قرار بود بيطرف بمانند!
علي شكوهي
هر چه به روز برگزاري انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شوراي اسلامي نزديكتر ميشويم، مسابقه براي تخريب برخي از چهرههاي مطرح سياسي كشور جديتر و پردامنهتر ميشود. شايد اوج آن را بتوان در نوع برخوردهايي ديد كه با دو چهره برجسته كشور يعني آيتالله هاشميرفسنجاني و حاجسيدحسنآقاي خميني شاهديم. بنده هيچ حساب عليحده و ويژهاي براي اين دو بزرگوار باز نكردهام و انتقاد از هر صاحب قدرتي را يك حق انكارناشدني شهروندان كشور ميدانم و محدود كردن اين حق را براي هيچ كسي نميپسندم اما نكته تلخ اينجاست كه در حمله به اين بزرگان كشور، كساني پيشتاز شدهاند كه قرار بود بيطرف بمانند و در مسائل جناحي و خطي عرصه سياست وارد نشوند.
ميتوان از مواضع روزنامه كيهان و برخي از خبرگزاريها كه با بودجه عمومي اداره يا از اموال عمومي محسوب ميشوند، گذشت. البته جاي گذشت ندارد ولي اين روزها دخالت نهادها و افرادي را در اين مسائل شاهديم كه غيرقابل باور است و به همين دليل، به اقدامات خلاف برخي از روزنامهها و خبرگزاريها رضايت ميدهيم. در سالهاي حيات امام خميني(ره) و پيش از انتخابات رياستجمهوري سال 76 اساسا اجازه جانبداري انتخاباتي به هيچيك از روزنامههاي منسوب به رهبري (مانند كيهان و اطلاعات و...) يا متعلق به اموال عمومي (مانند همشهري و...) داده نميشد اما به تدريج با ارتكاب اقدامات خلاف قانون گردانندگان برخي از اين روزنامهها، عملا اين محدوديت شكست و كار به جانبداري صريح و حتي صريحتر از ارگانهاي حزبي كشيد.
قرار بود ائمه جمعه در سراسر كشور وارد بازيهاي سياسي نشوند و به نفع يك جريان سياسي و عليه گروه و حزبي ديگر موضع نگيرند چون فرض ما بر اين است كه همه مومنان يك شهر در نماز جمعه آن شركت ميكنند و انتظار ندارند فردي كه مظهر برپايي «نماز دشمنشكن و وحدتآفرين» جمعه است، جانبدارانه عمل كند. متاسفانه اين عقد و قرار اكنون زيرپا گذاشته شده است و هر روز در نمازجمعه اين شهر و آن شهر، شاهد اتخاذ و اعلام مواضع سياسي جانبدارانه از سوي ائمه جمعه هستيم. در همين جمعه در يكي از شهرستانهاي غرب كشور يك امام جمعه با اسم بردن از آيتالله هاشميرفسنجاني، هرچه ناروا بود بار ايشان كرد و حتي او را منشأ همه اختلاسها و برانداز و... خواند تا بر مدعاي ما مهر تاييد بزند كه اين نهاد را از قرار اوليهاش خارج و به بلندگويي براي اعلام مواضع سياسي تبديل كردهاند.
قرار بود صدا و سيما به عنوان تنها رسانه سراسري كشور، ملي بماند و به نفع يك جريان و عليه ديگري موضع نگيرد كه متاسفانه طي سالهاي گذشته تا حال چنين نبوده است. مگر ما مانند بسياري از كشورهاي ديگر داراي شبكههاي راديو و تلويزيوني خصوصي هستيم؟ مگر رسانه ملي با بودجه عمومي اداره نميشود؟ مگر در توصيف سياستهاي حاكم بر اين رسانه، اصل بيطرفي نسبت به احزاب و گروههاي سياسي رسمي تبليغ نميشود؟ پس چرا بايد در برنامه «ويژههاي هفته» شبكه خبر با پرداختن به نامزدي حاجسيدحسنآقاي خميني براي انتخابات خبرگان، آيتالله هاشميرفسنجاني و يادگار امام راحل به حاشيهسازي و بازي سياسي متهم شوند؟ البته در همين ايام اخير و در قالب برنامههاي مختلف صدا و سيما، ميتوان صدها نمونه از اين دست را برشمرد كه نشاندهنده نقض بيطرفي رسانه ملي است و در ضمن آن، مواضع يك جريان سياسي خاص عليه دولت، رييسجمهوري، تيم مذاكرهكننده هستهاي، اصلاحطلبان، آيتالله هاشميرفسنجاني و... مورد نقد قرار ميگيرد و از مخالفان، دفاع جانانه به عمل ميآيد.
اين موارد تنها برخي از مصاديق نقض قرارهايي است كه از گذشته وجود داشت و الا اگر به سراغ مطبوعات و سايتها و خبرگزاريها برويم، هر روز سخنان تند و تيزي را به نقل از مقامات نظامي، انتظامي، قضايي و... مشاهده خواهيم كرد كه قرار بود از زبان ديگراني بشنويم كه حزب دارند يا رسانهاي را اداره ميكنند يا رقيب سياسي اين چهرهها محسوب ميشوند. اين واقعيت را نميتوان انكار كرد كه در عمل برخي از اين نيروها وارد بازيهاي سياسي شده و به نفع كساني و عليه كساني فعاليت ميكنند. امام خميني(ره) بر اين نكته تاكيد فراوان داشتند و در وصيتنامه خويش فرازهاي بلندي را به معايب ورود اين طيف به عرصه سياسي اختصاص داده و همگان را مكلف كردهاند كه مواظب ظهور انحراف احتمالي در اين زمينه باشند. واقعا هيچكس ديگري در كشور نيست كه در اين زمينه اعلام موضع كند و با فرض مخالفت با نظرات آيتالله هاشميرفسنجاني، به نقد آن بپردازد؟ آيا رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام در اين وضعيتي كه برايش ساختهاند، كم مخالف و منتقد و حتي دشمن دارد كه اكنون بالاترين مقامات نظامي و قضايي و انتظامي بايد به ميدان بيايند و عليه او پيام بدهند يا سخنراني كنند؟
متاسفانه مشكل جدي رفتار سياسي ما اين است كه سطح مناقشات را دستهبندي نميكنيم. برخي مسائل به سطح فهم اساس دين و اسلام مربوطند كه در آنجا به دليل وجود فهمهاي مختلف و نگرشهاي متفاوت، بايد فقها و صاحبنظران وارد شوند و ديگران حق ورود ندارند. برخي مسائل مربوط به سطح انقلاب اسلامي است كه در آن، مسائل عام جهان اسلام و رويكرد انقلابي به دين و منافع جريان مدافع انقلاب اسلامي در سطح جهاني مطرح است و حتي منافع جمهوري اسلامي هم در ذيل آن تعريف ميشود. برخي از مسائل به سطح نظام مربوطند و در آن با اركان و ارگانهايي مواجه هستيم كه فراتر از احزاب و جريانهاي سياسي قرار دارند و به كليت نظام مربوطند و كاركرد آنها هم نبايد تنزل كند و به نفع يك جريان و عليه طيفي ديگر باشد. در نهايت به سطح رقابتهاي سياسي در درون نظام ميرسيم كه عرصه چرخش قدرت است و محل منازعات حزبي و گروهي. چقدر بيهنرند كساني كه مباحث سطوح بالاتر را نازل ميكنند و هزينه بازيهاي حزبي و سياسي خود را از حساب دين و انقلاب و نظام ميپردازند.