اما برخي معتقد هستند كه روسيه ميخواهد خلأ كاهش حضور امريكا در خاورميانه را با حضور خود پر كند. چقدر با اين تحليل موافقيد؟
اينكه روسيه در سالهاي اخير به ويژه از 2012 و روي كار آمدن مجدد پوتين، سياست خاورميانهاي روسيه تغيير يافته و متحول شده است، شكي نيست. اين سياست خاورميانه روسيه چهار محور اصلي دارد: همكاري همهجانبه با تمامي كشورهاي منطقه، ايجاد موازنه منطقهاي ميان ايران و عربستان و تركيه، حفظ دولت در سوريه و در نهايت، مبارزه با تروريسم. اين چهار موضوع، اركان اصلي سياست خارجي خاورميانهاي روسيه است اما اينكه روسيه بخواهد در بلندمدت در منطقه حضور نظامي داشته باشد، پاسخ خير است. به عبارتي، روسيه در بلندمدت ميكوشد پايگاه نظامياش را در سوريه كه از جنگ سرد تاكنون باقي مانده، حفظ كند و از طريق روابط با كشورهاي منطقه، بتواند از هرگونه تغيير در موازنه منطقه قدرت كه براي دولت روسيه در موضوعات مربوط به خاورميانه و مسائل كشورهاي مشتركالمنافع تهديداتي را ايجاد كند، جلوگيري نمايد. مهمترين ويژگي اين سياست، سلبي بودن و حفظ وضعيت موجود است و با يك سياست ايجابي كه طرح و ابتكار جديدي داشته باشد، همراه نيست. دولت روسيه به دنبال تغيير و ايجاد شرايط جديدي در منطقه نيست. ميخواهد اين وضعيت حفظ شود و در پرتو آن، تهديدات را براي روسيه و متحدان منطقهاياش و همچنين سرايت تروريسم و دخالت احتمالي بلوكهاي قدرت به مناطق حوزه نفوذ روسيه را كنترل كند.
از سوريه به عنوان نخستين مسالهاي كه روسها براي حل آن اقدام خواهند كرد، نام برديد. هماينك در روند حل اين بحران شاهد تسريع بخشي از سوي روسها هستيم. در چنين شرايطي، ايران و روسيه و تركيه به عنوان سه بازيگر فعال و مهم در سوريه توانستند به توافقي برسند و آتش بس در سوريه مستقر شود. چقدر اين توافق قابليت جامعيت بخشيدن به ديگر بازيگراني را دارد كه مخالف حل سياسي بحران سوريه هستند؟
براي حل بحران سوريه، ما شاهد سه روند بودهايم: روند نخست، تلاشي بود كه از ژنو آغاز شد و نزديك به 30 كشور مختلف جمع شدند و تصميماتي را هم گرفتند ولي آن تلاش به نتيجهاي نرسيد زيرا بسياري از كشورهايي كه در آن نشست حضور داشتند، تاثيري را در روند صلح در سوريه ندارند. روند دوم، روندي است كه در وين صورت گرفت و ميان امريكا و روسيه دنبال شد و توانست از تعارض ميان روسيه و امريكا جلوگيري كند. به عبارتي، اين روند هرچند نتوانست به توافقي لازمالاجرا برسد اما تنش ميان مسكو و واشنگتن را درباره سوريه كنترل كرد. روند سوم، روندي است كه ميان ايران، روسيه و تركيه در مسكو شروع شده است و قرار است با حضور اعضاي بيشتر در آستانه ادامه يابد. اين روند در عمل موفقتر از روندهاي قبلي، خود را نشان داده است.
