# هشتاديها
روزي براي نسل پنجم
عصر روز سهشنبه، حدود دو هزار نفر از نوجوانان تهراني با قرار قبلي، در مجتمع كوروش در غرب تهران حاضر شدند تا پايان امتحانات خود را جشن بگيرند. خبر اين ميتينگ كه به نام ميتينگ كوروش، در شبكههاي اجتماعي دست به دست شده، واكنشهاي مختلف و متفاوتي را در ميان كاربران اين شبكهها برانگيخته است، كاربراني كه برخيهايشان از شركتكنندگان اين تجمع بودند و برخي ديگر سالهاي نوجواني را طي كردهاند و به عبارتي دهه شصتي محسوب ميشوند. در ميان پستها و كامنتهايي كه در پستهاي مربوط به ميتينگ كوروش ديده ميشود، شگفتي و حيرت كاربران دهه شصتي و هفتادي، بيش از همهچيز معلوم است، حيرتي كه نشان از عزم متفاوت نوجوانان دهه هشتادي ميدهد. هشتگ #ميتينگ -كوروش، #دهه- هشتادي و #تجمع، هشتگهايياند كه در توييتر بيشتر با آن مطالب مرتبط پست شده است. بسياري از كاربران توييتر كه اكثرا دهه شصتي و هفتادي محسوب ميشوند، در برابر اين اقدام نوجوانان تهراني كه عكسهاي منتشرشده از آنها سن و سال پايينشان را نشان ميدهد، شگفتزده شدهاند. يكي از كاربران توييتر به كريخواني رايج ميان دهههاي مختلف اشاره كرده و نوشته است: «ميتينگ كوروش خيلي مهمه. كركري دههها بسيار حيرتانگيزه. تجمع اين همه آدم با يه خواسته معمولي مهمه.»
مدتهاست كريخواني ميان دهه شصتيها و هفتاديها رايج بود. دهه شصتيها كه اوايل دهه چهارم زندگيشان هستند، هفتاديها را به سطحيبودن و بيدغدغگي متهم ميكردند و هفتاديها هم دل خوشي از شصتيها نداشتند اما در اين ميان، دهه هشتاديها كه تا به حال برگي از هنرنماييهايشان رو نكرده بودند، اينبار هر دو نسل دهه شصت و هفتاد را شگفتزده كردند. البته اين شگفتزدگي و تعجب با انتقاد هم همراه بود كه جاي ميتينگ آن هم ميتينگ دو هزار نفري كه پاساژ نيست، لااقل بايد پاركي را براي اين كار انتخاب ميكردند. توييتهايي كه بوي نااميدي و پيري ميدهد، هم در ميان دهه شصتيهاي سي و چند ساله ديده ميشود.» ديگري نوشته است: «احساس ميكنم بايد كمكم برم خانه سالمندان.»
اما تنها توييت دور از صحنه، كاربران دور از صحنه در مورد اين اتفاق نيست كه فضاي مجازي را پر كرده، هشتگ ميتينگ كوروش يا جستوجوي مكان پاساژ كوروش در اينستاگرام، از سوي شركتكنندگان در ميتينگ، هم جاي تامل دارد. مرور عكسها و ويديوهاي منتشر شده از سوي دهه هشتاديهاي شركت كرده در اين تجمع، نشان از خلئي هيجاني ميدهد. شايد هم تفاوت و شكافي كه بين اين دو نسل وجود دارد، خيلي بيشتر از اينهاست كه به راحتي درك شود.
ميتينگ عظيم جوانان، يكي از كپشنهاست. بعضي از اين كودكان و نوجوانان ديكته درست كلمه ميتينگ را هم بلد نبودند. دختري نوجوان زير عكسي كه منتشر كرده، خبر از هيجانانگيز بودن گاز اشكآور ميدهد.
در ميان عكسها و ويديوها، ويديوي دعواي چند دختر دبيرستاني بيشترين بازديد را داشته و همه با هيجان از آن ياد كردهاند و هر كسي گوشهاي از دعوا را در اينستاگرامش گذاشته است. تاسفي كه دهه شصتيها، همان نسل ميانه جنگ براي نسل حاضر ميخورند، جاي مكث دارد. كاربري در توييترش نوشته: «كساني كه برايشان در فيسبوك جوك ميساختيد از شما با عرضهتر بودند.» ديگري ميگويد: «ما نميتونيم يه قرار 5 نفره با دوستاي خودمون رو ترتيب بديم. اون وقت دو هزار نفر تو يك ميتينگ حاضر شدند!»
اما قرارهاي جمع شدن ميان نوجوانان و جوانان، چند سالي است با تمام شدن درس و مدرسه و دانشگاه، در ميان جوانان و نوجوانان مد شده است. اينبار اما پسران و دختران نوجوان، كساني كه كم سن و سالي از چهرههايشان پيدا بود، دست به چنين تجمعي زدهاند، آن هم از طريق تلگرام و اينستاگرام، شبكههاي مجازي در ايران. تجمعي كه با وجود گذشت يك روز از آن، در چهارشنبه هم در اندازههاي كوچكتر ادامه داشت.