‌متحده براي مهار چين به‎شمار مي‎رود، به ‎طور چشمگيري افزايش يافته است. مطالعه رفتارهاي اخير قدرت‎هاي مياني نشان مي‎دهد هر يك درحالي كه در يك موضوع خاص به‎ سمت ايالات‌متحده يا چين حركت مي‎كنند، اما بيشتر آنها در همسويي با يكي از دو قدرت موازنه را برقرار و در بسياري از حوزه‎ها آزادي عمل خود را حفظ مي‎كنند. تنها فناوري‎هاي پايه از جمله نيمه‌هادي‎ها، هوش مصنوعي، فناوري كوانتومي، مخابرات نسل پنجم و بيوتكنولوژي، موارد استثنا هستند. در اين حوزه‎ها قدرت‎هاي متوسط ناچارند بين ايالات‌متحده يا چين، يكي را انتخاب كنند.به‎همين ترتيب، كشورهاي داراي قدرت متوسط، با اقتصاد در حال رشد خود، در حوزه آب و هوايي نيز نقش‌آفريني مي‎كنند. بدون مشاركت اين كشورها تقريبا چالش‎هاي ناشي از آلودگي محيط‌زيست و تغييرات اقليمي حل نخواهد شد. صرف‌نظر از عملكرد اين كشورها در انتشار گازهاي گلخانه‎اي، بازار كربن به‎ طور فزاينده‎اي منابعي را دراختيار قدرت‎هاي متوسط قرار مي‎دهد، زيرا شركت‎هاي غربي براي رسيدن به هدف «انتشار صفر گاز كربن» ناچار به معامله هستند. برزيل و اندونزي در زمينه مقابله با جنگل‎زدايي و هند و اندونزي در برنامه‎هاي كاهش كربن، به‎ويژه عدم استفاده از زغال‌سنگ نقش كليدي دارند. اينها نمونه‎اي از نقش قدرت‎هاي متوسط در حوزه چالش‎هاي آب و هوايي است. 
چهارم- نقش‌آفريني در حوزه تحريم‎ها: قدرت‎هاي متوسط نقش مهمي در تحريم‎ها و چارچوب‌بندي چشم‌انداز جنگ در اوكراين ايفا كرده‎اند. اين كشورها با اين استدلال كه جنگ اوكراين يك موضوع امنيت اروپايي است نه امنيت جهاني و منافع ملي آنها را در توسعه، كاهش بدهي، امنيت غذايي، امنيت انرژي و ساير زمينه‎ها پيش نمي‎برد، از همان ابتدا، از قرار گرفتن درصف كمك نظامي به اوكراين يا اعمال تحريم عليه روسيه خودداري كردند. اما مهم‎ترين اثرگذاري اين كشورها بر جنگ اوكراين نقش رهبري آنها در مخالفت و در برخي موارد تضعيف تحريم‎هاي غربي عليه روسيه بوده است. تركيه يكي از چندين كشور درگير در هدايت حجم زيادي از اقلام دوگانه به روسيه است كه تحريم‎هاي غربي را نقض مي‎كند، به ‎همين دليل ايالات‌متحده چهار شركت تركيه‎اي را تحريم كرده است. اگرچه آفريقاي‌جنوبي به‎سمت روسيه متمايل است اما بيشتر قدرت‎هاي مياني در مناقشه روسيه-اوكراين بي‎طرف ماندند. قدرت‌هاي متوسط ديگر برزيل، هند، اندونزي، عربستان و تركيه از زمان شروع جنگ تجارت و ساير روابط با روسيه را حفظ يا افزايش داده‎اند. صندوق بين‎المللي پول پيش‎بيني مي‎كند كه اقتصاد روسيه امسال 0.7درصد رشد خواهد كرد اين به‎معناي آن است كه تاثير فلج‌كننده‎اي كه غرب اميدوار بود، محقق نخواهد شد. قدرت‎هاي متوسط به روسيه كمك كرده‎اند تا تاثير تحريم‎ها را از بين ببرد و به اين كار ادامه خواهند داد و به‎ نظر مي‎رسد كرملين به‎ همين دليل باور دارد كه مي‎تواند با تبديل تجارت خود به جنوب و شرق زندگي كند. كارشناس ارشد روابط بين‌الملل

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون