آيتالله موسوي اردبيلي
از نگاه سروش محلاتي:
عالم واقعي حكومتزده
و قدرتزده نيست
محمد سروش محلاتي گفت: مرحوم آيتالله موسوي اردبيلي اين هنر را هم داشت كه از اين قيد و بند قدرتهاي دنيايي آزاد باشد، او فراتر از خواست حكومت اظهارنظر ميكرد و فهم خود را در اختيار كسي قرار نميداد. به گزارش شفقنا، سروش محلاتي در سخنراني خود به مناسبت چهلمين روز درگذشت حضرت آيتالله العظمي موسوي اردبيلي گفت: آيتالله موسوي اردبيلي هم حكومت را ميشناسد و هم در اجتهاد، عوامزده، حكومتزده و قدرتزده نبودند. وي ادامه داد: موضوع ديگري كه مانع آزادانديشي است و آيتالله موسوي اردبيلي از اين بند هم عبور كردند، بند «عوامفريبي» بود، يكي از مشكلاتي كه در كار عالم ديني وجود دارد، اين است كه با ذائقه عوام چه بايد كرد، آنچه كه آنها نميپسندند، نميخواهند و نميپذيرند را ميتوان ابراز كرد يا خير؟سروش محلاتي تاكيد كرد: آيتالله موسوي اردبيلي در عين حالي كه به حكومت توجه داشت، نسبت به مخاطرات قدرت بهشدت حساس بود و آنها را خوب ميشناخت و نسبت به اينها هشدار ميداد، اين گرايش دقيقا در برابر «دو جريان» ديگر است، يكي جرياني كه اصلا اعتنايي به حكومت ندارد و انزواي فكري را انتخاب ميكند و ديگري جرياني كه به حكومت نزديك ميشود و بلكه در حكومت هضم ميشود و هويت و استقلال خود را از دست ميدهد. آيتالله موسوي اردبيلي نه صرف نظر از حكومت ميكرد و نه مرعوب حكومت ميشد و استقلال خود را از دست ميداد. در استفتائاتي كه از ايشان هست اين نكته به خوبي روشن است؛ در مساله هيات منصفه در محاكم كه بيش از ۳۵ سال است در مورد آن چالش داريم و اشكال و ايراد فقهي كه سابقه داشته و همچنان هم وجود دارد؛ در اين مورد از ايشان سوالي پرسيده ميشود مبني بر اينكه «اگر شخصي با قوه قضاييه دعوا داشته باشد، در واقع قوه قضاييه طرف دعواست و داوري هم با طرف دعواست، ديگر چه اعتمادي به عدالت باقي ميماند؟ پاسخ ايشان اين است: «در جرايمي كه حكومت يا دستگاه قضايي به طور خاص طرف دعوا محسوب ميشود مثل جرايم امنيت ملي و جرايم سياسي لازم است نهادي مستقل ايجاد شود تا به چنين جرايمي رسيدگي كند به گونهاي كه يك طرف دعوا حاكم در قضيه محسوب نشود.