پايان سه سال رسيدگي به پروندهاي جنجالي
همسرسابق قاتل ، راز قتل را فاش كرد
اعتماد| سرانجام پس از سه سال رسيدگي، راز جسد سوخته شده مردي جوان با شهادت همسر سابق متهم در جلسه دادگاه برملا شد. رسيدگي به اين پرونده از 6 آذر 91 با اطلاع پليس پايتخت از وقوع يك فقره قتل آغاز شد. در اين روز زني جوان به كلانتري مراجعه كرد و به كارآگاهان گفت كه شوهرش، مردي را به بهانه داشتن ارتباط نامشروع با خواهر خود به قتل رسانده و جسدش را با همكاري پدرش، پس از پرتاب كردن از بالاي پل حسن آباد، به آتش كشيده است. با شهادت اين زن، تيمي از كارآگاهان به محل اعزام و جسد سوخته شده را كشف كردند. آنها پروندهاي با موضوع «قتل عمد» تشكيل و مدتي بعد سه عامل حادثه را دستگير كردند. يكي از آنها، سارا، خواهر متهم به قتل است كه پس از دستگيري به اتهام ارتباط نامشروع، مورد بازجويي قرار گرفت و گفت: «روز حادثه، با پدر و برادرم بيرون بوديم. من زودتر از آنها جدا شدم و به خانهام برگشتم. سعيد هم آمد تا شيشه مصرف كنيم اما ناگهان برادرم حميد، از بالاي در به داخل خانهام پريد و همراه پدرم با سعيد دست به يقه شد. حميد با چاقو سعيد را كشت و جسدش را همراه پدرم از بين برد. من با سعيد ارتباط نامشروع نداشتم.»پس از سارا، حميد به اتهام قتل مورد بازجويي قرار گرفت. او مقتول را مهدورالدم دانست و گفت: «آن روز وقتي به خانه سارا رفتم، سعيد را در شرايط نامناسبي ديدم. خيلي عصباني شدم براي همين با چاقو او را كشتم. بعد همراه پدرم جسدش را در ماشين گذاشتيم و به پل حسنآباد برديم و به پايين پرتاب كرديم. ترسيدم زنده مانده باشد براي همين با بنزين آتشش زدم و همراه پدرم فرار كردم. » برخلاف حميد، پدر او وقتي مورد بازجويي قرار گرفت، خود را از اتهام مشاركت در قتل مبرا دانست و علت همكاري با پسرش را حفظ آبرويش اعلام كرد. با ثبت اعترافات هر سه متهم، كيفرخواست پرونده صادر و براي رسيدگي در اختيار شعبه دوم دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت. قضات اين شعبه براي كشف حقيقت، با دو ابهام روبهرو بودند كه متهم رديف اول با استناد به آنها، مقتول را مهدورالدم ميدانست. او در تمام مدت رسيدگي به پرونده، مدعي شده بود، وقتي وارد خانه خواهرش شد، مقتول را در شرايط نامناسبي ديد و او را در همان جا به قتل رساند در حالي كه تحقيقات از همسر او كه مدتي پس از حادثه طلاق گرفت، روي ديگري از حادثه را نشان داد. حميد و پدرش 26 دي پارسال، در نخستين جلسه دادگاه، بار ديگر اعترافات خود در بازجوييها را تكرار كردند و مقتول را مهدورالدم دانستند. سارا نيز اتهام ارتباط نامشروع را رد كرد. به اين ترتيب، جلسه رسيدگي به پرونده تجديد شد تا همسر سابق حميد به عنوان شاهد در دادگاه حاضر شود. سرانجام صبح ديروز، او كه نخستينبار پرده از قتل برداشته بود در شعبه دوم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي مقدم، به شرح حادثه از زبان شوهر و پدرشوهرش پرداخت و با برملا كردن وقوع قتل در خودروي متهمان، گفت: «حميد و پدرشوهرم وقتي سعيد را كشتند، به خانه برگشتند. لباسشان خوني بود. صبح روز بعد برايم تعريف كردند كه وقتي به سعيد چاقو زدند، او را سوار ماشين كردند و با خود بردند. ضمن اينكه لحظه وقوع قتل هم، سارا در خانه پدرشوهرم بود.» او به شكسته بودن شيشه خودروي پدرشوهرش اشاره كرد و ادامه داد: «روز بعد از قتل، پدرشوهرم ساعت 8 صبح ماشينش را به تعميرگاه برد تا شيشه شكستهاش را تعمير كند. حميد اين قتل را به خاطر ناموسش مرتكب نشد، چون اگر اينطور بود، اول به دختر خودش ميرسيد.»شهادت او درباره شكسته بودن شيشه و انتقال مقتول به خودرو، با واكنش تند متهمان روبهرو شد چرا كه اين دو موضوع ميتواند ثابت كند كه مقتول، هنگام انتقال به خودرو زنده بوده و با متهمان درگير شده است؛ موضوعي كه مساله مهدورالدم بودن مقتول را بياساس ميكند. با اين حال، هر سه متهم حرفهاي شاهد را انكار كردند تا جلسه با اظهارات متناقض آنها به پايان خود نزديك شود. سرانجام پس از يك ساعت رسيدگي به پرونده، قضات شعبه دوم دادگاه كيفري استان تهران، حميد را به اتهام قتل عمد به قصاص نفس، سارا را به اتهام ارتباط نامشروع به شلاق و پدرش را به اتهام مشاركت در قتل و آدمربايي به حبس محكوم كردند.