فوريه 2017 منتشر ميشود
تازهترين رمان
هاروكي موراكامي در راه است
بهار سرلك
هاروكي موراكامي كه ماه گذشته براي دريافت جايزه هانس كريستين اندرسن به دانمارك سفر كرده بود تازهترين رماني كه روي آن كار ميكرد را «داستاني غريب» توصيف كرد و گفت اين رمان بلندتر از «كافكا در كرانه» و كوتاهتر از «1Q84 » خواهد بود. چهارشنبه گذشته انتشارات شينچوشا با انتشار عكسهايي از جلد كتابي سفيد اعلام كرد تازهترين اثر هاروكي موراكامي فوريه 2017 روانه بازار كتاب ژاپن ميشود. اين انتشارات عنوان كتاب، درونمايه و تاريخ دقيق انتشار اين كتاب را مشخص نكرده است و فقط از بلند بودن اين رمان خبر داده است.
اين اثر بلند نخستين رمان اين نويسنده تحسين شده پس از «سوكورو تازاكي بيرنگ و سالهاي زيارتش» است كه آوريل 2013 در قفسههاي كتابفروشي ژاپن جاي گرفت. تازهترين اثر موراكامي چهاردهمين رمان او خواهد بود و طبق خبر ناشر كتاب دو جلدي 2000 صفحهاي خواهد بود. سال گذشته نويسنده كتاب «جنگل نروژي» شش داستان كوتاه را در قالب كتابي با عنوان «مردان بدون زنان» منتشر كرد كه شامل يك داستان جديد و پنج داستاني كه در مجلههاي ادبي منتشر شده بود، ميشد.
موراكامي به هنگام دريافت تنديس برنزي «جوجه اردك زشت» از بنياد هانس كريستين اندرسن درباره روند نوشتن خود به حضار گفت كه پيرنگ داستان را از پيش طرحريزي نميكند و در عوض با يك صحنه يا ايده، نوشتن را شروع ميكند: «وقتي مينويسم اجازه ميدهم اين صحنه يا ايده راه خودش را برود. به عبارت ديگر در روند نوشتن به جاي اينكه از ذهنم كار بكشم از طريق حركت دستم است كه فكر ميكنم. در زمان نوشتن آن چيزي كه در ناخودآگاهم است نسبت به آنچه در خودآگاه ذهنم است برتري دارد.» او به شيوه تربيت و الگوي كار منتقدان و بسياري از خوانندگان خرده گرفت و گفت: «آنها تمايل دارند داستانها را تحليلي بخوانند. آنها در مدرسه يا جامعه ياد گرفتهاند كه خوانش تحليلي، شيوه خوانش صحيح است. مردم متون را از ديدگاه آكادميك، جامعهشناختي و روانكاوانه تجزيه و تحليل ميكنند. اگر رماننويسي سعي كند ساختار داستاني را منتقدانه بنا كند، سرزندگي ذاتي داستان از دست ميرود چون همزادپنداري ميان نويسنده و خواننده شكل نخواهد گرفت.»
موراكامي درباره شيوه خوانش انتقادي منتقدان گفت: «اغلب ميبينيم رمانهايي را كه منتقدان از آنها استقبال ميكنند و هياهو به راه مياندازند، خوانندهها دوست ندارند اما در بسياري از موارد به اين دليل است كه آثاري كه منتقدان از لحاظ انتقادي عالي ميبينند در به دست آوردن همزادپنداري طبيعي خوانندهها با شكست روبهرو ميشود.»
هاروكي موراكامي سال ١٩٤٩ در شهر كيوتو ژاپن بهدنيا آمد. موراكامي پس از انتشار نخستين رمانش در سال ١٩٧٩، كافه- موسيقي خود را كه با همسرش ميگرداند فروخت و تمام وقت خود را به نوشتن اختصاص داد. موراكامي با انتشار داستان نوستالژيك «جنگل نروژي» در سال ١٩٨٧ خود را رماننويسي قدر در جهان معرفي كرد. هاروكي موراكامي نه تنها نويسندهاي بحثبرانگيز است بلكه تجربيترين رماننويس ژاپني كه آثارش به انگليسي ترجمه شدهاند به شمار ميرود. ميليونها نسخه از آثار اين نويسنده 67 ساله در سراسر دنيا فروخته شدهاند. رمانهاي مشهور او در مرزي بين رئاليسم و حكايت تمثيلي، هودانيت (whodunit شكسته عبارت «كار كيست») و علمي - تخيلي است: براي مثال شخصيت محوري رمان «سرزمين عجايب بيرحم و ته دنيا» آدمي است كه دو ذهن دارد. داستان كتاب، دو بخش روايي موازي -همانند رمان «كافكا در كرانه»- دارد كه فصلهاي فرد رمان در سرزمين عجايب بيرحم ميگذرد و راوي آن جواني است كه از ضمير ناخودآگاه خود براي رمزنگاري استفاده ميكند و فصلهاي زوج در ته دنيا رخ ميدهند. موراكامي در آثارش تعلق خاطري عميق به كشف و درك ذات انساني دارد. قهرمانهاي داستانهاي او اغلب به سرزمينهاي ماوراءالطبيعه- ناخودآگاه، رويا، سرزمين مردگان- سفر ميكنند تا مستقيما خاطرات خود از مردم و اشيايي كه از ياد بردهاند را بررسي و تحليل كنند.
موراكامي نويسندهاي ژاپني است اما او نويسندهاي جهاني به شمار ميرود؛ استقبال از آثار او نه تنها به خاطر پرداختن موراكامي به فرهنگ ژاپني است بلكه او در داستانهايش به واكاوي پرسشهايي كه دلمشغولي انسانهاست ميپردازد. طبيعت يك انسان چيست؟ معناي «شادي» يا «موفقيت» در عرصه جهاني چيست؟ چرا برخي از ساختارهاي جوامع معاصر به ستوه آمدهاند و اين آدمها چه جايگزيني براي اين جوامع دارند؟
هاروكي موراكامي علاوه بر جوايز و افتخاراتي كه در كشور خود به دست آورده در سطح بينالمللي نيز مورد تقدير و تحسين قرار گرفته است كه جايزه بينالمللي داستان كوتاه « فرانك اوكانر» و جايزه «جهان فانتزي» از آن جملهاند. همچنين در سالهاي اخير از موراكامي با عنوان شايستهترين برگزيده جايزه نوبل ياد كردهاند. سال 2012 رولاند كاتس، خبرنگار مجله نيويوركر نظر او را درباره جايزه نوبل پرسيد و او با خنده گفت: «نه، من جايزهاي نميخواهم. اين جايزه يعني كار من تمام شده است. »