انتقاد سيد حسن خميني از بر هم زدن جلسههاي سخنراني
گروه سياسي| يادگار امام با تاكيد بر اينكه آرامشي كه مختص محيطهاي علمي و دانشگاهي است، «آرامش عدم اقتضا» است، گفت: شما نميتوانيد به يك محيط علمي بگوييد نسبت به دردهاي موجود در جامعه ابراز حساسيت نكند زيرا حتما دردهايي در جامعه وجود دارد كه دانشگاهيان آن را بر تحقيق و پژوهش مقدم بدارند، اگر شرايط التهاب در جامعه فراهم باشد نميتوانيم انتظار آرامش در دانشگاه داشته باشيم. حجتالاسلام سيد حسن خميني با اشاره به اينكه سنت بدي در محيطهاي دانشگاهي ما رايج شده است كه هركس سخنراني ميكند، گروه مخالف جلسه را به هم ميزند، گفت: اين كار بسيار غلطي است. هركسي ميخواهد سخنراني كند، موافقانش بايد سخنانش را بشنوند و مخالفان هم اگر ميخواهند در جلسه باشند و اگر نميخواهند نباشند؛ از هر گروهي باشند فرقي ندارد.
به گزارش خبرنگار جماران، گزيده سخنان حجتالاسلام و المسلمين سيد حسن خميني در مراسم گراميداشت هفته پژوهش و روز وحدت حوزه و دانشگاه كه در دانشگاه آزاد قم برگزار شد، در ادامه ميآيد:
پيامبران در سير قهقرايي جوامع و نخبگان در سير صعودي آنها پيدا شدهاند و بنابراين جوامع همواره مديون پيامبران يا كساني كه رسالت پيامبرگونه دارند، هستند اما در مورد نخبگان، آنها هستند كه مديون جامعهشان هستند زيرا تحقيق و پژوهش در يك محيط آرام رشد ميكند.
يك نوع آرامش، «آرامش قبرستاني» است كه چون موضوعي براي بحث وجود ندارد، در نتيجه فضا هم آرام است مانند آرامش مردگان. اين آرامش به آن معناست كه اساسا فكر و انديشهيي در جامعه وجود ندارد كه اصلا قابل قبول نيست.
نوع ديگر آرامش، «آرامش پادگاني» است كه ممكن است هزاران التهاب درون افراد وجود داشته باشد اما او به خاطر دستوري كه آمده، آرام است.
آرامش ديگر كه مختص محيطهاي علمي و دانشگاهي است، «آرامش عدم اقتضا» است؛ شما نميتوانيد به يك محيط علمي بگوييد نسبت به دردهاي موجود در جامعه ابراز حساسيت نكند زيرا حتما دردهايي در جامعه وجود دارد كه دانشگاهيان آن را بر تحقيق و پژوهش مقدم بدارند همانطور كه در روز حمله صدام به ايران جنگ و جهاد مقدم بود. لذا آرامش در فضاي دانشگاه لازم است اما اقتضائات آن را بايد فراهم كرد و الا اگر شرايط التهاب در جامعه فراهم باشد نميتوانيم انتظار آرامش در دانشگاه داشته باشيم زيرا محيطهاي علمي جزيرههايي ميان آبهاي سرگردان نبوده و جزيي از همين كشور هستند.
اگر انتظار داريم دانشگاهها تحولي در فضاي علمي در سطح جهاني ايجاد كنند كه انتظار درستي هم هست، نميتوان فقط به حوزه آموزش و وزارت علوم و وزارت بهداشت توجه كرد بلكه بدون نگاه به جامعه نميتوان چنين انتطاري داشت. امكان ندارد در يك جامعه عقب افتاده و فقير، يك حوزه علمي پيشرفته پديد آيد بلكه بايد پلهپله ترقي را در بيرون جامعه دانشگاهي ايجاد كنيم تا دانشگاه پيشرفت كند. اگر ميخواهيم مراكز علمي پيشرفته ايجاد كنيم بايد از كف، تمام لوازم آن را فراهم سازيم. لذا تمام كساني كه در فضاي جامعه هستند در پيشرفت دانشگاه نيز نقش دارند.
رهبر معظم انقلاب چندين سال است كه بحث كرسيهاي آزادانديشي را مطرح ميكنند. معناي اين حرف اين نيست كه آزادانديش باشيم تا دست آخر به حرف من برسيد! بلكه ممكن است كسي آزادانه بينديشد و به حرف من نرسد. امروز بايد موانع اجراي سخن رهبري كه هر سال هم بر آن تاكيد ميكنند رابرداريم.
از لوازم آزاد انديشي اين است كه «تحمل شنيدن» بايد بالا برود كه اين امر واقعا نيازمند تمرين است زيرا تحمل شنيدن در ما كم است. در حالي كه امام ميگويند انتقاد و بلكه تخطئه از الطاف خفيه الهي است. اگر فكر كنيم بدون آزادانديشي به يك پژوهش كامل و نقطه اوج تحقيق و پيشرفت رسيدهايم اشتباه كردهايم.
«شجاعت» عامل دوم در آزاد انديشي است كه بايد از كودكي اين خصلت را به كودكان تعليم داد و اين ويژگي را در محيطهاي علمي بعضا با برخي كارهاي كوچك و ساده ميتوان تعليم داد.
بايد تحمل كردن را در دانشگاه تمرين كنيم؛ سنت بدي در محيطهاي دانشگاهي ما رايج شده است كه هركس سخنراني ميكند، گروه مخالف جلسه را به هم ميزند كه در روزهاي اخير هم نمونههاي آن را شاهد بودهايم. اين كار بسيار غلطي است. هركسي ميخواهد سخنراني كند، موافقانش بايد سخنانش را بشنوند و مخالفان هم اگر ميخواهند در جلسه باشند و اگر نميخواهند نباشند. از هر گروهي باشند فرقي ندارد. اگر محيط دانشگاهي پيشرفت ميخواهد، آزادانديشي لازمه آن است و اگر آزادانديشي ميخواهد شجاعت ميخواهد، اگر شجاعت ميخواهد تحمل ميخواهد. معنا ندارد كه اين حلقهها، يكي باشد و ديگري نباشد، نميشود انتظار داشت يك تيغ دست من ببرد و در دست ديگري نبرد! اگر اينگونه بود خواهيد ديد كه محيط دانشگاهي چگونه پيشرفت خواهد كرد.
اگر لوازم موجود باشد، از دل دانشگاهها پژوهش بيرون ميآيد، اگر لوازم باشد از دل حوزهها انقلاب پديد ميآيد، اگر لوازم نباشد از دل همين حوزهها تحجر بيرون ميآيد. ارادت مردم به امام زمان(عج) در جنگ آدمها را به زير تانك و شهادت ميرساند، اما در زماني ديگر به بيغولهها ميكشاند. فلسفه انتظار اگر در جايگاه خودش قرار گيرد از درون آن انقلاب اسلامي و اگر در جاي خودش قرار نگيرد انجمن حجتيه بيرون ميآيد. مشكل از فلسفه انتظار نيست؛ مشكل از دستي است كه آن را به كار ميگيرد. اگر لوازم پژوهش را رعايت كنيم اگر بسياري از لوازم مادي موجود نباشد؛ باز هم پژوهشهاي خوبي بيرون خواهد آمد. البته قطعا مسائل مادي و و مالي هم مهم است و بايد تامين شود اما شرط كافي نيست.