ديپلماسي؛ ابزار تامين منافع ملي، نه كسب وجهه داخلي
علي شكوهي
براي برخي نيروهاي سياسي كشورمان، ديپلماسي و سياست خارجي عرصهاي براي تامين منافع ملي نيست بلكه ابزاري براي بهرهبرداري از آن در داخل كشور براي مواجهه با رقباي سياسي يا تبديل آن به يك ابزار پوپوليستي براي كسب وجهه در ميان مردم است. نمونه آن را در دولت قبل شاهد بوديم كه چگونه در سطح بينالمللي به منافع جمهوري اسلامي صدمه وارد شد اما هر سفر خارجي را به مانوري براي قهرمانسازي تبديل كردند و در حالي كه دستاورد واقعي و ملموسي بر اين سفرها مترتب نبود، مدعي كلي دستاورد فرضي و خيالي ميشدند و از مجري آن، افسانه ميساختند و براي جلب راي و كسب مقبوليت، از منافع ملي هزينه ميكردند.
اين روزها به خاطر برخي رخدادهاي منطقه و جهان، مدافعان همين روشهاي غلط، هجومي را متوجه دولت دكتر روحاني كردهاند تا دولت را متهم به كوتاه آمدن و تحميل ذلت به جمهوري اسلامي كنند. به نظر آقايان دكتر روحاني نبايد فورا براي رخدادهاي تروريستي پاريس به رييسجمهوري و مردم فرانسه پيام ميداد، قبل از محكوم كردن حادثه فرانسه بايد براي انفجارهاي لبنان اعلام موضع ميكرد، فورا بايد به دولت آذربايجان به خاطر كشتن چند تن از شيعيان اخطار ميداد، با دولت نيجريه به خاطر برخورد وحشيانه با شيعيان مظلوم اين كشور قطع رابطه ميكرد، دولت عربستان را به دليل ماجراي كشته شدن حجاج در منا تهديد نظامي ميكرد، دولت تركيه را به خاطر رعايت نكردن اصول ديپلماتيك در مواجهه با مسوولان ايراني تحت فشار و تحريم قرار ميداد و البته نظر آقايان در مورد مذاكرات هستهاي و برجام و... را هم همگان ميدانند.
خلاصه به نظر آقايان دكتر روحاني بايد در حوزه سياست خارجي، برخورد تند و تيز داشته باشد تا بتواند براي جمهوري اسلامي «عزت» بياورد.
واقعيت اين است كه دكتر روحاني براي تامين عزت براي جمهوري اسلامي، بايد به روشهاي حكيمانه و مصلحتانديشانه تكيه كند تا منافع ملي جمهوري اسلامي بهطور كامل تامين شود. وي بايد اقدام تروريستي پاريس را زودتر از ديگران محكوم ميكرد تا تصويري كه از جمهوري اسلامي در سطح افكار عمومي مردم جهان ساختهاند، تغيير كند و معلوم شود كه ايران در مقابل داعش و ديگر تروريستهاي مدعي اسلام قرار دارد و نبايد همه مسلمانان را مشابه فرض كرد. از طرفي دكتر روحاني در آستانه سفرش به فرانسه قرار داشت و همين اقدامات تروريستي، عزم ايشان براي سفر به پاريس را تغيير داده بود و با اين پيام، به نوعي نرفتن به ايتاليا و فرانسه را هم جبران كرد.
يكي از اقدامات سنجيده در سياست خارجي همين است كه بلافاصله با هر اقدام مخالفي در سطح كشورهاي ديگر، مساله قطع رابطه و قطع همكاريها و دادن بيانيه تند و تيز و به صحنه آمدن مقامات بالاي كشور و... مطرح نشود.
در اعلام موضع بايد موضوعات متعددي را مدنظر قرار داد و از جمله بايد به مسائل داخلي هر كشوري توجه كرد و اختلافات جناحهاي سياسي و قومي و مذهبي آن كشورها را هم مدنظر قرار داد. به عنوان مثال، ماجراي كشتار شيعيان نيجريه بسيار تلخ و ناگوار است و هيچ كس نميتواند نسبت به آن اقدام وحشيانه، سكوت كند ولي ما ضمن محكوم كردن آن كشتار و درخواست از كشورهاي ديگر براي دفاع از مظلومان آن حادثه، بايد مسائل ديگري را هم مدنظر قرار دهيم. يادمان باشد كه همين دوسه هفته قبل، رييسجمهوري اين كشور در ايران بود و با رهبري هم ملاقات كرد و رهبري هم از «انتخاب آقاي بوهاري به عنوان يك مسلمان معتقد به عنوان رييسجمهور كشور برجسته و مهم نيجريه» اظهار خرسندي كردند و رهنمودهايي دادند كه موجب شد بوهاري اعلام كند «امروز و در ملاقات با رهبر انقلاب درسهاي زيادي فراگرفتم و قدردان اين ديدار و راهنماييها هستم».
بايد يادمان باشد كه در اين كشور بوكوحرام هم فعاليت و عربستان هم نفوذ دارد و ما نميخواهيم دولت نيجريه را به سمت سعوديها سوق دهيم و از خودمان دور كنيم. بايد معلوم كنيم كه كدام جريان در درون نيجريه اين جنايت را مرتكب شد و به آساني دولت و رييسجمهوري را مسوول اين ماجرا قلمداد نكنيم. رييسجمهوري نيجريه در تماس با دكتر روحاني اعلام كرد «در خصوص اين حادثه با كساني كه كوتاهي كرده باشند، برخورد خواهد شد» و ما هم در پي همين بودهايم.
حوزه سياست خارجي، بستر همكاري روي مشتركات است نه تفارقات و الا ما به اندازه كافي براي قطع ارتباط و همكاري با ديگر كشورها، بهانه پيدا خواهيم كرد. رعايت نكردن اصول ديپلماتيك از سوي كشورهاي ديگر، جاي تلافي دارد و در وقت خودش، از سوي ما به آن پاسخ داده خواهد شد ولي اينگونه حوادث را هيچ دولتي به قطع روابط و اقدامات تند سياسي نميكشاند.
اين روزها در شبكههاي اجتماعي و با فعاليت دهها گروه و سازمان و ارتش سايبري و مجازي مورد حمايت جاهاي خاص، متاسفانه شاهد حملات تند و تيز و دايمي آنان به دولت در عرصه سياست خارجي هستيم. رفتار آنان نشان ميدهد كه بهانهجو هستند و هر ماجرايي در حوزه سياست خارجي را ابزاري براي حمله به دولت قرار ميدهند. در اين حملات بيوجه، آنچه مورد توجه نيست منافع ملي است و آنچه اصل است، تضعيف دولت و زير سوال بردن عملكرد رييسجمهوري.
اينان كساني هستند كه از دولت سابق به دليل نمايشهايي كه در حوزه سياست خارجي اجرا ميكرد دفاع ميكردند اما دولت دكتر روحاني را كه جديترين تلاشها براي تامين منافع ملي را سامان داده است، به هر اتهامي مينوازند.
يك سياستمدار پايبند به اصول و مباني و علاقهمند به تامين منافع ملي، حاضر ميشود در ميان مردمش متهم بشود اما از حركات پوپوليستي و عوامفريبانه در حوزه سياست خارجي خودداري ميكند چرا كه ديپلماسي ابزار تامين منافع ملي است و عقلانيت و مصلحتانديشي خاص خود را ميطلبد. دكتر روحاني ميداند كه بدون وجود دو عنصر «حكمت» و «مصلحت»، «عزت» هم تامين نخواهد شد.