سيدعلي خرم، سفير اسبق ايران در مقر اروپايي سازمان ملل در گفتوگو با «اعتماد»:
ايران قابليت تبديل شدن به شريك اروپا را دارد
گروه ديپلماسي| فدريكا موگريني در حالي روز شنبه سومين سفرش را به تهران انجام داد كه بخشي از رايزنيهاي او در ايران، درباره مناسبات دوجانبه ايران و اروپا و روند اجراي برجام بوده است. در اين باره گفتوگويي با سيدعلي خرم، سفير اسبق ايران در مقر اروپايي سازمان ملل داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
بخشي از رايزنيهاي مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپايي در سومين سفر خود به تهران در رابطه با اجراي برجام و تعهدات اتحاديه اروپايي بوده است. فدريكا موگريني در ديدار با رييسجمهور گفته است كه اتحاديه اروپايي متعهد به اجراي برجام و مصمم به گسترش همكاريهاي اقتصادي با ايران است. اين در حالي است كه هفته گذشته نيز پارلمان اروپا قطعنامه عاديسازي رابطه همهجانبه با ايران را تصويب كرد. به نظر ميرسد كه اروپاييها با سرعت فوقالعادهاي در حال نزديك شدن به ايران هستند. دلايل اين رويكرد جديد اتحاديه اروپا را در چه ميدانيد؟
اين رويكرد اروپا نسبت به ايران رويكرد جديدي نيست و ما پيش از روي كار آمدن دولت نهم، شاهد بوديم كه اروپاييها از روابط نزديكي با تهران برخوردار هستند. اين مساله نيز به دليل جايگاه و شرايط ايران است. ايران از موقعيت ژئوپولتيكي فوقالعادهاي برخوردار است و يك قدرت منطقهاي است كه حل بحرانها بدون او ممكن نيست. از سويي، داراي بازار مصرفي پرسودي است و همچنين ميتواند به عنوان يك قطب براي توليد كالاهاي اروپايي و صادرات آنها به ديگر مناطق پيراموني را داشته باشد. به عبارتي، ايران ويژگيهاي يك كشور مهم را دارد و همين موجب ميشود تا هر كشوري تمايل همكاري با ما را داشته باشد. از سويي، اروپاييها تا 10 سال پيش بزرگترين شريك ما درعرصههاي مختلف بودند، هرچند كه در اين 10 سال، از جايگاهشان در ايران كاسته شد و به كشورهاي شرق آسيا و امارات افزوده شد. اروپاييها ميخواهند آن روابط را احياكنند. با روي كار آمدن دولت روحاني و دستيابي به برجام، شاهد هستيم از درصد آن كشورها كاسته و به اروپا افزوده ميشود. روابط نيز ديگر آن حالت يكطرفه را ندارد و اندكاندك در حال تبديل شدن به حالت دوسويه است. از سويي، تحولات منطقهاي و افزايش تنشها ميان بازيگران درگير در سوريه موجب ميشود تا اروپا بخواهد از توان ايران براي آرامسازي و كنترل بحران در سوريه استفاده كرده و تا به سطح درگيريها ميان طرفين افزوده نشود تا اينكه رييسجمهور جديد امريكا انتخاب شود و آنگاه گامها و رويكرد جديدي براي سوريه در ميان غربيها اتخاذ شود.
به نظر ميرسد كه اروپاييها تمايل دارند تا پيش از واگذاري قدرت در امريكا به رييسجمهور جديد كه قطعا نگاهي شبيه به اوباما به ايران ندارد، هزينههاي هرگونه اقدام عليه برجام را براي دولت بعدي بالا ببرند. تا چه اندازه اين گامهاي جديد اروپا را در راستاي مهار سياستهاي ضدايراني رييسجمهور بعدي امريكا ميدانيد؟
لزوما اين گامها در اين راستا نيست. اتحاديه اروپايي مجموعهاي از كشورهايي است كه هماينك دچار مشكلاتي هستند و همين موجب ميشود تا آنها براي خروج از آن مشكلات به دنبال راهكارهايي باشند و براي آيندهشان برنامهريزي كنند و شريكي را انتخاب كنند. در شرايط كنوني ايران قابليت تبديل به اين شريك را دارد. برجام نيز بهانهها را از امريكا و طرف مقابل در جهت تشديد فشارها گرفته است.
