داستان عشق يك شهر و يك مرد
توتي؛ اسطوره رم
مدتهاست كه در اروپا اگر بازيكني فراتر از نام باشگاهش بازي كند، محال است از وسوسه غولهاي فوتبال اين قاره در امان بماند. حتي ستارههاي بزرگي مثل استيون جرارد، رائول گونزالس و الساندرو دلپيرو هم مجبور شدند، سر پيري چمدانهايشان را ببندند و پس از عمري بازي كردن براي باشگاه مورد علاقهشان، راهي تيمي ديگر شوند. در اين ميان اما يك استثنا وجود دارد كه با وجود ۴۰ سال سن هنوز دارد براي تيمش بازي ميكند؛ فرانچسكو توتي. فرانچسكو توتي در رم به دنيا آمده، بزرگ شده و خانواده و هفت پشت او رمي بودهاند. عشق به رم با جان و تن او آميخته شده و هيچوقت هم سعي نكرده آن را پنهان كند. چند سال پيش وقتي از او پرسيدند چرا هيچوقت رم را ترك نكرده، گفت: «رم براي من يعني خانوادهام، دوستانم و همه آنهايي كه دوستشان دارم. يعني دريا، كوهها و بناهاي تاريخي.»
اين كه توتي هميشه در رم مانده به اين دليل نبوده كه از باشگاههاي ديگر پيشنهادي نداشته؛ ميلان و رئال مادريد تنها دو مورد از باشگاههايي هستند كه از همان ۲۳ سال پيش، وقتي او براي نخستين بار با پيراهن زرد و قرمز جوانان رم به زمين رفت، تلاش كردند او را از باشگاه محبوبش جدا كنند. منچستريونايتد هم در سالهاي ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ براي خريدن او پا پيش گذاشت اما دست خالي برگشت. توتي اما هرگز راضي به رفتن نشد. او كه حالا ۴۰ سال سن دارد، چندي پيش گفت: «خوششانس بودهام كه در تمام دوران حرفهايام تنها يك پيراهن به تن كردهام. اين براي من خيلي اهميت دارد و چيزي است كه هميشه به دنبالش بودم. هميشه ميخواستم از معدود كساني باشم كه تنها پيراهن يك تيم را به تن كرده و هوادار و بازيكن يك تيم بودهاند.»
توتي در سپتامبر ۱۹۷۶ به دنيا آمد، سال ۱۹۸۹ به تيم جوانان رم پيوست و در ۱۹۹۳ براي نخستين بار با پيراهن تيم اصلي به زمين رفت و از آن زمان تا حالا يك قهرماني در سري A، دو قهرماني در جام حذفي و دو قهرماني در سوپرجام ايتاليا را تجربه كرده. او از ۱۹۹۸ هم بازوبند كاپيتاني اين تيم را به دستش بسته. نكته غافلگيركننده اينجاست كه اگر مادر توتي پيشنهاد سخاوتمندانه ميلان را رد نكرده بود، ممكن بود پسرش شانس بازي كردن در تيمي كه از بچگي هوادارش بود را پيدا نكند و سرنوشت براي او و باشگاه رم طور ديگر رقم بخورد. توتي در اين باره گفته: «در رم فقط دو گزينه داري، آ. اس رم يا لاتزيو. در خانواده ما رم تنها گزينه ممكن بود.» عشق توتي به رم البته عشقي يكطرفه نيست و اين شهر با وجود داشتن يك تيم مهم ديگر - لاتزيو كه دشمن خوني رم به حساب ميآيد- وفاداري او را بيجواب نگذاشته. چند سال پيش، «لوكا مالئونته»، هنرمند خياباني مامور شد روي يكي از ديوارهاي «سن جوواني»، محلهاي كه توتي در آن بزرگ شده بود، تصويري از او را بكشد. اين بخشي از برنامه شهرداري براي اداي احترام به شخصيتهاي نمادين شهر بود. ديوارنگاره توتي يكي از ديوارهاي يك ساختمان سه طبقه را پر كرده و جالب اينكه طرفداران لاتزيو كوچكترين صدمهاي به آن وارد نكردهاند. بي شك همين علاقه متقابل بين توتي و رم است كه او را تا حالا سرپا نگه داشته. در حالي كه بسياري از هم دورهايهاي او كفشهايشان را آويزان كردهاند، انگار او هنوز برنامهاي براي خداحافظي از فوتبال ندارد: «به خاطر عشق به رم و فوتبال است كه هنوز دوام آوردهام. من با هر دويشان ازدواج كردهام. فوتبال براي من فقط يك بازي نيست، فوتبال عشق من است، همه چيز من است. اما عشق به رم برايم فراتر از هر چيز ديگريست... هنوز بازي ميكنم چون از بازي كردن لذت ميبرم. هنوز شور و هيجانش را دارم. از تمرين كردن در كنار همتيميهايم لذت ميبرم. تا زماني كه فوتبال بازي كردن خوشحالم ميكند، اين كار را ادامه خواهم داد.» نبوغ توتي را ميشود در سه ويژگي بينظير او خلاصه كرد: توانايي در ساخت موقعيت از هيچ حتي با پاي غيرتخصصي، قدرت تمامكنندگي مرگبار و اعتماد به نفس. ويژگيهايي كه به خاطر داشتن ذهني متفاوت به آنها دست يافته. توتي موقعيتها را از قبل در ذهنش ميسازد.
همين ويژگيهاست كه او را به اصليترين مهره تيم رم در دو دهه اخير تبديل كرده. در اين سالها بعضي مربيها همه تلاششان را براي كمرنگ كردن نقش توتي كردهاند، از جمله لوئيس انريكه، سرمربي كنوني بارسلونا. مردي كه تاوان اين كار را پرداخت؛ نه با اخراج شدن كه با پايين آمدن راندمان تيم. در اين ميان سوالي كه ذهن خيليها را مشغول كرده اين است كه «كاپيتان» تا كي ميتواند ادامه دهد؟ خود او گفته كه اصلا به زندگي بعد از خداحافظي از فوتبال فكر نميكند و سن برايش فقط يك عدد است. اما همه ميدانند كه بالاخره دير يا زود اين فصل از زندگي توتي بسته خواهد شد. كاري كه براي او آسان نخواهد بود. توتي هميشه گفته كه از تغيير خوشش نميآيد و در اثباتش همين بس كه همه عمر در رم مانده و تا زمان ازداوجش با همسرش «ايلاري» خانه پدرياش را هم ترك نكرد: «به زندگي بعد از فوتبال فكر نكردهام اما ميدانم يك زندگي ديگر خواهد بود، يك دنياي ديگر.» بازنشستگي توتي براي فوتبال هم چندان آسان نخواهد بود، رفتن او پايان يك عصر فوتبالي را رقم خواهد زد. عصري كه به عقيده خود توتي در آن تكنيك برتر از قدرت بدني بود: «قبلا فوتبال بيشتر فني بود تا فيزيكي. من آن را ترجيح ميدادم. آن موقعها فوتبال تكنيكيتر بود و آرامش بيشتري داشت. فوتبال يعني اين. ورزشي كه تكنيك و ذهن در آن حرف اول را ميزنند. همهچيز در ذهن اتفاق ميافتد. بايد بداني توپ كجاست و تو ميخواهي آن را كجا ببري... من دوست دارم فكر كنم و در مورد اينكه چه كار بايد بكنم و در كجاي زمين بايستم تصميم بگيرم. وقتي فكر ميكني، كمتر اشتباه ميكني.»