گپي با فرشيد شيوا به بهانه نمايش تازهترين نقاشيهايش با عنوان «مواجهه»
مواجهه از محمود دولتآبادي تا پرويز تناولي
آرزو جعفريان/ گالري شكوه اين روزها ميزبان نقاشيهاي پرتره از فرشيد شيوا است. «مواجهه» عنوان اين نمايشگاه است كه شيوا تعداد هفت پرتره از اساتيد بزرگ هنر ايران را در آن به نمايش گذاشته است. او ماهها براي هر اثر از اين مجموعه وقت صرف كرده است زيرا هيچيك از آثارش طراحي ندارد و كار از ريختن و گذاشتن رنگها روي بوم آغاز ميشود و در ادامه لايههاي ضخيمي از رنگ روي هم ميآيند. او در اين نمايشگاه پرترههايي از محمود دولتآبادي، زندهياد بهمن محصص، محسن وزيري مقدم، قباد شيوا، پرويز تناولي، منوچهر معتبر و علياكبر صادقي را به تماشا گذاشته است. فرشيد شيوا تاكنون در بيش از 20 نمايشگاه گروهي طراحي و نقاشي در ايران شركت كرده است. گفتوگو با او را در ادامه بخوانيد.
نمايشگاه «مواجهه» ايده چند ساله است؟
حدود پنج سال است كه روي نقاشيهاي پرتره از اساتيد بزرگ هنر ايران متمركز هستم. من اعتقاد و ارادت زيادي به شخصيتهاي فرهنگي هنري دارم و علاقهمندم كه پرترههاي آنها را در ابعاد بزرگ كار كنم. در اين نمايشگاه 7 تابلوي پرتره ارايه دادهام كه تمامي آنها به جز اثر پرويز تناولي و زندهياد بهمن محصص كه از مجموعهداراني براي نمايش در اين نمايشگاه گرفته شده در سه سال اخير كار شده است.
انتخاب چهرهها بر چه اساسي صورت گرفته است؟
اين انتخاب بر اساس ميزان حساسيت شخصي من نسبت به آن شخصيت فرهنگي و البته تصوير يا خاطرهاي است كه از آن شخص همراه دارم. در تمام كارهايي از اين دست كه انجام دادهام فقط چهره آقاي پرويز تناولي است كه بنا بر يك سفارش از طرف يك مجموعهدار كار شده است. اين چهرهها اغلب افرادي هستند كه در كارشان پيشرو بوده يا بهتر است بگويم اين چهرهها هركدام در جايگاه خود حاشيهساز بودهاند. البته تعريف حاشيهساز به لحاظ معناي زرد آن مدنظرم نيست. انتخاب عنوان «مواجهه» براي اين نمايشگاه نيز بر همين اساس بوده است.
در ميان آثار نمايشگاه، پرترهاي از قباد شيوا (پدر شما) نيز به چشم ميخورد. از اين اثر بيشتر برايمان بگوييد؟
پدرم گرافيست رنگيني است. او سرشار از رنگ است. عكسي كه از او انتخاب كردم تا به تصوير بكشم سياه و سفيد بود به همين دليل در اين كار تيشرت پدر را به رنگ قرمز كار كردم و به خاطر پيوندي كه بين پدرم و محسن وزيريمقدم است اين رنگ را نيز در پرتره او به كار بردم.
گفتهايد عكسهاي اين آثار را از اينترنت گرفتيد، چرا براي خلق اين پرترهها خودتان از اساتيد عكاسي نكرديد؟ اينطور حتي ميتوانستيد با ژستهاي دلخواهتان عكاسي كنيد؟
آنچه از هر چيزي برايم مهمتر است عمل نقاشي است. حساسيتم نسبت به عكس آنقدر نيست كه بخواهد نقاشي را به تاخير بيندازد. البته اين به معناي ناديده گرفتن نقش عكس نيست ولي اگر بگويم كه عكس تنها يك بهانه است سخن به گزاف نگفتهام. از موضعگيري وسواسي و بعضا رمانتيك نسبت به موضوع كار بيزارم. سهم مهمي از محتوا در ضمن نقاشي شكل ميگيرد. لااقل براي من اينطور است. البته اينكه عكس كار قبلا ديده شده باشد را قند مكرر ميدانم! چرا كه در اين حالت بيننده از تصوير عبور كرده و با ظرفيتهاي نقاشي روبهرو ميشود. نقاشي هنري داراي امكانات مستقل است. اين امكانات براي من بهطور مجزا محل توجه است. اين دقيقا خلاف آن چيزي است كه تا به امروز باب بوده است. بسيار خوشوقت خواهم بود اگر كه مخاطب كارهايم لااقل همتراز موضوع نقاشي به چگونگي كشيدن توجه كند. اگر اين طور شود بسيار موفق بودهام. به عقيده من ساخت اثر تجسمي از ايده كار مهمتري است، در واقع پلاستيك اثر تجسمي يا ساخت آن بسيار اهميت دارد و بنابراين روي ساخت كار تمركز زيادي دارم. البته در اين بين فكر و ايده اوليه كار هم مهم است اما در نهايت چيزي كه مخاطب با آن روبهرو ميشود بايد محل دقت باشد.
نقاشي عكسگونه يا هايپررئال كه شامل كارهاي شما هم ميشود از نظرتان حاوي چه ويژگيهايي است؟
نزديك شدن افراطي يا همان شباهت عكسگونه همواره در نقاشي محل مناقشه بوده است. همينطور تعريف شباهت براي هر هنرمندي ويژه خود اوست. آنچه در مورد كار خودم بايد بگويم اين است كه عميقا بر اين باورم كه همواره در نگاه مستقيم و وسواسگونه به موضوع نقاشي حقيقتي نهفته است. در اين حالت ابژه خارجي چيزهايي ميگويد كه قبلا نگفته است. البته اين گفتن به هيچ وجه سنخيتي با رابطه كلامي ندارد در عين حال با شاعرانگي محض تفاوت دارد. اين يك اصل كاملا جدي است كه البته قابل تقليل به شرايط زباني نيست. در اين برخورد شما هستيد و نقاشي! و البته امكانات بيكران نقاشي در جهت برخوردي عريان و شفاف با موضوع.
آيا در آثارتان در پي بازتاب روانشناسانه از پرترههايتان هستيد و فيگور خاصي از او را برميگزينيد؟
هرگز به دنبال وجوه روانشناسانه در كارهايم نبودم البته دوستي از اهالي فرهنگ و انديشه ميگفت كه چنين جنبهاي در نقاشيهايم وجود دارد و از آنجا كه او تنها تحليلگر آشنا به نقاشي فيگوراتيو است كه ميشناسم لذا به حرفش توجه ميكنم و آنچه گفت را ميپذيرم. اظهارنظرهايي از اين دست نياز به احاطه و دانش كافي نسبت به نقاشي دارد. در آن صورت است كه بايد با دقت آن را شنيد.
سايز آثارتان بزرگ است و هر كدام از اين تابلوها بيش از دو متر ارتفاع دارد. در مورد انتخاب ابعاد بزرگ براي آثارتان بگوييد؟
كار كردن با ابعاد بزرگ بسيار سخت است و من علاقهمندم كه كارهاي سخت انجام دهم، به كاري كه انجام دادن آن آسان باشد، شك دارم. دليل دوم انتخاب اين ابعاد براي آثارم ميزان تاثيرگذاري آن است كه بسيار بيشتر ميشود. من علاقه به انجام كارهايي در ابعاد بسيار بزرگ در حدود شش متر دارم اما به خاطر نبود فضاي مناسب نمايشگاهي قادر به انجام چنين كاري نيستم.