محمد حسين مهرزاد
اختلاف افكني اصولگرايان در جبهه اصلاحات موضوع تازهاي نيست. آنچه اين روزها به عنوان خط رسانهاي جريان اصولگرا دنبال ميشود نه اتفاقي تازه است و نه حتي در تاكتيكهاي در پيش گرفته شده كمترين نوآوري و خلاقيتي ديده ميشود. آنها با همان شيوهاي كه سالهاست آن را آزمودهاند باز هم در پي فرار به جلو هستند. در طول ماههاي گذشته اين خط رسانهاي و سياسي جريان اصولگرا آنقدر شفاف بوده كه تخريبها و تهمتها و دو به هم زنيهاي اصولگرايان از صفحات روزنامهها و سايتهاي متعددشان تا خانههاي مردم هم رسيد و با واكنش قاطع رايدهندگان در دو مرحله هفتم اسفند و دهم ارديبهشت روبهرو شد تا سرشكستگي ماهها اختلافافكني كاذب و تلاش براي مايوس كردن مردم براي مخالفان مردم و اصلاحات بماند؛ همان طور كه تلاش آنها براي اختلاف ميان اصلاحطلبان و روحاني ناكام ماند و شكستي ترحمبرانگيز نثار جريان اصولگرا كرد. آنها چند ماه روي اختلاف عارف- روحاني كار كرده بودند، به شيوههاي مختلف تلاش ميكردند هر دو را از موضع رقابت به تخاصم بكشانند اما در نهايت اين عارف بود كه طبق وعده قبلي هنگامي كه خواسته رييس دولت را شنيد آرام و بيهياهو كنار رفت و دستاوردهايي كه ماهها براي رسيدن به آن تلاش كرده بود را تقديم حسن روحاني كرد تا سبد راي او پربارتر شود و در نهايت به پاستور راه يابد.
1) مصادره روحاني
اين پيروزي بزرگ با شادي خياباني مردم و حال خوب شهروندان همراه شد اما اصولگرايان تلاش كردند تا سابقه عضويت روحاني در روحانيت مبارز را برجسته و پيروزي او را پيروزي اصولگرايي معرفي كنند. اين نمايش رسانهاي اصولگرايان با نخستين موضعگيريهاي روحاني و سخنرانيهايش رنگ باخت و آنها خيلي زود فهميدند آنچه پيروزي اصولگرايي ميخواندند شكستي سخت است كه بايد حداقل چهارسال تحملش كنند. اما خود را از تك و تا نينداخته و اينبار كوشيدند اختلاف ميان روحاني و اصلاحطلبان بيفكنند اما مواضع هوشمندانه روحاني و كابينهاش نشان داد ميان او و اصلاحات نه تنها اختلاف وجود ندارد بلكه مرز روشني هم ديده نميشود و ايران پس از 8 سال رييسجمهوري دارد كه نهتنها اصلاحطلبانه سخن ميگويد كه در عمل نيز كم از اصلاحطلبان ندارد. پروژه اختلاف ميان روحاني و اصلاحطلبان در طول سه سال گذشته به فراخور موضوعات مختلف ادامه يافته است. ماهها پيش از برگزاري انتخابات مجلس اصولگرايان ابتدا روي خط اختلاف در جبهه اصلاحات كار كردند تا شايد بتوانند شوراي عالي سياستگذاري انتخابات اصلاحطلبان را با اختلال عملكرد روبهرو كنند. آنها در لايههاي مختلف برنامه جنگ رواني عليه جبهه اصلاحات را تدارك ديدند تا از يك سو با مختل كردن برنامهها به دليل تفرقه و از سوي ديگر با نااميد كردن بدنه اجتماعي اصلاحات به مطلوب خود كه همان قبضه كردن قدرت بود، برسند. دو هدف اين برنامه در فازهاي جداگانه و لايههاي گوناگون دنبال شد كه البته پايان يافته تلقي نميشود و هنوز هم ادامه داد.
2) روحاني - خاتمي
با شروع به كار دولت يازدهم، كارويژه جديدي براي اصولگرايان و رسانههاي هماهنگ و متعدد آنها تعريف شد. اختلاف روحاني- خاتمي درمقطعي حرف اول رسانههاي اصولگرا بود اما با انتشار تصاوير ديدار اين دو چهره، تير آنها به سنگ خورد.
3) روحاني - عارف
نمايش غيرواقعي اختلاف روحاني و عارف با عباراتي نظير دلخوري عارف و قهر وي تيتر اول بسياري از رسانههاي اصولگرا بود اما ديدارهاي منظم اين دو باعث شد تا اين تير نيز به خطا برود.
