فرشاد مومني، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي، در نشست «چالشهاي كسب و كار در سال 1404» كه از سوي صندوق توسعه ملي برگزار شده بود، با بيان اينكه در اقتصاد سياسي گفته ميشود پيشبيني، امكان پيشگيري از آيندههاي محتمل، اما نامطلوب را فراهم ميكند، همانطور كه امكان ايجاد آمادگيهاي لازم براي حداقلسازي هزينهها و خسارتهاي آنچه كه در كنترل ما قرار نميگيرد را سبب ميشود، خاطرنشان كرد: پيشبينيهاي عالمانه، امكان مواجهه غيرتصادفي و اعمال اراده براي ساختن آينده مطلوب را فراهم ميكند. انصاف اين است كه در شرايط كنوني ايران، ما بيش از هر دوره ديگري، به هماهنگيهاي سازمان يافته و گفتوگوهاي اعتلابخش نياز داريم.
وي اضافه كرد: ما از دريچه اقتصاد سياسي توسعه، دچار پديدهاي شدهايم كه در لطيفترين تعبير ميتوان آن را «دام سكون» و «دام از كاركرد افتادگي سيستمي» دانست. راه نجات ما اين است كه ريلهايي كه ما را به اينجا آورده است را تغيير دهيم. بازكردن اين مساله كه تداوم روندهاي گذشته براي ما راهگشا نخواهد بود، از دريچه فضاي كسب و كار و ارتقاي انگيزههاي دانايي، خلاقيت و سرمايهگذاري توليدي، شايد يكي از حياتيترين و مفيدترين كارهايي باشد كه ميتوان انجام داد.
به بازنگريهاي بنيادي، بسيار نياز داريم
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه براي درك از كارافتادگي سنسورهاي سيستم بايد به سه تجربه ربع قرن اخير ايران توجه كرد، توضيح داد: اندازه اقتصاد ايران، در نقاط عطف 1384، 1393 و 1402 تقريبا بلاتغيير باقي مانده است. ببينيد اين مساله تا چه اندازه ميتواند براي ما پيام داشته باشد، يعني اگر نفت به حدود 140 دلار در هر بشكه هم برسد باز كار ما راه نميافتد به سمت برجام حركت ميكنيم هم كارمان راه نميافتد و اينكه موضعگيريهاي حاد و مشكوك عليه برجام هم موفق ميشود، هيچ كدامشان تاثيري در عملكرد اقتصادي ما ندارد و معناي آن، اين است كه ما به بازنگريهاي بنيادي، بسيار نياز داريم كه از جنبه انديشهاي در كادر تحليلهاي سطح توسعه موضوعيت پيدا ميكند.
مومني افزود: در چارچوب تحليلهاي سطح توسعه، ميگويند معناي اينكه شما به اين روز افتاديد، اين است كه وجه غالب كوششهايي كه براي حداكثرسازي نفع شخصي ميشود، با منافع ملي همراستايي ندارد و وجه غالب تمهيدات و اقداماتي كه ساختار قدرت براي ساماندهي اوضاع انجام ميدهد با مصالح دورمدت كشور همراستايي ندارد و بايد به آن بازنگري بنيادي از اين دريچه نگريسته شود.
اگر پشت به هدف باشيم، از FATF هم آبي برايمان گرم نميشود
به گزارش جماران، اين استاد اقتصاد با تاكيد بر اينكه اگر ما پشت به هدف باشيم، عضو FATF هم باشيم، آبي براي ما گرم نميشود، يادآورشد: بعدا ببينيد زبان چه كساني دراز ميشود كه ما عضو FATF هم شديم و نتيجهاي حاصل نشد. بايد حواسمان را بسيار جمع كنيم؛ چون با كمال تاسف ميديدم عدهاي با عنوان نگراني نسبت به ارزشها با FATF مخالفت ميكنند. من گفتم يكي از مهمترين تعاليم دين به ما، اين است كه از مواضع تهمت احتراز كنيد. وقتي مجموعهاي ايجاد شده كه ميگويد من مانع قاچاق اسلحه، قاچاق موادمخدر و تامين مالي تروريسم ميشوم و كشوري با هر توجيه مشكوكي در برابر آن ميايستد، به معناي آن است كه كل مردم ايران را در معرض اين اتهامها قرار داده است. بنابراين، بايد اين همراستاييها، آسيبشناسي جدي شود و تعارض ميان اين همراستاييها، زماني بيشتر ميشود كه به فعاليتهاي مشكوك و فاسد و شبهمافيايي، پاداش بيشتر داده ميشود و فشارهاي بيشتر بر خلاقيت، توليد و ارتقاي بنيه فناورانه كشور اعمال ميشود. وي يكي از آدرسهاي كمككننده را تمركز بر مساله فضاي كسب و كار عنوان كرد و گفت: آنها كه فضاي كسب و كار را با دستكاري قيمتهاي كليدي به آشوب ميكشند و بيثبات ميكنند، بايد متوجه باشند كه تا زماني كه دولتي بخواهد از اين شيوه كسب درآمد كند، آب به آسياب مافياها ميريزد و سرمايههاي انساني با كيفيت در كشور را دچار سرخوردگي ميكند. اگر بخواهيم به زبان عدد و رقم در اين زمينه صحبت كنيم، مطالعههاي بسيار با كيفيت، كه در آن 100 هزار شركت در 139 كشور در حال توسعه در يك دوره 10ساله بررسي شده و نتيجه اين بود كه هيچ عنصري به اندازه سياستهاي تورمزا، عليه توليد و خلاقيت و نوآوري عمل نميكند. هر يكدرصد افزايش در تورم، موجب ميشود بنگاههاي موجود، به اندازه 4.3 درصد كمتر از گذشته در فعاليتهاي نوآورانه شركت كنند.