چه دلايلي موجب موفق بودن آن از نگاه شما شده است؟
يك دليل به خاطر آن است كه اتحاد ايران و روسيه در سوريه موجب شده تا طرف مقابل دچار تشتت بشود. نشانه اين تشتت ورود تركيه بدون حضور عربستان و ديگر كشورهاي عربي است. از طرفي، مسائلي كه در تركيه مانند بهبود و ترميم روابط مسكو و آنكارا و چه كودتا و چه عملياتهاي تروريستي، صورت گرفته است، موجب شده تا دولت تركيه وارد عرصه حل بحران سوريه بشود. در اين روند، ايران و روسيه و تركيه كه بيشترين نقش را در سوريه دارند، حاضرند و همين مساله موجب ميشود روند صلح تسريع پيدا كند و حتي قطعنامهاي براي حمايت از اين آتش و روند در شوراي امنيت تصويب شود. به نظر ميرسد، اين روند موفقيتآميزي خواهد بود و حضور ساير دولتها در حد محدودي ميتواند كمك كند ولي اگر قرار باشد كشورهاي زيادي به آن اضافه شوند، اين روند ممكن است با چالش روبهرو شود.
مثلا چه كشورهايي؟
مثلا ورود عربستان و قطر ميتواند شرايطي را ايجاد كند و روند را كند سازد. ممكن است آن كشورها مسائلي همچون كنارهگيري دولت اسد را مطرح كنند در حالي كه وضعيت كنوني سوريه در شرايطي نيست كه كسي از تغيير دولت بخواهد سخن بگويد. دولت سوريه كم و بيش تثبيت شده و مخالفان دولت سوريه يعني قطر و عربستان بايد اين مساله را بپذيرند كماآنكه تركيه آن را پذيرفته است.
عربستان و امريكا در اين توافق كماكان حضور ندارند و به نظر نميرسد كه آنها بخواهند ادامه حضور بشار اسد را بپذيرند و...
اگر نپذيرند، توافقي هم نميشود. اگر توافق هم نشود، همين روند كنوني حمايت از دولت دمشق را ادامه خواهد داد. آنها تلاش ميكنند در صحنه عملياتي، وضعيت را به گونهاي رقم بزنند كه مخالفان چارهاي جز پذيرش شرايط موجود را نداشته باشند.
اين مساله نميتواند موجب ايجاد يك جنگ فرسايشي در خاورميانه بشود؟
خير. روندي كه در سوريه است، روسيه را وارد جنگ بلندمدت و فرسايشي نميكند زيرا روسها از طريق نيروي زميني وارد نشدهاند و نيروي هواييشان را به سوريه فرستادهاند. اگر ادامه جنگ براي كسي هزينهاي داشته باشد، اين هزينه در درجه اول براي دولت و ملت سوريه و سپس براي ايران و تركيه خواهد بود.
آيا امريكاي ترامپ به طرح و توافق روسها براي سوريه خواهند پيوست؟
به احتمال زياد ترامپ طرح روسها را در سوريه به چالش نميگيرد اما اگر دولت آينده امريكا با اين روند همراه نشود بايد ديد كه تا چه اندازه تركيه حاضر است به طرح امريكا بپيوندد. به نظر من تركيه انگيزهاي براي كمك به ادامه بحران در سوريه نخواهد داشت.
اين سند از همكاري همهجانبه با ايران سخن گفته است. آيا روسيه درصدد تسري دادن تجربه همكاري در سوريه در ساير حوزههاي ديگر است؟
همكاري با ايران در موضوعات منطقهاي و دوجانبه در جريان است و ادامه پيدا خواهد كرد. اما در مورد موضوعاتي نظير يمن، روسيه سياست قبلي خود را ادامه خواهد داد و به نظر من موضوع همكاري در سوريه يك موضوع منحصربهفرد است و بعيد است در بحرانهاي ديگر تداوم يابد.
نگاهي كه در اين سند به اعراب شده است، چيست؟
روسيه به همكاري با همه كشورهاي منطقه نگاه مثبت دارد و در اين سند هم از ادامه گفتوگوي راهبردي با كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس و همكاري با ساير دولتهاي منطقه سخن به ميان آمده است.
با توجه به تنش ميان تهران و رياض، آيا روسيه تمايلي براي ميانجيگري ميان دوطرف دارد؟
روسيه منافع مشخصي در كاهش تنشهاي منطقهاي ميان ايران و عربستان ندارد مگر در مواردي مثل موضوع انرژي. براي روسيه موازنه منطقهاي در خاورميانه يك اولويت است.