كتابخانه
ميراث ايدهآليسم
«فلسفه آلماني» كتابي است كه به تازگي با همت انتشارات «ققنوس» روانه بازار كتاب شده است. اين كتاب به بررسي آثار و آراي فيلسوفان آلماني از سال 1760 تا 1860 ميپردازد. در نيمه دوم قرن هجدهم، فلسفه آلماني مدتي به جريان مسلط بر فلسفه اروپايي تبديل شد. اين جريان شيوه تفكر درباره طبيعت، دين، تاريخ بشر، سياست و ساختار ذهن و همچنين نحوه تلقي انسان از خود را نه تنها در ميان اروپاييان بلكه در ميان مردم سراسر جهان تغيير داد. در اين كتاب غني و جامعتري پينكارد تاريخ «آلمان» را – كه در آن دوران در حال تبديل شدن از چند ايالت پراكنده شاهزادهنشين به ملتي تازه تاسيس با فرهنگي متمايز بود- با بررسي جريانها و پيچيدگيهاي تفكر فلسفي شكوفندهاش درهم ميآميزد. او تاثير وسيع فلسفه كانت و تاكيد انقلابي او بر مفهوم «خود تعينبخشي» را به محك آزمون ميزند و اين اثرگذاري را از شكوفايي رمانتيسم و ايدهآليسم تا نقدهاي متفكراني پساكانتي همچون شوپنهاور و كيير كگور دنبال ميكند. اين كتاب براي طيفي از علاقهمندان به تاريخ فلسفه، تاريخ فرهنگي و تاريخ انديشه مفيد خواهد بود. از جمله مهمترين بخشهاي اين كتاب ميتوان به«كانت و انقلاب در فلسفه»، «پسا كانتي ها»، «تكميل انقلاب؟ هگل»، «انقلاب زير سوال ميرود؟» اشاره كرد.
روزنهاي تازه براي درك فيلسوفي كه مدعي بود كسي نميتواند او را بشناسد
«ويتگنشتاين در تبعيد» كتاب ديگري است كه اخيرا توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است. رساله منطقي- فلسفي (1922) و پژوهشهاي فلسفي (1953) لودويگ ويتگنشتاين از جمله موثرترين و نيز غامضترين كتابهاي فلسفي قرن بيستم به شمار ميروند. ويتگنشتاينبارها و بارها هشدار داده كه كسي او را نفهميده و نخواهد فهميد. از اين گذشته به نظر ميرسد كه كار ويتگنشتاين به ندرت ارتباطي با مشي امروزين فلسفه پيدا ميكند. جيمز كلاگ در «ويتگنشتاين در تبعيد» از منظر تازهاي به اين فيلسوف اتريشي - در هيئت فردي تبعيدي- مينگرد كه به درك اين نكته كمك ميكند. تبعيد ويتگنشتاين، با وجود سرگردانيهايش از وين تا كمبريج و نروژ و ايرلند، تبعيدي منحصرا جغرافيايي نبود؛ بلكه به دعوي كلاگ، او هيچگاه با قرن بيستم احساس الفت نكرد. نويسنده از طيف كامل شواهدي مشتمل بر آثار منتشر شده ويتگنشتاين، مجموعه كامل ميراث، نامهنگاريها، درسگفتارها و گفتوگوهاي وي بهره ميجويد. او كار ويتگنشتاين را در بستري گسترده، همسو با خط سير فكرياي كه كساني چون ايوب، گوته و داستايوفسكي را در بر ميگيرد، جاي ميدهد. نويسنده همچنين ادعا ميكند به مجرد اينكه بر تبعيد ويتگنشتاين واقف شويم درك بهتري از دشواري فهم او و كارش حاصل خواهيم كرد.
