بهمن حسينپور، سفير پيشين ايران در تركيه در گفتوگو با «اعتماد»:
بهبود رابطه ايران و تركيه شتاب ميگيرد
محمدابراهيم ترقينژاد
سفر رجب طيب اردوغان رييسجمهور تركيه به روسيه و سفر محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه كشورمان به تركيه در بازه زماني كمتر از يك هفته موجي از تحليلها و بايد و شايدها را به دنبال داشته است. اين رفت و آمدهاي متعدد و متنوع چه معنايي براي معادلههاي موجود منطقهاي دارد. در اين خصوص گفتوگويي با بهمن حسينپور، سفير پيشين ايران در تركيه داشتيم كه مشروح آن در ادامه ميآيد:
با سفر نخستوزير سابق تركيه به ايران، به نظر ميرسد كه تهران و آنكارا در حال كاهش تنشها و افزايش روابط با يكديگر در يك روند تدريحي هستند. تا چه اندازه اين مساله را قبول داريد؟
متاسفانه روابط ايران و تركيه تحت تاثير مسائلي غير از مسائل روابط دوجانبه مانند سوريه در يك بازه زماني دچار تنشهايي شده بود اما با تدبير صورت گرفته از سوي طرفين و بهخصوص ايران، از حدود چند ماه پيش، شاهد افزايش تلاشها براي كاهش تنشها و نزديكي روابط و بازگرداندن آن به حالت عادي هستيم. با اين حال، در هفتههاي اخير، شاهد يك كودتاي نافرجام در تركيه بوديم كه آن كودتا تاثيرات بسياري را در نوع رويكرد جديد سياست خارجي تركيه داشته است. جمهوري اسلامي ايران، از نخستين كشورهايي بود كه در همان ساعات نخست كودتا و نه پيش از مسجل شدن شكست آن، از اردوغان و دولت تركيه حمايت كرد و اين موضعگيري صريح و سريع حتما تاثيرش را در نوع روابط ميان تهران و آنكارا نشان خواهد داد. از سويي، اردوغان در جريان كودتا، انتظار داشت تا برخي از كشورهاي غربي و عربي مانند عربستان بسيار سريع از او و دولت تركيه حمايت كنند و كودتا را محكوم كنند ولي اين اقدام، از سوي آن كشورها صورت نگرفت و همين موجب ناراحتي و خشم شديد اردوغان از آنها شده است. اين كشورها، كشورهايي بودند كه به نوعي، دوستان سنتي و متحدان تركيه در بحران سوريه محسوب ميشدند اما در مقابل آن كشورها، ايران و روسيه كه در بحران سوريه در طرف مقابل حضور داشتند، كودتا را محكوم كردند. نكته مهم ديگري نيز كه در اين رابطه بايد به آن اشاره كرد، اين است كه روسيه و تركيه پيش از كودتا به عاديسازي روابط و بهبود مناسبات اقدام كردند و ما روزهاي اخير نيز شاهد سفر اردوغان به روسيه و ديدار او با ولاديمير پوتين بوديم كه به نظر ميرسد، سفر مثبت و سازندهاي بوده است و روساي جمهور بيش از هر مساله ديگري در خصوص سوريه با يكديگر رايزني كردهاند. بلافاصله پس از بازگشت اردوغان به تركيه هم شاهد بوديم كه يك هيات سياسي، اطلاعاتي و امنيتي به مسكو سفر كرد. مجموعه اين مسائل و سير تحولات، نشان ميدهد كه تركيه امروز به واقعيتهاي جنگ سوريه پي برده و درصدد حل و فصل آن بحران است. من پيشبيني ميكنم در شرايط كنوني روابط ميان ايران و تركيه، شتاب بيشتري براي عادي شدن و گسترش مناسبات بگيرد و به دوران خوب سابق بازگردد و ما شاهد رخ دادن تحولاتي ميان ايران و تركيه در حل و فصل مناسبات منطقهاي و به ويژه حل بحران سوريه باشيم.
برخي معتقدند كه عاديسازي روابط تركيه با اسراييل و روسيه گامي در جهت ايجاد فضاي تنفسي جديد براي آنكارا است. در چنين شرايطي، كاهش تنشها روابط با تهران چه اندازه ميتواند به ايجاد آن فضاي تنفسي براي تركها كمك كند؟
عاديسازي روابط تركيه با اسراييل را بايد از بهبود مناسبات ميان ايران و تركيه جدا كرد. تركيه و اسراييل پس از رخ دادن ماجراي كشتي مرمره روابطشان به سمت تيرگي رفته بود. در ماجراي كودتا، دولت تركيه آنچنان كه از دولت رژيم جعلي اسراييل انتظار داشت، پاسخ نگرفت چون اسراييلي نيز مانند غربيها و عربستان در ابتداي كودتا نسبت به آن سكوت كردند در حالي كه اردوغان انتظار محكوم ساختن اين كودتا را از سوي آنها داشت. دليل اينكه تركها به سمت عادي شدن روابط با اسراييل حركت كردند، اين بود كه در آن مقطع آنكارا از سوي غرب بهشدت تحت فشار بود و با توجه به روابط ويژه اسراييل با اين كشورها، تركيه فكر ميكرد با اين عاديسازي، آن فشارها از آنكارا دور ميشود يا حداقل كاهش مييابد ولي آنچه در صحنه عمل رخ داد، چيز ديگري بود و در ماجراي كودتا هم صهيونيستها همپاي عربستان و كشورهاي غربي عمل كردند. شرايط امروز نيز با دوران پيش از كودتا بسيار متفاوت است. اردوغان امروز به اين واقعيت رسيده كه در بحران سوريه بايد با ايران و روسيه كنار بيايد و با اين دور كشور همكاري كند تا از اين رهگذر، دوام و بقاي دولتش مستحكمتر و بيشتر شود.