سياستهاي تورمزا، ظالمانه است
مومني با تاكيد بر اينكه سياستهاي تورم زا، ظالمانه است و مفتخوارها را چاقتر و زحمتكشان را تنبيه ميكند، ادامه داد: طنز تلخي است كه در سه دهه گذشته، سياستهاي تورمزا با عنوان عدالت دوستي در دستور كار قرارگرفته و تلختر اين است كه گزارشهاي سالانه بانك مركزي، ميگويد در تجربه شوك درماني، به ازاي هر يك درصد افزايش نرخ ارز، حدود 0.24 درصد كاهش انگيزه سرمايهگذاري داريم. وقتي كل سرمايهگذاريهايي كه صورت ميگيرد، حتي امكان جبران استهلاكها را ندارد حكومت بايد متوجه شود كه اين شيوه كسب درآمد با حال و آينده ما چه ميكند. حكومت بهتر است به جاي بيثباتسازي فضاي اقتصاد كلان، بستر ثبات و امن ايجاد و فعالتيهاي خلاقانه و مولد را تشويق كند و مالياتش را بگيرد. اينگونه كشور ميتواند نجات پيدا كند.
رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد ضمن تاكيد بر اينكه مراقبت از فضاي كسب و كار، مراقبت از فضاي ملي در برابر مافياها و قدرتهاي خارجي است، اظهارداشت: در اين زمينه، تا آنجا كه امكان داشته باشد، بايد از جوزدگي و مدگرايي پرهيز كنيم و از دريچه فضاي كسب و كار اين موارد را مورد توجه قرار دهيم.
مومني با يادآوري اينكه گزارشهاي رسمي ميگويد در دهه 1390، اندازه رشد شركتهاي دانش بنيان معادل 12 هزار و 700 درصد بوده اما همزمان در اين دهه، توليد سرانه كشور 34 درصد سقوط كرده است، گفت: با ادا درآوردن و ظاهرسازي و تبليغات بيمحتوا و دروغ، كار ما جلو نميرود. درخصوص آنچه كه درباره هوش مصنوعي هم ميگويند بايد توجه داشت كه هوش مصنوعي، خود به اندازه يك شهر برق نياز دارد. بنابراين درباره فضاي كسب و كار هم بايد توجه داشته باشيم كه مراقب باشيم در دامي نيفتيم كه با عنوان دانش بنياني در آن افتاديم.
اين اقتصاددان به گزارش بانك جهاني كه با بررسي 30 هزار بنگاه توليدي در سراسر دنيا انجام شده اشاره كرد و افزود: در اين گزارش آمده كه 82 درصد بنگاهها، نااطميناني نسبت به سياستهاي بيثبات و بيكيفيت دولتها است. 79 درصد شركتها گفتهاند بعد از نااطميناني نسبت به سياستهاي دولت، سياستهاي بيثباتساز اقتصاد كلان مهمترين تهديد عليه فضاي كسب و كار و فعاليتهاي شرافتمندانه و اعتلابخش است. 75درصد شركتها نظام ماليات ستاني بيمنطق و ضعيفكش را كه به منافع مافياها تعرض نميكند اما ضريب موفقيتش نسبت به مزد و حقوق بگيران و شركتهاي توليدي صددرصد است را مساله ديگر ميدانند. مساله بعدي در اين پيمايش، مساله فساد است. ميگويند ما فضاي كسب و كار را تسهيل كرديم و تسهيلشان اين است كه اگر كسي خواست فضاي كسب و كار راه بيندازد، ديگر به گواهي عدم سوءپيشينه احتياجي ندارد! يعني مردم را در برابر آنها پناه ميگذارند اما در مقابل آن با فساد كاري ندارند.