نظريه «جهان سوم»؛ ايدئولوژي يا توهم؟
هوشنگ جيراني مجموعهاي از آخرين گفتوگوهاي مطبوعاتي هانا آرنت را ترجمه كرده و انتشارات ققنوس نيز به چاپ و نشر آن همت گمارده است. پيش از اين هم «حيات ذهن» آخرين كتاب اين فسلوف آلماني توسط نشر ققنوس منتشر شده بود كه ما نيز در «سياستنامه» به اختصار آن معرفي كرديم. «هانا آرنت» متشكل از گفتوگوهاي مطبوعاتي آرنت در مورد مباحث گوناگون است. در بخشي از اين كتاب ميخوانيم: «من واقعا اعتقاد دارم كه نظريه جهان سوم دقيقا همان چيزي است كه پيشتر گفتهام. نوعي ايدئولوژي يا توهم. آفريقا، آسيا، امريكاي جنوبي- اينها واقعيت است. حال اگر اين مناطق را با اروپا و امريكا مقايسه كنيد، ميتوانيد در مورد آنها - اما فقط از همين منظر- بگوييد كه آنها توسعه نيافتهاند و بنابراين مدعي شويد كه اين مخرج مشترك مهمي ميان اين كشورهاست. معهذا موارد بيشماري را ميبينيد كه كشورهاي اين مناطق در آنها هيچ نقطه اشتراكي با هم ندارند و واقعيت اين است كه تنها نقطه اشتراك آنها تقابلي است كه با جهان ديگر پيدا كردهاند؛ اين بدان معني است كه توسعهنيافتگي يك فاكتور اساسي، يك پيشداوري اروپايي- امريكايي است...
بررسي 10 سنت و فرهنگ باستاني
عقايد و اعمال ديني كه در دوره باستان در همه ابعاد زندگي انسان نفوذ كرده بود، در فرآيند داد و ستد ميان جوامع، ناگزير در سراسر حوزه مديترانه پخش ميشد؛ افراد حرفهاي دورهگرد و كاريزماتيك در كسوت شفادهنده، تطهيركننده، نفرينكننده و كارشناس پذيرش آييني به همه جا سفر و از اين راهها امرار معاش ميكردند. با وجود اين كتابي در دست نيست كه هم حوزه گردآوري اطلاعات درباره دينهاي باستاني و هم در زمينه نظام بخشيدن به آنها مرجع معتبري باشد و خوانندگان را در مطالعه تطبيقي نظامهاي ديني به شكلي كه امروز نيازمند فهميدن آن هستيم ياري رساند. «درآمدي بر دينهاي دنياي باستان» كه توسط نشر علم وارد بازار شده كتابي است كه تا حدودي سعي كرده به اين دغدغه توجه كند. هدف اين كتاب با فاصله گرفتن از ساختار دايرهالمعارفي و به جاي آن ارايه دادههايي درباره 10 فرهنگ و سنتي كه گام به گام بررسي ميشوند، به دنبال آگاهيبخشي به خوانندگان و ارايه تفكري تطبيقي با بهرهگيري از روشهايي است كه مكمل يكديگرند. از جمله مهمترين مباحثي كه در اين كتاب به آن پرداخته شده ميتوان به «دين باستاني مديترانه»، «خدايان موسيقي»، «توحيد و چندخدايي»، «مناسك و اسطوره»، «كيهانشناسي؛ زمان و تاريخ»، «اسطورههاي آفرينش»، «قانون و اصول اخلاقي»، «ارتباط اديان»، «بينالنهرين»، «بنياسراييل»، «روابط انسان و خدا»، «روم و گسترش امپراتوري» و... اشاره كرد.
اروپا چگونه مسيحي شد؟
«تاريخ پيدايش غرب مسيحي» عنوان كتابي است كه بهاءالدين بازرگاني گيلاني از مجموعه آثار اروپايي موسوم به «احداث اروپا» براي ترجمه انتخاب كرده كه با همت انتشارات علم وارد بازار كتاب شده است. «احداث اروپا» عنوان ابتكار بيش از دو دهه گذشته پنج ناشر معتبر آلماني، انگليسي، ايتاليايي، فرانسوي و اسپانيايي است كه دستاندركار گردآوري و انتشار تاريخ اروپا از جنبههاي مختلف و از منظري جديد و محققانه شدهاند. «تاريخ پيدايش غرب مسيحي» درصدد پاسخ به اين سوال مهم تاريخي است كه اروپا چطور و در چه فرآيندي به آيين مسيحيت درآمد؟ از جمله مهمترين بخشهاي اين كتاب ميتوان به «امپراتوري روم و ميراثش»، «مسيحيت و امپراتوري»، «اعمال قديسان و كشتار مردم»، «مسيحيت در آسيا و ظهور اسلام»، «تغيير امپراتوري؛ مسيحيت تحت اسلام»، «پايان دنياي قديم و آغاز مسيحيت جديد»، «مناقشه شمايلشكني در بيزانس»، «حكومت مردم مسيحي» و... اشاره كرد.