محسن مهرعليزاده، معاون رييسجمهور در دولت اصلاحات و يكي از كانديداهاي احتمالي مجلس شوراي اسلامي در گفتوگويي كه روز گذشته با ايسنا داشت تحليل خود را از وضعيت اصلاحطلبان در انتخابات آتي مجلس ارايه كرد. او همچنين از رايزنيهايي با شوراي نگهبان خبر داد كه هدف آن تلطيف فضا و امكان حضور همه نيروهاي سياسي درون نظام است:
خوشبختانه گروهها با درك دقيقي از شرايط به صورت فعال در حال انجام فعاليت هستند و تلاش خود را ميكنند كه سهم مناسبي در مجلس كسب كنند. اصولگرايان در حال آمادهسازي خود براي مجلس شوراي اسلامي هستند، اما آنها همچنان كه تلاش ميكنند و اميدوار هستند، بايد به چند موضوع توجه بيشتري داشته باشند.
توقع داريم آن دسته از اصولگراياني كه در گذشته با صراحت و به دفعات از اقدامات آنچناني احمدينژاد حمايت كردند، حال كه ميبينند در ابعاد مختلف از جمله اخلاق، اعتماد مردم به دولت و همچنين مسائل اقتصادي به كشور خسارتهايي وارد شده است، حتي يك بار هم كه شده، از مردم عذرخواهي كنند.
با سابقه انتخابي كه مردم در سال 92 داشتند، فكر ميكنم چيزي حدود 180 تا 200 نفر نمايندگان طرفدار عقلانيت و با تفكر اصلاحطلبي وارد مجلس ميشوند و بقيه كرسيهاي نمايندگي نيز متعلق به ساير گروهها خواهد بود.
توصيه من به دوستان اصلاحطلب درباره انتخابات پيش رو اين است كه شيوهاي را كه در سال 92 اتخاذ كردند و موفق بودند همچنان حفظ كنند. اصلاحطلبان بايد مساله وحدت، پرهيز از تندروي و جلوگيري از تفرقه را به صورت جدي پيگيري كنند. احزاب و گروههاي اصلاحطلب بايد بدانند كه حول يك جريان كلي به نام اصلاحطلبي كه جريان طرفدار خردورزي درون حاكميت جمهوري اسلامي ايران است، هويت پيدا ميكنند و مردم به اين دليل كه اين افراد در درون حاكميتاند و طرفدار عقل، خرد و عدل و انصاف هستند و اهل هيجان و تندروي نيستند، به آنها اعتماد ميكنند. چنانچه گروههاي درون جريان اصلاحات اين ويژگيها را حفظ كنند و با آهنگ فعلي پيش بروند، موفقيتهاي لازم را كسب خواهند كرد.
شوراي نگهبان نيز با وقوف كامل به اهميت انتخابات راه قانون و حق الناس بودن راي مردم را دنبال خواهد كرد و گروهها و احزاب رقيب هم نبايد بخواهند با اعمال فشار شوراي نگهبان را از مسير قانوني خود خارج كنند. در اين راستا صحبتهايي را انجام دادهايم و خوشبختانه با پيشرفتهاي خوبي مواجه بودهايم. شوراي نگهبان هم ميداند كه اگر بتواند به نحوي عمل كند كه نقش تاريخي خود را در مشاركت حداكثري مردم در انتخابات ايفا كند، «برد» ديگري براي نظام به ارمغان خواهد آورد.
هر جايگاهي كه به نحوي در مسير انجام يك انتخابات باشكوه و مشاركت حداكثري مردم موثر باشد بايد مورد مذاكره و رايزني باشد. شوراي نگهبان نهاد قانوني اثرگذاري در روند انتخابات هست و لذا اين رايزنيها ضروري به نظر ميرسد.
در اين شرايط صحبت كردن و روشن كردن موضوعات و از بين بردن برخي ذهنيات غلط ميتواند كمك كار باشد؛ چراكه هيچگاه، هيچ فردي در هيچ جايگاهي تمايل ندارد كه در معرض اتهام و قضاوت مردم قرار بگيرد و چنانچه اتفاقاتي از اين دست ميافتد نيز ناشي از اين است كه بعضا اطلاعات ناقص و غلط به جاهايي ميرسد، درنتيجه هرچه بتوانيم در اين زمينه كمك و اطلاعات صحيح و دقيقي درخصوص مطالبي كه مطرح ميشود، ارايه ميكنيم. با اينگونه اقدامات قطعا امكان و احتمال بروز اشتباهات كاهش يافته و گامي در جهت هموارترشدن مسير انتخابات برخواهيم داشت.
اينكه ميگويند چون افراد حزب اتحاد ملت از حزبي بوده كه منحل اعلام شده و نبايد اين حزب وارد گود رقابت شود، با قانون مغاير است. يكي از ويژگيهاي احزاب تعليم سعه صدر و تحمل رقيب است و احزاب و رقباي آنها بايد با اين مسائل با سعه صدر برخورد كنند. اغلب مشكلات كشور به دليل تندرويهايي است كه به علت عدم شناخت دقيق افراد نسبت به وظايف اعتقادي و سياسي خود انجام ميدهند.
با مذاكراتي كه انجام شد، پس از دو سال مذاكره با دنيا، حقانيت، مقاومت و پايبندي مردم ايران به اصول و فكر و استقلالشان به دنيا ثابت شد و امروز دنيا مانند سالهاي قبل از هشت سال دولت نهم و دهم با احترام با مردم ايران برخورد ميكند. ظريف زحمات بسياري كشيد اما بايد گفت كه ظريفهاي بسياري در كشور حضور دارند. در هشت سال دولت قبل، عدهاي تبر برداشتند و با آن به ريشه مديران با سابقه و دلسوز و اساس مديريت ضربه زدند.
دولتهاي مختلف هركدام نمادهايي دارند از جمله «كليد آقاي روحاني». دو دوره دولتهاي 9 و 10 دوره «دولت تبر» بود؛ چراكه در اين دورهها تبر به ريشه عقلانيت و اعتماد مردم به دولت و نظام و اخلاق و راستگويي و ريشه مديران لايق و دلسوز نظام زده شد.
با توجه به اينكه هنوز تحزبگرايي در كشور نهادينه نشده، نيروهايي كه براي نظام جمهوري اسلامي ايران و براي وجود و نفس امام ارزش قائلند و به مساله ولايت و قانون اساسي پايبندي دارند و با تمام وجود در تلاشند تا به نظام و مردم ايران لطمهاي وارد نشود، بعضا ترجيح ميدهند كه مستقل باشند تا بيشتر و مفيدتر كاركنند. البته اين امر نميتواند دليل هميشگي براي عدم عضويت يا ايجاد حزب باشد.