4) نمايش غيرواقعي تقابل اعتدال و توسعه و اصلاحات
اختلافات پيش گفته با تفرقه افكني ميان اعتدال و توسعه و اصلاحات بازتوليد شد. با خروج نماينده اين حزب از شوراي عالي اصلاحات اصولگرايان به موفقيت اميدوار شدند و گمان كردند با اين اتفاق ميتوانند خط اختلاف نظري را در ليستهاي چندگانه اصلاحطلبان عملياتي كنند. رويايي كه البته خيلي زود با مصاحبههاي شفاف اكبر تركان رنگ باخت. تركان كه عضو ارشد و موسس حزب اعتدال و توسعه است بلافاصله در برابر اين خط تفرقه ايستاد و در چند نوبت اعلام كرد متحدان 92 در سال 94 هم متحد و موتلف يكديگر باقي خواهند ماند. با اين حال مصاحبههاي برخي چهرههاي حزبي در مقاطع مختلف بخشي از پازل تفرقه افكنان را تكميل و آنها را به تعدد ليست و شكست انسجام اصلاحطلبان و اعتدالگرايان اميدوار ميكرد.
5) ندا، عامل اختلاف نبود
در فاز بعدي تفرقه افكنان سراغ حزب ندا رفتند و يك بار ديگر روي خط اختلاف ندا – مشاركت و ندا – اتحاد فعاليت خود را ادامه دادند تا اينكه اينبار مجيد فراهاني، دبيركل اين حزب در مواضع و عملكرد نشان داد حزب متبوعش راهي جز همسويي با كل واحد جريان اصلاحات را در پيش نميگيرد. اين موضوع با حمايت تام و تمام صادق خرازي از تصميمات شوراي عالي و رابطه خوب او و محمدرضا عارف بار ديگر استراتژيستهاي فرسوده اصولگرا را نااميد كرد.
6) كارگزاران، محبوب تفرقهافكنان
پس از شكست اين پروژه آنها با پررنگ جلوه دادن اختلاف موهوم و ساختگي حزب كارگزاران با اصلاحطلبان چند هفتهاي سرگرم بودند تا اينكه حسين مرعشي و يدالله طاهرنژاد در جلسات شوراي عالي اصلاحطلبان ثابت كردند از ديگ اختلاف كارگزاران با ساير اصلاحطلبان آشي براي رقيب بيرون نميآيد.
7) تقابل چهره محور
در ميان اين پروژههاي اصلي آنها لايههاي ديگري را هم تدارك ديدند. لايههايي كه مبتني بر احزاب بزرگ اصلاحطلب نبود و سراغ افراد ميرفت. تبديل اختلافنظرهاي ساده در تكنيكهاي انتخاباتي به يك بحران سياسي بزرگ در جبهه اصلاحات هدف پروژههاي اينچنيني بود كه در يك مورد با كنارهگيري مرتضي حاجي از هيات رييسه شوراي عالي و جايگزيني محسن رهامي اين برنامه خنثي شد. مواردي از اين دست در حافظه يك ساله اصلاحطلبان آنقدر زياد است كه پرداختن به تمامي تلهگذاريهاي اصولگرايان مثنوي هفتاد من كاغذ ميشود. نمونههاي كوچك آن مخالفت با برخي كاركردهاي شوراي عالي و مواضع دو يا سه چهره اصلاحطلب باعث ميشد تفرقه افكنان به ايجاد شكاف اميدوار شوند. اما در تمامي اين موارد با درايت رهبري كاريزماتيك جبهه اصلاحات و مديريت عمليات توسط محمدرضا عارف در شوراي عالي سياستگذاري اختلاف افكنان نصيبي جز شكست نبردند.
8) اميد به تغيير يا سونامي ثبت نام؟
با نزديك شدن به انتخابات، عبور اصلاحطلبان از ميدان مين طراحي شده سختتر و سختتر ميشد. موعد ثبت نام كانديداها كه فرارسيد بسياري از چهرههاي علمي، فرهنگي و نخبگان دانشگاهي براي حضور در مجلس شوراي اسلامي ثبتنام كردند. اگرچه تحليل منصفانه از اين رخداد عجيب و ركوردشكن اميد نخبگان به ايجاد تغيير در جامعه بود اما توپخانه رسانهاي رقيب آن را توطئهاي براي ايجاد بحران كارآمدي نظارت استصوابي دانستند. با ابلاغ نتيجه بررسي صلاحيتها از شوراي نگهبان روشن شد كه ابزار نظارت استصوابي با ثبت نام نخبگان و متخصصان اين كشور دچار بحران كارآمدي نشده و مانند گذشته و حتي بيشتر از قبل كارايي دارد. در برابر اين اتفاق سخت اتحاد استراتژيك اصلاحطلبان و اعتداليون نهتنها تعميق شد بلكه دامنهاي وسيعتر هم يافت و آنها را وارد ائتلافي كرد كه در ليستهايشان از علي لاريجاني تا كاظم جلالي جاي ميگرفتند.
9) تفرقه در ليست واحد
دستگاه عمليات رواني جريان مخالف اصلاحات در اين مرحله وارد فاز تازهاي شد. آنها هر ابزار پيدا و پنهاني را كه در اختيار داشتند به كار بستند تا از رسيدن اصلاحطلبان و اعتدالگرايان به ليست واحد جلوگيري كنند. بازي رسانهاي با نامهاي بزرگ و اختلافاتي كه در اتاقهاي فكرشان ساخته و پرداخته ميشد كاري بود كه در نهايت با تعامل و توافق تمامي نيروهاي حامي دولت به شكست منجر شد.
10)تخريب انتخاباتي
در ايام انتخابات دستگاه اختلاف افكني موقتا جاي خود را به ماشين تخريب داد. ناكارآمدي ماشين تخريب با نتيجه انتخابات به اثبات رسيد و حاميان دولت اعم از اصلاحطلب و اصولگرا كه حالا به برجاميان شناخته ميشدند، توانستند تركيبي را راهي مجلس كنند كه وعدهاش را به مردم داده بودند. آنها مجلسي ساختند كه تندروي را در اقليت محض قرار داد. شكست سخت تندروها و تفرقه افكنان و برباد رفتن روياي اختلاف در ميان متحدان سال 94 با برخي اشتباهات تكنيكي و تاكتيكي معدودي از چهرهها و رسانههاي اصلاحطلب ميرفت تا جاي خود را با پيروزي آنان عوض كند. موضوع رياست مجلس و انسجام يكپارچه اصلاحطلبان براي حمايت از رياست عارف با موضعگيري گاه و بيگاه برخي چهرههاي حزبي همراه شد؛ مواضعي كه كاملا در تضاد با موضع رسمي و اعلام شده حزبشان بود. اين اتفاق بار ديگر عقبماندگي سياسي و توسعه نيافتگي حزبي را به رخ فعالين و ناظران سياسي ايران كشاند.
11) هيات رييسه موقت مجلس دهم
انتخاب هيات رييسه موقت مجلس دهم ميداني فراخ براي تركتازي توپخانه رسانهاي مخالفان فراهم آورد. موفقيت علي لاريجاني در ماجراي رياست مجلس دهم آنها را به اين باور رساند كه اصلاحات شكست خورده است حال آنكه رييس جديد مجلس سرليست اصلاحطلبان قم بود و آنها اين رقابت دوستانه را امري درون ائتلافي ميدانستند. به همين دليل نيز بلافاصله با روشن شدن نتيجه رقابت رياست، محمد عارف لاريجاني را در آغوش كشيد و پيروزياش را تبريك گفت. اين اتفاق كم سابقه در سياست ميتوانست مبناي تعاملات بعدي باشد اما باز هم برخي اشتباهات رسانهاي در جبهه اصلاحات و اتهام زني به نمايندگاني كه به هر دليلي به راي مردم پشت كردند و نام عارف را در برگه راي خود ننوشتند باعث شد رسانههاي اصولگرا باز هم بر طبل اختلاف بكوبند. آنها همچنين تركيب هيات رييسه را دستاوردي معادل «هيچ» براي اصلاحات ناميدند و قريب به 48 ساعت شادانه گفتند و نوشتند و تلاش كردند تا بار پروژه جدايي انداختن ميان سه ضلعي مردم، بزرگان اصلاحات و نمايندگان فراكسيون اميد را دنبال كنند تا اينكه روز گذشته انتخاب هيات رييسه دايم مجلس ورق را برگرداند و وزن واقعي آنها را روشن كرد. انتخاب مسعود پزشكيان و علي مطهري دو عضو متعهد فراكسيون اميد به عنوان نواب رييس مجلس و حضور دو دبير و يك ناظر هيات رييسه نشان داد اميد مردم به تغيير محقق شده است. به تعبيري كه در فضاي مجازي بازتاب فراواني هم داشت نتيجه راي مردم تركيب لاريجاني، پزشكيان و مطهري بود كه ميتوانست به راحتي تبديل به تركيب حدادعادل، بذرپاش و زاكاني شود.
12)ماشين تفرقه و آمادهسازي براي 96
ماشين تفرقه آنها حالا مشغول سوختگيري است. سوختگيري و بازسازي براي تكرار بازي هميشگيشان اينبار در ميدان رقابتهاي انتخاباتي سال آينده. باز هم اميد مردم را نشانه ميروند. اميدي كه شعلههاي كوچكش به سختي از توفانهاي سهمگين اين سالها عبور كرده، زنده مانده و ميتواند پيروزي بزرگتري در خرداد 96 نصيب همه متحدان 92 و 94 كند تا آنها سه گانه خود را براي عبور كشور از بحرانهاي ساخته شده توسط اصولگرايان تكميل كنند.