• ۱۴۰۳ جمعه ۱۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3399 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۱ آذر

متهم در دادگاه: روز حادثه شيشه مصرف كرده بودم

فرار از دست راننده متجاوز با بيرون پريدن از ماشين

اعتماد|زني جوان كه براي رهايي از دام راننده‌اي متجاوز خود را از ماشين در حال حركت به بيرون پرتاب كرده بود، ديروز در جلسه دادگاه به شرح حادثه پرداخت.
رسيدگي به اين پرونده از 29 خرداد امسال با دستگيري متهم آغاز شد. در اين روز تيمي از ماموران پليس در خيابان ابوذر تهران مشغول گشت‌زني بودند كه ناگهان با صحنه بيرون پريدن زني جوان از يك پرايد مشكي در حال حركت روبه‌رو شدند. ماموران با ديدن اين صحنه بلافاصله به دو دسته تقسيم شدند و امدادرساني به زن مصدوم و متوقف كردن خودرو را آغاز كردند. با اين حال راننده پرايد كه متوجه حضور پليس شده بود به دستورهاي پرشمار ايست بي‌اعتنايي كرد و به سرعت پا به فرار گذاشت. ماموران عمليات تعقيب و گريز را آغاز كردند و سرانجام راننده پرايد را كه هنگام فرار با چند دستگاه خودروي عبوري در خيابان ابوذر تصادف كرده بود، دستگير كردند.
همزمان نيروهاي اورژانس به محل اعزام شدند و زن جوان را به بيمارستان منتقل كردند. او پس از ترخيص به پليس آگاهي مراجعه و از متهم شكايت كرد. سارا، زن 24 ساله درباره حادثه به كارآگاهان گفت: «29 خرداد امسال، كودك 40 روزه‌ام را در خانه مادرم گذاشتم و بيرون آمدم. مي‌خواستم به خيابان ابوذر بروم كه پرايدي مشكي جلويم ايستاد. فكر كردم مسافركش است. سوارش شدم اما هنوز چند دقيقه از حركت ماشين نگذشته بود كه راننده پايش را روي گاز گذاشت و به سرعت به سمت بيراهه تغيير مسير داد. خيلي ترسيده بودم. داد و فرياد مي‌زدم تا توقف كند اما او توجهي نمي‌كرد. چند بار در را باز كردم و گفتم به پايين مي‌پرم اما فايده‌اي نداشت. سرانجام تصميم خودم را گرفتم و از ماشين بيرون پريدم. او ماشين را نگه داشت تا ببيند چه اتفاقي افتاده كه ناگهان يك گشتي نيروي انتظامي سر رسيد. او پا به فرار گذاشت اما در تعقيب و گريز با پليس دستگير شد.»
همزمان با ثبت شكايت زن جوان، بازجويي از متهم 54 ساله به جريان افتاد. محسن كه پيش از اين به اتهام ارتباط نامشروع و مصرف شيشه به زندان افتاده بود، اتهام خود را پذيرفت و گفت: «چند ساعت قبل از حادثه شيشه مصرف كرده بودم و در حال و هواي خودم نبودم. سوار پرايدم شدم و به خيابان ابوذر رفتم. وقتي شاكي را كنار خيابان ديدم فكر ربودن و تجاوز به سرم زد. براي همين در پوشش مسافركش سوارش كردم. چند دقيقه كه از حركت گذشت، سريع به سمت خيابان‌هاي اطراف تغيير مسير دادم. او فهميد و داد و فرياد كرد اما من محلي نكردم و پايم را روي گاز گذاشتم. ناگهان شاكي، خودش را از ماشين به بيرون پرتاب كرد. وقتي ايستادم ببينم چه اتفاقي افتاده، يك گشتي نيروي انتظامي به سمتم آمد و دستور ايست داد. از ترس دستگيرشدن، اقدام به فرار كردم اما در تعقيب و گريز دستگير شدم.»
با ثبت اعترافات متهم، كيفرخواست پرونده تكميل و براي صدور حكم به شعبه هشتم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي اصغرزاده ارسال شد. متهم صبح ديروز در جلسه رسيدگي به پرونده بار ديگر اتهام‌هاي خود را پذيرفت اما گفت همه كارها را تحت تاثير شيشه انجام داده و در حال و هواي خودش نبوده است. پس از ثبت حرف‌هاي متهم، قضات شعبه وارد شور شدند و او را به سه سال حبس و يك سال تبعيد در شهرستان ريگان محكوم كردند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون