هفت صندوق پستي در تجريش براي نامههاي شما
نامه بدونگيرنده به يك عزيز
«در دنياي امروز انسانهايي هستند كه نامهاي را در صندوق پستي نينداختهاند و انسانهايي كه ديگر نيستند تا پاكتي را براي تبريك عيد باز كنند. صندوقهاي پستي منتظرند عابري بايستد و گوشي همراهش را در جيبش بگذارد و براي عزيزي كه امروز هيچ شماره يا آدرسي از او ندارد پيامي بنويسد.» اين جملات در اين روزهاي فرورديني تهران روي بنر زرد رنگي روي ديوار پست خانه تجريش جا خوش كرده. بنري كه كسي نميتواند از كنارش بيتفاوت بگذرد و صندوقهاي رنگارنگي را كه كنار هم رديف شدهاند تا بار دل آدمها را سبك كنند و حرفهايشان را به دوش بكشند، ناديده بگيرند.
ستار وزيري، يزدي هنرمندي است كه اين هنر مفهومي (كانسپتچوآلآرت) را به مناسبت نوروز با همكاري اداره پست در ميدان تجريش تهران اجرا كرده. سي و دو ساله است و متولد يزد. دانشجوي كارشناسي ارشد تبليغات است و در چند نمايشگاه گروهي و انفرادي شركت داشته، و همچنين چندين پرفورمنس آرت را در شهرهاي مختلف طراحي و اجرا كرده است. ميگويد: «هدف از ساخت اين اثر يادآوري و بازسازي روشهاي از ياد رفته ارتباط است، كه در حال حاضر كمرنگ شده يا به كلي از بين رفته است و در واقع يك هشدار به مردم است كه به شكل بيرويه از روشهاي نوين ارتباط استفاده ميكنند و به كلي روشهاي گذشته را از ياد بردهاند. ما در مترو و اتوبوس و هر كجاي ديگر شهر مردمي را ميبينيم كه سرشان در گوشيهايشان است، البته بايد پذيرفت كه اين هم نوعي ارتباط است، اما ما در اين پروژه خواستيم روشهاي از ياد رفته مثل نامهنگاري و ارسال كارت تبريك به مناسبتهايي مثل نوروز را بازسازي كنيم.» طراح صندوقها تا به حال دو متن را در صندوق انداخته است و معتقد است اين كار آرامش روحي خاصي به آدمها ميدهد. آدمها نميتوانند بيتفاوت از كنار صندوقها بگذرند، چند لحظهاي ميايستند و متن روي صندوق را ميخوانند، متني كه از آنها خواسته: «لطفا لحظهاي گوشيهاي همراهتان را داخل جيبتان بگذاريد و در صورت امكان كارت تبريكي تهيه كنيد و بعد از نوشتن پيامي براي آشنايي كه ديگر در كنارتان نيست و نشاني يا شماره تماسي از او نداريد، آن را به دل يكي از اين هفت صندوق پستي بيندازيد تا براي هميشه ماندگار شود.» خانم و آقاي جواني كنار صندوق ايستادهاند و متن روي صندوق را ميخوانند، در اينترنت در مورد صندوقها خواندهاند و حالا بهطور تصادفي صندوقها را ديدهاند و در فكر اين هستند كه متني را در صندوق بيندازند. اما پريا كه منزلشان چند كوچه پايينتر از پست خانه است، چند باري به سراغ صندوقها آمده: «نوشتن آدمو سبك ميكند، هر چند من خيلي خاطرهاي با نامهنگاري و صندوق پستي ندارم، اما چند بار يه دلنوشته توي صندوق انداختم نميتونم بگم چه حسي داشت، اما تجربه خوبي بود. ميخوام يك بار هم براي خودم يه نامه بنويسم و توي صندوق بيندازم.»
وزيري ميگويد: «در ابتدا قرار بود اين پروژه در قالب طرح بهارستان كه سازمان زيباسازي اجرا كرد، انجام شود، اما طرح هفت سين صندوقهاي پستي دير آماده شد، به همين دليل شهرداري با اجراي آن موافقت نكرد، از آنجايي كه صندوقها مربوط به اداره پست بود، اين طرح را با اداره پست اجرا كرديم. در تعطيلات نوروز كارت پستالهاي رنگي سادهاي را آماده كرده بوديم كه مردم پيامهايشان را روي آنها مينوشتند و داخل صندوق ميانداختند.» وزيري در مورد هزينه صرف شده براي اجراي اين طرح ميگويد: «هزينه كار در حد يك پروژه دانشجويي بود، و فقط براي رنگ صندوقها هزينه كردم، خود صندوقها را هم اداره پست همكاري كرد و در اختيارم گذاشت.» اما سرنوشت نامهها و دلنوشتههايي كه مردم در صندوقها مياندازند چه ميشود؟ به گفته طراح اين هنر مفهومي: «صندوقها در روز آخر اجراي پروژه كه روز 31 فروردين است، باز ميشوند، و در واقع در دل اين اثر، يك اثر هنري ديگر نهفته است، و قرار است دلنوشتهها و دست نوشتههاي مردم در قالب يك تابلوي مفهومي با حمايت منطقه نوزده پستي ساخته شود، و همچنين از كپي اين متنها كتابچهاي را تهيه ميكنيم كه به عنوان يادگار توسط اداره پست منتشر ميشود و در اختيار مردم قرار ميگيرد.» تا قبل از 31 فروردين هفت صندوق رنگي ميدان تجريش منتظر دلنوشتهها و نامههاي مردم خطاب به دوستان قديمي يا عزيزاني كه ديگر نيستند، ميمانند، فقط كافي است چند دقيقهاي گوشيهايتان را در جيب بگذاريد و به شيوه ديگري براي برقراري ارتباط فكر كنيد.