توافق نانوشته امريكا و روسيه
اوضاع در سوريه به نحوي پيش ميرود كه شرايط در منطقه را پيچيدهتر كرده است. روسيه حملات بيسابقهاي را در مناطق مختلف سوريه آغاز كرده كه سبب انتقادهاي تند غرب شده است. اردشير سنايي، استاد روابط بينالملل به سوالات «اعتماد» در اين باره چنين پاسخ ميدهد:
جان كري و سرگئي لاوروف هفته گذشته بر سر سوريهاي متحد و دموكراتيك به توافق رسيدند، اما باراك اوباما سخناني را در مخالفت با اقدامات روسيه انجام داد، اين توافق را با سخنان اوباما در تناقض نميبينيد؟
به نظر ميرسد ايالات متحده بعد از حل و فصل دو موضوع اساسي در سياست خارجي خود يعني حل پرونده هستهاي ايران و تجديد رابطه با كوبا، قصد دارد قبل از اينكه به فرآيند انتخابات رياستجمهوري دور بعد وارد شود، بحران سوريه را هم حل و فصل كند و امريكا براي حل بحران سوريه بايد به شكلي نظر اصلي طرفين ماجرا از جمله روسيه كه يكي از حاميان اصلي بشار اسد است را جلب كند. از طرفي به نظر ميرسد يك توافق نانوشتهاي بين ايالات متحده و روسيه منعقد شده است و ورود نيروهاي نظامي روسيه به طور مستقيم در صحنه سياسي و نظامي سوريه بدون هماهنگي و بدون توافق بين قدرتهاي بزرگ نميتوانست صورت بگيرد. اما اينكه چه راهحلي انتخاب شده است و طرفين بر سر چه راهحلي به توافق رسيدهاند مشخص نيست. به نظر ميرسد هدف در درجه اول از بين بردن گروههاي تروريستي است از جمله داعش كه هم براي غرب و هم براي روسيه خطر آفرين است. اما اينكه نظام سياسي سوريه چه خواهد شد و تكليف آينده بشار اسد چيست هنوز ابعاد آن روشن نشده است. شايد روسيه با راضي كردن ايالات متحده مبني بر اينكه نظام سياسي سوريه باقي بماند ولي اينكه فرضا شخص بشار اسد تغيير كند و فرد معتدلي از همان سيستم جايگزين شود طرح خود را پيش ببرد. اما ابعاد آن كاملا نامشخص است. بنابراين اظهارات اوباما مبني بر اينكه روسيه در سوريه چه ميكند و چه ميخواهد و چه نيازي به دخالت نظامي دارد يا اينكه نبايد وارد چنين پروسهاي شود بيشتر جنبه داخلي دارد و هدف رييس جمهور امريكا ساكت نگه داشتن مخالفان داخلي به ويژه در كنگره است. احساس اين است كه طرفين از قبل بر سر يكسري راهكارهايي بر سر بحران سوريه به توافق رسيدهاند.
يعني صحبتهاي اوباما را تنها براي مصرف داخلي ميدانيد؟
همانطور كه گفتم بله، بحث داخلي است و تنها براي نشان دادن مخالفت امريكا با ورود نظامي روسيه در صحنه نظامي سوريه است. زيرا پس از توافق هستهاي با ايران اين موضوع ميتوانست دومين فازي شود كه مخالفان از آن عليه اوباما استفاده كنند. كه قطعا در آستانه انتخابات رياستجمهوري چنين چيزي مطلوب دموكراتها نيست. اما نبايد يادمان برود كه اوباما و پوتين براي نخستينبار در نيويورك ديدار كردند. اگرچه چندان رفتار صميمانهاي ميان طرفين وجود نداشت ولي همين موضوع كه رهبران دو كشور قدرتمند بعد از مدتها يك ملاقات داشتند، اتفاق مهمي به حساب ميآيد.
فكر نميكنيد امريكا در سوريه منفعلانه عمل ميكند؟
به نظر ميرسد ايالات متحده از همان ابتداي بحران سوريه خيلي تمايلي براي ورود مستقيم و علني در حل بحران سوريه نداشت و در مقاطع مختلف حالت انفعالي را در موضوع سوريه مشاهده كرديم. چند بار خط قرمزهاي مختلفي كه اوباما در سوريه تعريف كرد شكسته شد اما شاهد آن بوديم كه اقدامي صورت نگرفت. پس از آن نيز داعش به وجود آمد و سعي كرد تا توازن و بالانسي ميان نيروهاي مختلف در سوريه به وجود بياورد. آنها ائتلاف عليه داعش را شكل دادند اما چندان تمايلي براي مبارزه با داعش نشان ندادهاند و اكنون نيز دست روسيه را براي اقدامات نظامي باز كردهاند. به نظر ميرسد كه تمركز سياست خارجي اوباما به ويژه در اين دوره خيلي متمركز بر روي سوريه نبود و تلاش كرد مباحث ديگري از جمله پرونده هستهاي ايران را به سرانجام برساند.
همانطور كه گفتيد بخشي از توافق روسيه و امريكا روشن نيست، اين دو كشور در چه زمينههايي ميتوانند به توافق برسند؟
اينگونه برميآيد كه پوتين پس از اينكه توانست شدت مخالفتها و تحريمها عليه روسيه را پس از بحران اوكراين پشت سر بگذارد حالا رفتهرفته به سطحي رسيده است كه ايالات متحده ناچار است در بعضي از زمينهها به خصوص در سوريه با روسيه وارد تعامل شود. به هر حال مشاهده ميكنيم قدرتهاي بزرگ در حل و فصل بحرانهاي بينالمللي نقش مهمي را ايفا ميكنند و كمتر بحران بينالمللي را ميتوان پيدا كرد كه تفاهم با قدرتهاي بزرگ منجر به مديريت بحران نشده باشد. بنا براين حل و فصل اين بحران يك نزديكي و همسويي بين امريكا و روسيه به وجود آورده است، اما اينكه دقيقا چه ابعادي دارد به طور كامل مشخص نيست و شايد ايالات متحده به اينكه سوريهاي باقي بماند و دچار فروپاشي و تجزيه نشود و بشار اسدي باقي نماند و گروههاي تروريستي تضعيف يا از بين بروند راضي است و اين جزيي از توافقي است كه قدرتهاي بزرگ به آن رسيدهاند.
برخي معتقدند امريكا و روسيه بحث سوريه را با يكديگر تمام كردهاند آيا شماهم جزو اين افراد هستيد؟
اگر اين اصل را بپذيريم كه بحرانهاي بينالمللي سرانجام با توافق بين قدرتهاي بزرگ حل ميشود به نظر ميرسد در مورد سوريه يك توافق شكل گرفته است اما اينكه اين موضوع به معني بسته شدن پرونده و بحران سوريه است يا نه يك مقدار زود است در اين خصوص قضاوت كنيم. اگر روسيه بخواهد بيش از اين وارد صحنه نظامي در داخل سوريه شود و بتواند در آنجا به پيشروي دست يابد و هيچ واكنش مستقيم و مشخصي از امريكا نباشد آن موقع ميتوانيم بگوييم بله دو طرف بر سر بحران سوريه به يك توافق رسيدهاند.