• ۱۴۰۳ شنبه ۲۵ اسفند
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3503 -
  • ۱۳۹۵ پنج شنبه ۲۶ فروردين

نگاهي به رمان «فقط با يك گره»، نوشته محمد ميلاني

روياي زندگي بهتر در غربت

  مريم مطهري‌راد/  آنتوني ترولوپ، نويسنده مشهور بريتانيايي كه توانست فصلي جديد در ادبيات انگلستان باز كند معتقد است كه نخستين رمان نويسنده، معمولا از منشا درست مي‌جوشد؛ يك رشته حوادث يا يك تحول در مخيله او پيدا مي‌شود و اين نويسنده با چنان قدرتي آن را حس مي‌كند كه خود را قادر به ارايه تصوير خود با زباني غني و دلپذير به ديگران مي‌داند.
رمان «فقط با يك گره» نخستين كتاب محمد ميلاني نيست اما نخستين رمان او محسوب مي‌شود كه به‌وضوح، حرف‌هاي زيادي براي گفتن دارد و نويسنده دغدغه‌هايش را در زنجيره‌اي به هم پيوسته از يك روايت پرحادثه به تصوير مي‌كشد.
رمان با دغدغه‌هايش، در وهله اول، مهاجرت و مصائب آن را روايت مي‌كند و تا دلِ دست‌هاي قدرتمند آشكار و پنهان، دخيل در ماجراهاي دهشتناك مهاجرت پيش مي‌رود.
داستان، سرنوشت مهاجرت اسماعيل و شمايل، دو جوان افغانستاني را روايت مي‌كند كه براي فرار از جنگ، فقر و فلاكت در افغانستان و با روياي زندگي بهتر خود و خانواده‌شان تصميم به مهاجرت به تهران از مسيري غيرقانوني مي‌گيرند و به زودي خود را بين جماعتي از افغان‌ها مي‌بينند كه رسيدن به مرز ايران به هر قيمتي روياي همه آنها شده است.
جماعت مهاجر در مسير پرفرازونشيب عبور از مرز در معاشرت با دلالان و راه‌بلدان دغل‌باز به‌ناچار با مصايبي چون تاراج اموال و افتادن در ورطه هلاكت و نابودي، دچار مي‌شوند و جسم و جانشان را يكجا به رويايي پوچ و اشتباه مي‌فروشند. چوبك‌خان، راه‌بلدي است كه با گذاشتن شرايط سخت براي مهاجران، قول عبور دادن‌شان را از مرز مي‌دهد، اما آنچه درواقع برايش بي‌اهميت است جان مهاجران است، چه آن‌وقت كه خود دست به كشتارشان مي‌زند و چه آن‌زماني كه اسباب كشته‌شدن‌شان را براي ربودن اموال‌شان فراهم مي‌كند. اما مهاجران بايد به سينه‌كش كوه‌ها، برف‌ها، سرماي سخت و راه‌بلدان اشتباه اعتماد كنند.
از اين زاويه، دريافت نويسنده از محيط خود در شعاعي بزرگ‌تر از جامعه داخلي به عنوان معضلي بين‌المللي ستودني است و نويسنده توانسته اين بخش از رسالت خود را در ايجاد فضايي مناسب براي برقراري رابطه‌اي واقعي بين خواننده و قهرمان‌هاي داستان به سرانجام برساند؛ رابطه‌اي واقعي در اتفاقاتي واقعي.
رمان ميلاني نماد بحران پناهندگان امروز است و همچنين نماد همه مهاجران با هر هدفي در مسير مهاجرت؛ چه پناهجوياني كه اين اواخر بسيار ديده‌ايم گرفتار كمپ‌ها شده‌اند و چه آنهايي كه در آب‌هاي مديترانه (البته چه فرق مي‌كند كجا) در مسير بهتر زندگي كردن جان خود را از دست داده‌اند.
مهاجرت در بهترين شكل و حالتش، غربت و سرگشتگي را مي‌آفريند؛ اسماعيل رمان، نماد همه جست‌وجوگران زندگي است. يكي از ويژگي‌هاي بارز رمان «فقط با يك گره» تصويرسازي و توصيفات كشدار است كه در پس قدرت تعليقات شايد از انگ اطناب خارج شده باشد. هيجان و تعليق در اين رمان تا واپسين صفحات كتاب دست از سر خواننده برنمي‌دارد و چه بسا گاهي اسباب تنش رواني براي خواننده مي‌شود. مي‌توان گفت كه نويسنده در پرداخت صحنه‌هاي حادثه‌زا بسيار موفق عمل كرده است. لهجه و گويش هراتي نه به شكلي يكدست بلكه گاه‌به‌گاه در بين گفت‌وگوها خودنمايي مي‌كند. در پايان داستان، خواننده با طليعه يك انسان رشديافته اما سرشار از تجربه‌هاي تلخ مواجه است، انساني كه در روايتي سلوكش را در خامي و ناداني محض آغاز مي‌كند، اما در مسير حركتش، پرده‌ها، يكي‌يكي از روبه‌روي ديدگانش كنار مي‌رود. بهاي سنگيني در اين راه مي‌دهد، اما در نهايت بازگشت دارد. بازگشت به نقطه اول و البته با تفاوت بزرگي كه نقطه پايانش دوباره نقطه آغاز مي‌شود. مهاجر به خانه‌اش بازمي‌گردد با يك بينش تازه و تجربه‌هاي تلخ و سازنده كه احتمالا منجر به اهداف تازه‌اي در او مي‌شود. دو نقطه شروع كه انسان در يك رفت‌وبرگشت عجيب سر از يكجا اما با تفاوت‌هاي زياد در مي‌آورد. سلوك روحي؟ تكامل انساني؟ گذر از حماقت‌ها؟ شايد همه اينها در اين انسان اتفاق افتاده باشد. شايد اين مسير رفت‌وبرگشت در اين انسان توفاني دايمي ايجاد كرده و تفاوت اين و آنش را بيننده در عمق نگاهش درك كند، اما با آگاهي‌اي كه پيدا كرده مي‌توان گفت كه از اين به بعد قرار است زندگي را با لنز روشن‌تري ببيند. جامعه برايش آزاردهنده‌تر مي‌شود، حماقت هم‌نوعان و خيانت دولتمردان و انسان‌هاي راه‌گم‌كرده را بهتر مي‌بيند و بيشتر عذاب مي‌كشد. مهاجري كه زنده ماندنش در بين همسفران خوش‌شانسي محسوب مي‌شود، گرچه در مسيري كه باز مي‌گردد، انساني ديگر شده اما مشكلاتش، يعني فقر، فلاكت و جنگ در جاي خود باقي است. محمد ميلاني كه پيش از اين به ترجمه متون فلسفي پرداخته، رمان «فقط با يك گره» را از كنش‌هاي فلسفي، بي‌نصيب نگذاشته است كه البته، از اين زاويه نيز در جاي خود قابل بررسي است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون