حل معضل جهاني افراط، عزم و اجماع جهاني ميخواهد
معاون سياسي دفتر رييسجمهوري با بيان اينكه بايد از معامله براي «بقا و امنيت» خودداري و با هرگونه تامين فكري، سياسي و مالي اين جريان برخورد اساسي كرد، گفت: مبارزه با افراط راهي نيست كه صرفا نظامي باشد يا بتوان آن را يك تنه يا يك شبه طي كرد؛ حل معضل جهاني افراط، عزم و اجماع جهاني ميخواهد. به گزارش ايرنا، پايگاه اطلاعرساني دولت به بازخواني مقاله «حميد ابوطالبي» درباره شيوع افراطيگري و گسترش روز افزون آن به سراسر دنيا پرداخت. در اين مقاله كه در سال 1388منتشر شد، آمده است: افراط، مبتني برهر آنچه در گريز از قدرت ميگنجد و از بينظمي اجتماعي سود ميبرد و در نابساماني اقتصادي ريشه دارد؛ بر ما خواهدتاخت. از اين رو بايد مبارزه با افراطگرايي را به يك جريان فراگير بينالمللي تبديل كرد و با جلب اعتماد ديگر كشورها، همگان را براي مبارزه با آن فراخواند. معاون سياسي دفتر رييسجمهوري در صفحه شخصي خود در يك شبكه اجتماعي نوشته است: اين روزها دوستان فراواني اصراردارند كه مطلبي درمورد اتفاقات پاريس و فجايع آن بنويسم كه همگان را به اين مقاله كه در وب سايت مركز تحقيقات استراتژيك قابل بازيافت است، ارجاع ميدهم. ابوطالبي ادامه داده است: درمقاله آورده بودم؛ افراط مبتني برهر آنچه در گريز از قدرت ميگنجد و از بينظمي اجتماعي سود ميبرد و در نابساماني اقتصادي ريشه دارد؛ برما خواهدتاخت. بنيانهاي افراط در دهه 80 بيشتر اعتقادي بود تا سياسي و اجتماعي. كاسته شدن از عمق و تيزي آن در دهه 90 ناشي از تطورات سياسي و گرايش به سوي قدرت؛ اما سر برآوردن دوباره افراط در قرن بيست ويكم، هم اعتقادي بود، هم اجتماعي و هم رواني؛ و اين يعني تحولي بزرگ. وي با اشاره به موارد مهم ديگري از جمله گسترش افراطيگري و تروريسم در كشوري هستهيي همچون پاكستان و ياد كردن از آن با عنوان «كوهستانهاي صعب العبور افراطگرايي هستهيي» اينگونه گفته است: در آن مقاله دو هشدار داده بودم. نخست اينكه از منظر جامعه شناختي، نسل دوم افراط كه درحال شكلگيري است با نسل اول آن تفاوتهاي بنيادين دارد. معاون سياسي دفتر رييسجمهوري توضيح داده است: نسل اول كه از درون اسلام گرايي محصور دوران جنگ سرد به درآمده است، نسلي متعاملتر، متساهلتر، كم تجربهتر و محتاجتر بود. ابوطالبي يادآور شده است: در نسل دوم كه از لابلاي خشونتهاي مفرط و زندگي در هراس و جنگ سر برآورده، اثركمتري از تعامل، تساهل و احتياج ديده ميشود و در منظر نسل اول، حفظ حيات امري ايدئولوژيك بود، اما ازديدگاه نسل دوم، حيات وسيلهيي براي رسيدن است. وي در تشريح هشدار دوم نوشته است: هشدار دوم اين بود كه شناخت امريكاييها و غربيان از اين منطقه و پيچيدگيهاي ايدئولوژيك، سياسي و جامعه شناختي و افراطگرايي آن بسيار نابسامان است. معاون سياسي دفتر رييسجمهوري افزوده است: تلاقي منافع مقطعي قدرتهاي فرامنطقهيي و كشورهاي درون آن اجازه نخواهد داد كه اين شناخت ناكافي – در فرض صحت - بتواند موثر افتد و اگر امريكا با هزينه كردن دهها ميليارد دلار نتواند –كه به تنهايي نميتواند- براين امر فايق آيد، چه كسي يا كساني خواهند توانست؟ و سرانجام، منطقه و وراي آن به چه سمت و سويي خواهد رفت؟ ابوطالبي با اشاره به اينكه راه كارهايي در آن مقاله ارايه كرده، اضافه كرده است: اكنون هم به نظرم بهترين راهكارها همان است كه عمل به آنها ميتواند آغاز راه باشد. وي تاكيد كرده است: بايد از تمام متخصصان حوزههاي مختلف علمي براي شناسايي و يافتن راههاي مقابله استفاده كرد. بايد مبارزه با افراطگرايي را به يك جريان فراگير بينالمللي تبديل كرد و با جلب اعتماد ديگر كشورها، همگان را براي مبارزه با آن فراخواند. معاون سياسي دفتر رييسجمهوري خاطرنشان كرده است: از تعامل بيبرنامه با افراطگرايي و پروكسيسازي آن براي منافع كوتاهمدت و به كارگيري عليه ديگران بايد به جد احتراز كرد.