• ۱۴۰۳ شنبه ۲۵ اسفند
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3503 -
  • ۱۳۹۵ پنج شنبه ۲۶ فروردين

به بهانه زادروز شيخ عطار نيشابوري

تولد و مرگ در لطافت و افسانه

  پيام رضايي/ شيخ فريدالدين عطار نيشابوري در زمره بزرگان شعر و عرفان زبان فارسي است. او كه در اواخر سده ششم و اوايل سده هفتم مي‌زيست تاثير و ميراثي ژرف در حوزه عرفان از خود به جاي گذاشت. در كم و كيف عرفان عطار سخن و پژوهش بسيار است. او جزو پركارترين شاعران و نويسندگان تاريخ ادبيات فارسي است. اما عطاري كه مي‌شناسيم به حقيقت يا افسانه، از دل داستاني‌زاده مي‌شود كه شنيدن آن نيز تكان‌دهنده است. «روزي عطار در دكان خود مشغول به معامله بود كه درويشي به آنجا رسيد و چندبار با گفتن جمله چيزي براي خدا بدهيد از عطار كمك خواست ولي او به درويش چيزي نداد. درويش به او گفت:‌اي خواجه تو چگونه مي‌خواهي از دنيا بروي؟ عطار گفت: همان‌گونه كه تو از دنيا مي‌روي. درويش گفت: تو مانند من مي‌تواني بميري؟ عطار گفت: بله، درويش كاسه چوبي خود را زير سر نهاد و با گفتن كلمه‌الله از دنيا برفت. عطار چون اين را ديد شديدا متغير شد و از دكان خارج شد و راه زندگي خود را براي هميشه تغيير داد.» ظاهرا پس از اين رويداد او مريد شيخ ركن‌الدين اكاف نيشابوري شد و باقي عمر را در همين راه رفت.
آثار او بسيار گسترده است. با اين‌همه او واجد ويژگي‌هاي منحصر به‌فردي است كه در تاريخ عرفان و ادبيات عرفاني به او جايگاهي يگانه مي‌بخشد. از يك سو عطار دست به سرودن غزلياتي زد كه سرشار از مضامين عميق عرفاني هستند. غزلياتي كه برخي آنها از نمونه‌هاي درخشان غزل محسوب مي‌شوند. عطار به‌شدت منتقد تعصب بود، اما به شيوه خودش. او آشكارا عشق را بر خرد برتري مي‌بخشيد و رندانه متعصبان عقل‌گرا بدين را محكوم مي‌كرد كه چرا با داعيه عقل‌ورزي باز هم به تعصب دامن مي‌زنند!
اي گرفتار تعصب مانده/ دايما در بغض و در حب مانده
گرتو لاف از عقل و از لب مي‌زني/ پس چرا دم در تعصب مي‌زني
از ماندگارترين آثار اين عارف بزرگ بي‌ترديد يكي تذكره‌الاوليا است. اثري به نثر كه به شرح زندگي و حكاياتي از بزرگان عرفان مي‌پردازد. اين اثر علي‌رغم اينكه در نقل حكايت‌ها و از منظر عقل به افسانه مي‌ماند اما داراي وجوه تاريخي راهگشايي در حوزه عرفان است. علاوه بر اين عطار در اين اثر نثري لطيف و موثر را به كار گرفته است. به‌گونه‌اي كه لذتي زيبايي‌شناسانه را نيز به خواننده القا مي‌كند. يكي از جالب‌ترين تذكره‌هاي موجود در اين اثر ذكر رابعه عدويه است. عطار در اين ذكر به شكلي پيشرو او را در زمره اهل عرفان مي‌آورد و از اين كار خود به شكلي بديع دفاع مي‌كند. «آن مخدره خدر خاص، آن مستورة ستر اخلاص، آن سوختة عشق و اشتياق، آن شيفته قرب و احتراق، آن گمشده وصال، آن مقبول الرجال ثانيه مريم صفيه،
رابعه العدويه رحمه‌الله عليها. اگر كسي گويد ذكر او در صف رجال چرا كرده‌اي گويم كه خواجه انبيا عليهم‌السلام مي‌فرمايد: ان‌‌الله لاينظر الي صوركم الحديث. كار به صورت نيست به نيت است... چنانكه عباسه طوسي گفت: چون فردا در عرصات قيامت آواز دهند كه يا رجال! نخست كسي كه پاي در صف رجال نهد، مريم بود عليهاالسلام. كسي كه اگر در مجلس حسن حاضر نبودي ترك مجلس كردي، وصف او در ميان رجال توان كرد. بل معني حقيقت آن است كه اينجا كه اين قوم هستند همه نيست توحيد‌اند. در توحيد، وجود من و تو كي ماند تا به مرد و زن چه رسد. چنانكه بوعلي فارمذي مي‌گويد رضي‌الله عنه نبوت عين عزت و رفعت است. مهتري و كهتري در وي نبود. پس ولايت همچنين بود. خاصه رابعه كه در معاملت و معرفت مثل نداشت و معتبر جمله بزرگان عهد خويش بود و بر اهل روزگار حجتي قاطع بود.»
علاوه بر ديوان غزليات و تذكره‌الاوليا، از ديگر آثار او مي‌توان به منطق‌الطير اشاره كرد. در اين اثر كه داستاني طولاني و تمثيلي از سفر جمعي از پرندگان به قصد ديدار سيمرغ است، عطار دست به تئوريزه كردن عرفان مي‌زند و با شرح مراحل هفت‌گانه اين سلوك به‌شكلي رمزي اين مسير را ترسيم مي‌كند. در اين سفر كه به قصد ديدار پادشاه يعني سيمرغ انجام مي‌شود به‌تدريج از تعداد پرندگان كاسته مي‌شود تا سرانجام سي پرنده به مرحله پاياني مي‌رسند و با تماشاي جمعي خود در آينه حق در مي‌يابند كه سيمرغ درون آنهاست: «چون شما سي مرغ اينجا آمديد/ سي در اين آينه پيدا آمديد». به اين ترتيب عطار به خودشناسي باز مي‌گردد و شناخت حق را معادل شناخت خود در نظر مي‌گيرد.
اسرارنامه، الهي‌نامه، مصيبت‌نامه و... نيز از ديگر آثار اوست. با همه اينها عطار در تاريخ عرفان از سوي عرفاي پس از او به نوعي استاد تلقي مي‌شود تا به آنجا كه مولانا در برابر مقام شامخ او اظهار عجز مي‌كند: «هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم يك كوچه‌ايم». وادي عرفان مسيري پنهان و همواره در معرض اكتشاف است. پس لذت آثار اين حوزه براي آنها كه در پي اين وجه ادبيات هستند مي‌تواند لذتي مدام و مالامال از كشف و شهود باشد. اما شايد بتوان عطار را يكي از لطيف‌ترين اهالي شعر و عرفان دانست. خصلتي كه شايد پيامد اجتناب او از تعصب و خوي تساهل‌گر او باشد. عطار در جاي جاي آثارش چه به نثر و چه به نظم انساني لطيف و در گريز از خشونت جلوه مي‌كند. دايره واژگاني او از اين نظر به‌شدت داراي وحدت دروني و بيروني هستند. از نكات جالب درباره او اين است كه اشعارش به دليل درونمايه شديدا عرفاني و وزن دروني، معمولا كمتر از ديگران در حوزه موسيقي آوازي حضور داشته است. اما برخي از بهترين غزليات او را مي‌توان در آثار محمدرضا شجريان يافت كه از آن جمله مي‌توان به آلبوم «دود عود» اشاره كرد.
داستان عطاري كه مي‌شناسيم پاياني تلخ دارد. او همان‌گونه كه از درون قصه‌اي تكان‌دهنده متولد شد با قصه‌اي تلخ و تكان‌دهنده نيز از جهان رفت. شيخ عطار در جريان حمله مغولان كشته شد و آنچه از اين مرگ نقل مي‌كنند قصه‌اي تلخ است. «گويند مغولي مي‌خواست او را بكشد، شخصي گفت: اين پير را مكش كه به خون‌بهاي او هزار درم بدهم. عطار گفت: مفروش كه بهتر از اين مرا خواهند خريد. پس از ساعتي شخص ديگري گفت: اين پير را مكش كه به خون‌بهاي او يك كيسه كاه ترا خواهم داد. شيخ فرمود: بفروش كه بيش از اين نمي‌ارزم. مغول از گفته او خشمناك شد و او را از پاي درآورد.»
به اين ترتيب شيخ فريد‌الدين عطار نيشابوري در سال ۶۱۸ يا ۶۱۹ و يا ۶۲۶ در حمله‌ مغولان، كشته‌شد و حديث او اگر چه هرگز در هيچ تذكره‌اي به لطافت آنچه او براي ديگران نوشت، نوشته نشد، اما روحي را در تاريخ شعر و عرفان دميد كه تا امروز نيز ادامه دارد.
غزلي از عطار
آتش عشق تو در جان خوش‌تر است
جان ز عشقت آتش‌افشان خوش‌تر است
هر كه خورد از جام عشقت قطره‌اي
تا قيامت مست و حيران خوش‌تر است
تا تو پيدا آمدي پنهان شدم
زانكه با معشوق پنهان خوش‌تر است
درد عشق تو كه جان مي‌سوزدم
گر همه زهر است از جان خوش‌تر است
درد بر من ريز و درمانم مكن
زانكه درد تو ز درمان خوش‌تر است
مي‌نسازي تا نمي‌سوزي مرا
سوختن در عشق تو زان خوش‌تر است
چون وصالت هيچكس را روي نيست
روي در ديوار هجران خوش‌تر است
خشك سال وصل تو بينم مدام
لاجرم در ديده توفان خوش‌تر است
همچو شمعي در فراقت هر شبي
تا سحر عطار گريان خوش‌تر است

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون