مهمترين كارويژه
دولت روحاني
حسين كمالي
دبيركل حزب اسلامي كار
انتخاب مردم در سال 92 راي منفي به سياستهاي دولتهاي نهم و دهم بود. بلوغ و رشد سياسي جريان اصلاحطلب در اين انتخابات باعث شد كه گردونه عرصه مديريتي كشور به سمت آقاي روحاني بچرخد تا شاهد تحولاتي در مديريت اجرايي كشور باشيم. ائتلاف اصلاحطلبان با روحاني توانست نقش مهمي در پيروزي او داشته باشد و وحدت و انسجامي تاريخي را رقم زند. آقاي حسن روحاني در جريان انتخابات 92 تعهداتي به مردم داد كه پس از سه سال از قرار گرفتن بر سكان مديريت اجرايي كشور توانست به برخي از تعهدات پاسخ دهد. با اين حال هنوز تعهداتي هست كه بر زمين مانده و دولت نتوانسته آنگونه كه مطلوب است به آنها پاسخ دهد. با بررسي نقاط قوت و ضعف دولت آقاي روحاني ميتوان در مورد چگونگي اقدامات اساسي دولت در كمتر از يك سال باقيمانده از آن اظهارنظر كرد. در حوزه سياست داخلي از جمله فعاليت احزاب و گروهها، كشور در شرايط نامناسبي به سرميبرد. دولت پيشين اساسا با اصل حزب چندان موافق نبود و همين امر تحزب در ايران را تضعيفتر كرد. دولت در حوزه سياست داخلي اگرچه توانست شرايط ناگوار پيشين را تغيير دهد اما هنوز مشكلات و نواقصي وجود دارد كه دولت بايد در حل آنها بكوشد. حوزه سياست خارجي يكي از نقاط قوت كارنامه روحاني است و وزارت خارجه با پيشبرد مذاكرات هستهاي توانست برخي مشكلات بينالمللي را كه دغدغهاي اصلي براي مردم شده بود، حل كند و در اينراستا رضايت و خرسندي مردم را از عملكرد دولت مشاهده ميكنيم. با اين حال برجام براي كشور ميتواند دستاوردهايي گستردهتر از آنچه هست داشته باشد. ليكن ناكارآمدي ديگر وزراي دولت براي بهرهگيري مناسب از برجام باعث شده تا اين دستاوردها همچنان محدود بماند. تواناييهايي كه وزارت خارجه به عنوان متولي اصلي اين پروژه از خود نشان داد بر كسي پوشيده نيست. ليكن در حوزه اقتصادي و اجتماعي بايد تلاشهاي بيشتري توسط وزراي مربوطه صورت ميگرفت كه متاسفانه چندان عملكرد مناسبي را شاهد نبودهايم. يكي از دلايل عمده ناكارآمدي دولت در اين بخشها عدم انتخاب صحيح مسوولان و عدم تغيير در مديران اجرايي كشور بود. وقتي اعلام ميشود كه مشي اعتدالي بر دولت حاكم است به معناي اين نيست كه امور به وسيله كساني اداره شود كه اصولا به كاركرد، سياستها و مديريت دولت اعتقادي ندارند. در حوزه فرهنگيان، اصناف، كارمندان دولت، هنرمندان و جامعه كارگري و ديگر حوزهها هريك بهگونهاي ميتوان وجود نقصان و نارضايتي را احساس كرد. دولت بايد به خواستههاي اساسي جامعه كارگري پاسخ ميداد و غرض از بيان كلمه دولت به معناي تمام ساختارها و سمتهايي است كه زيرمجموعه دولت به انجام وظيفه ميپردازند. كل ساختار دولت از جمله كابينه و وزرا و ديگر سمتهاي موجود در دولت بايد پيگير سياستهاي دولت باشند. ليكن نتوانستهاند به خواستههاي جامعه كارگري پاسخي درست و منطقي دهند. دولت بايد اصلاح ساختار اقتصادي را در خصوص بهبود وضعيت معيشت ملي و به ويژه زندگي طبقه كارگر را در دستور كار خود قرار ميداد و ميزان اشتغال بايد افزايش پيدا ميكرد. در حال حاضر در بسياري از خانوادهها به ويژه خانوادههاي كارگري دو يا سه فرزند بيكار وجود دارد. اينكه فرزندان بخشي از مسوولان شاغل شدهاند به معناي اين نيست كه موضوع بيكاري در جامعه حل و فصل شده است. همچنين مشكل بيكاري ارتباط نزديكي با مشكلات اجتماعي دارد. عوارض ناشي از بيكاري مثل اعتياد، افسردگي و خودكشي كه ناشي از ضعف عملكرد دولت در اين حوزهها است، دامنگير جامعه شده است. آقاي روحاني بايد توجه كند كه نگهداشت وضعيت موجود و عدماعمال تغييرات اساسي نميتواند راي او را براي دوره دوم رياستجمهوري تضمين كند. اينكه دلخوش به اين باشد كه دولت بحرانزايي نكرده است و در دوران رياستجمهوري آقاي روحاني مشكل جديدي بروز نكرده است، آفت بزرگي است براي دولت، چرا كه اين شيوه براي مردم مقبول نيست. مردم خواستار آباداني و توسعه هستند و اين امر مستلزم پيگيري رويكرد جدي در عرصههاي مختلف كشور از سوي دولت است. دولت بايد اقداماتي انجام دهد كه بيسوادي و فقر و تهيدستي از كشور ريشهكن شود. كارگران امروز از وضعيت معيشتي خود رضايت ندارند. البته اين گفته به معناي نفي تلاشها و عملكرد مثبت دولت نيست.
به نظر ميرسد در مدت حدود 10 ماهي كه از عمر دولت باقي مانده است مهمترين هدف دولت بايد ايجاد اميد در مردم باشد. دولت بايد كاري كند كه مردم اميدوار به آينده شوند و احساس كنند كه آقاي روحاني ميتواند در دور دوم رياستجمهوري خود تحولات اساسي در حوزه اقتصاد در درجه اول و ديگر حوزهها ايجاد كند. با استفاده از روشهايي دولت بايد به مردم اميد تزريق كند چرا كه اگر عدهاي از مردم دلسرد شوند و پاي صندوق راي حاضر نشوند يا راي خود را به فرد ديگري دهند به ضرر دولت تمام خواهد شد. هرچند كه معلوم نيست فرد ديگري كه آراي پايگاه اجتماعي نااميدشده از آقاي روحاني را به خود جلب ميكند، بتواند عملكرد بهتري از دولت يازدهم داشته باشد. گروههاي سياسي حامي روحاني خواستههايي از دولت دارند كه الزاما پست يا مقام نيست بلكه به معناي تغيير و تحولات در بخشهاي مختلف كشور است. اصلاح ساختار اقتصادي و سياسي از جمله تحولاتي است كه ميتواند در اميدبخشي به مردم نقش تعيينكننده داشته باشد. اگر دولت ميخواهد راي مردم را براي دور دوم به دست آورد، بايد در شعارهايش تغييرات اساسي در حوزههاي مختلف كشور را لحاظ كند. دولت بايد بداند كه مردم تشنه تغيير و تحول و بهبود شرايط زندگي خود هستند.