در صورتي كه ميان تهران و واشنگتن درباره برجام يا مسائل ديگر اختلافات تشديد شود، اروپاييها در شرايط پسابرجام حاضر خواهند شد تا به تلطيف فضا و به نوعي ميانجيگري دست بزنند؟
در صورتي كه روابط ايران و اتحاديه اروپايي در همه ابعاد گسترش يابد، شايد تلاشهايي در جهت كاهش اختلافات و تلطيف فضا انجام دهند. اين گسترش روابط نيز نه در حرف بلكه در عمل بايد رخ بدهد و ايران و اروپا بتوانند به شريكي براي يكديگر تبديل شوند. آنها عزم احياي روابط را با ايران دارند. ما هستيم كه بايد انتخاب كنيم كه ميخواهيم آن روابط احيا شود يا نه.
موگريني در ديدار با حسن روحاني تاكيد كرده كه بايد به مردم ايران گفته شود كه دستاوردهاي اجراي برجام در حال رونمايي است. اين در حالي است كه ايران ميگويد هنوز اين دستاوردها را به شكل كامل احساس نكرده است...
اين سخن را همه در ايران نميگويند. ايران در اجراي برجام انتقاداتي دارد ولي معتقد است كه برجام دستاوردهايي داشته است. تفاوت شرايط ايران قبل و بعد از برجام در عرصه بينالمللي و همچنين مبادلات تجاري امر مشهودي است. سخن مذكور بيشتر از زبان مخالفان برجام گفته ميشود.
به هر حال ايران انتقاداتي نسبت به طرف امريكايي در اجراي تعهداتش دارد. اروپا تا چه اندازه ميتواند امريكا را در مسير اجراي برجام تحت فشار قرار دهد؟
اروپا در جايگاهي نيست كه بخواهد امريكا را براي اجراي برجام تحت فشار قرار دهد. نكته مهم اين است كه آنها خود به تعهداتشان پايبند باشند و آنها را اجرا كنند چراكه اين اروپا نيست كه بر امريكا تاثير ميگذارد بلكه امريكاست كه بر اروپا تاثير ميگذارد.
رييسجمهور به موگريني گفته است كه ايران مهياي گفتوگوهاي همهجانبه با اروپاست و اين در حالي است كه يكي از اصليترين اختلافهاي ميان ايران و اروپا مسائل حقوقبشري است و در ايران هم تنها مرجع تصميمگيرنده در خصوص مسائل حقوقبشر دولت و وزارت امور خارجه نيست و مراجع ديگري هم حضور دارند. تا چه اندازه ميتوان مسائل حقوق بشري را اختلاف اصلي يا مانع جدي در مسير ارتقاي رابطه ايران و اروپا دانست؟ چه راهكاري براي از ميان برداشتن اين مانع وجود دارد؟
حقوقبشر يكي از دغدغههاي جدي اروپاييهاست. اين دغدغه نيز مختص به ايران نيست و آنها نسبت به همه اين رويكرد را اتخاذ ميكنند. توجه به مسائل حقوقبشري يك از عوامل توسعه مناسبات اروپاييها در عرصههاي تكنولوژيكي، صنعتي، سرمايهگذاري و... مختلف است. اين نكتهاي است كه ايران بايد به آن توجهكند. البته اين مسير حقوقبشر، مسير يكطرفهاي نيست و ايران هم درباره اروپا دغدغههايي دارد كه عدم توجه به آن دغدغهها موجب ميشود تا ايران رغبتي براي گفتوگو نداشته باشد. پس لازم است كه طرفين گفتوگوهايي را داشته باشند و در آن به دغدغههاي يكديگر توجه كرده و به آن رسميت ببخشند مگرنه آن گفتوگوها به سرانجامي نخواهد رسيد و روابط در سطح باقيخواهند ماند.