روز گذشته آقاي ظريف به آنكارا سفر كرد كه نخستين سفر يك مقام عاليرتبه ايراني پس از كودتا به آنكارا است. ايران و روسيه نيز دو شريك راهبردي در مسائل منطقهاي محسوب ميشوند. به نظر ميآيد كه روابط روسيه و تركيه نيز با شتاب بسياري در حال حركت به سوي همكاري است. در دوره پساكودتا، تا چه اندازه ميتوان از ايجاد يك ائتلاف و همكاري احتمالي كه طيفي از مسائل و حوزهها را شامل ميشود، ميان تهران، مسكو و آنكارا سخن گفت؟
ابتدا لازم است به اين مساله اشاره كنم كه پس از كودتا، مقامات ايران مايل بودند زودتر از زمان كنوني به تركيه سفر كنند اما شرايط به گونهاي نبود كه زودتر از ديروز، اين سفر صورت گيرد. با اين حال، ايران از نخستين كشورهايي بود كه از دولت قانوني تركيه نسبت به كودتا حمايت كرد. نكته ديگري كه بايد به آن اشاره كنم، اين است كه شايد استفاده از اصطلاح ائتلاف براي همكاريهاي آتي درست نباشد ولي آنچه مسلم است، همكاريهاي ميان تهران، مسكو و آنكارا را شاهد خواهيم بود و اردوغان نيز پس از ديدار با پوتين گفت كه براي حل بحران سوريه بايد از كشورهايي مانند ايران كمك گرفت. هماينك نيز شاهد سفر آقاي ظريف براي اعلام حمايت از دولت تركيه و رايزني در رابطه با مسائل منطقه و بهويژه سوريه هستيم. حتما پس از اين سفر، رايزنيها ميان طرفين در قبال مسائل منطقه و بهويژه سوريه، بيشتر و با نگاه مثبتتري دنبال خواهد داشت. ايران نيز به دنبال گسترش روابط دوجانبه با تركهاست و در اين راستا احتمالا آقاي جهانگيري، معاون اول رييسجمهور در پاسخ به سفر پيشين نخستوزير تركيه، در آيندهاي نزديك به اين كشور سفر خواهند كرد. لازم است بار ديگر تكرار كنم كه تحولات اخير، به حل مسائل منطقه و به ويژه بحران سوريه كمك خواهد كرد.
فكر ميكنيد همكاري احتمالي سهجانبه ميان ايران، روسيه و تركيه، به يك همكاري استراتژيك و بادوام منجر شود يا آنكه اين همكاري مقطعي و موردي باشد؟
قضاوت در اين باره هنوز زود است ولي آنچه مسلم است، تركيه به اين واقعيت رسيده است كه براي كاهش تنشها و فشارهاي داخلي، بايد به سمت حل بحران سوريه حركت كند چراكه بحران سوريه چه پيش از كودتا و چه امروز فشارهاي بسياري را بر اردوغان ايجاد ميكرد. او به اين نتيجه رسيده است كه قصه سوريه بايد حل شود و با تداوم بحران در سوريه، تركيه همچنان در خطر خواهد بود و روابط نامناسبش در منطقه ادامه پيدا خواهد كرد. اقتصاد تركيه نيز يك اقتصاد صادراتمحور است و نياز به آرامش و ثبات دارد. شايد ابتكار اردوغان در سفر به روسيه، كمك شاياني به روند رو به رشد راهحليابي در سوريه كند. البته اين مساله مختص به سوريه نيست و حتما شامل تمامي مسائل منطقه خواهد شد. اردوغان با كودتا به اين نتيجه رسيده است كه دوست و دشمنش كيست و با چه كسي رايزني و همكاري كند.
براي شكلگيري يك همكاري سه جانبه، لازم است چه انعطافهايي ميان طرفين صورت بگيرد؟
مذاكرات سياسي براي حل اختلافات است. به عبارتي، پيشنياز يك همكاري و حل اختلافات، رسيدن به درك مشترك از طريق مذاكرات سياسي است. من فكر ميكنم كه با انجام گفتوگو اختلافنظرات حتما كاهش پيدا ميكند. واقعيتها براي اردوغان پس از كودتا بيشتر روشن شد و افق بيشتري پيشروي او روشن شد و دوست و دشمنش را شناخت. مسلما تحركات و مانورهاي اخير او كمك بيشتري به حل بحران سوريه و ديگر بحرانهاي منطقه خواهد كرد. اگر ايران، تركيه و روسيه بتوانند پشت يك ميز مذاكره جمع شوند، حتما آن رايزني به حل بحرانها سرعت شاياني ميبخشد. ادامه در صفحه 11