پاسخ حميد انصاري به ادعاهاي واهي حميد روحاني:
آيا اين است رسم تاريخ نگاري امانتدارانه؟
گروه سياسي| حميد روحاني در سلسله توهينهايي كه نثار مقامات ايران ميكند، اينبار بيت امام و موسسه تنظيم و نشر آثار ايشان را مخاطب قرار داده و آنان را كساني مينامد كه ميخواهند از نام امام نان بخورند. در خبرهايي كه از نشست خبري سيدحميد روحاني و با تيترهايي همچون «مجمع مدرسين و محققين بايد لغو پروانه شود» و «به نظر ميرسد مساله امام براي موسسه تنظيم آثار تمام شده است» منتشر شده است، روايتي هم از يك سخنراني با هدف تخريب امام مطرح ميشود. در اين روايت كه حميد روحاني در آن ادعا ميكند فرصت سخنراني از سوي مجمع مدرسين براي فردي به نام شيخ علي تهراني فراهم آمده تا در جهت تخريب چهره امام از آن استفاده شود، با واكاوي موسسه نشر آثار و ارزشها كاشف به عمل ميآيد كه گوينده اين افترا همان شيخ علي تهراني معروف است كه سرانجام شومش به پناه بردن به صدام و چندين سال فحاشي در رسانههاي بعثي عليه ملت ايران و امام و انقلاب انجاميد. به گزارش جماران، قائم مقام موسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام خميني (ره) در واكنش به صحبتهاي حميد روحاني و با تاكيد بر اينكه اين نخستين بار نيست كه گروهي با دادن اطلاعات نادرست به سخنوران از هر مسالهاي ولو كاملا بيارتباط عليه بيت امام و نهادهاي منسوب به حضرت امام تيترهاي تحريككننده و خلاف واقع منتشر ميكند، طي يادداشتي اظهار داشت: روز پنج شنبه گذشته همايش بزرگداشت مرحوم آيتالله ميلاني در مدرسه فقهي حضرت آيتالله مكارم شيرازي و با حضور ايشان و چندين تن از مراجع تقليد و جمع كثيري از آيات و علما و مدرسين و مسوولان حوزه علميه قم برگزار و در پايان همايش از آثار آيتالله ميلاني رونمايي ميشود. ظاهرا در ويژهنامهاي كه بين حاضران در اين همايش توزيع شده و شامل گفتوگوها و مطالبي درباره زندگي و مبارزات آن مرحوم بوده است مصاحبهاي با عنوان گفتوگو با آيتالله ميرزا علي خراساني درج شده است كه در فرازي از آن مطلبي صددرصد دروغ و خلاف واقع در مورد دوران حبس و حصر حضرت امام در سال 42 از سوي گوينده بيان شده است. صبح روز شنبه، مسوولان واحد رصد موسسه نشر آثار حضرت امام با دريافت تصوير صفحه حاوي اين افترا به سرعت پيگير تحقيق چگونگي امر، محل درج و نام نشريه و شناسايي گوينده اين مطلب ميشوند. همزمان به بخش مربوطه براي گردآوري سريع مدارك و مستندات اثبات كذب بودن مطلب و تهيه پاسخي مستدل و مستحكم تاكيد شد و به دليل اهميت موضوع شخصا نيز چندين ساعت، مستندات در اختيار را استخراج كردم و در اختيار بخش پژوهشي براي تنظيم پاسخي مستند و تفصيلي قرار دادم. با جستوجو در منابع مختلف مشخص شد كه فردي با اين عنوان و نام كه با مرحوم آيتالله ميلاني و حضرت امام رفت و آمد داشته باشد، شناسايي نشد. تكميل اطلاعات مورد نياز براي پيگيري قانوني و در صورت لزوم قضايي از سوي موسسه در دستور كار واحد مربوط قرار گرفت. امروز با انتشار اظهارات مذكور مطلع شديم كه احتمالا گوينده اين افترا همان شيخ علي تهراني معروف است كه سرانجام شومش به پناه بردن به صدام و چندين سال فحاشي در رسانههاي بعثي عليه ملت ايران و امام و انقلاب انجاميد. و البته با توجه به اينكه آنچه در اين ويژه نامه به حضرت امام نسبت داده شده توهين و افترايي آشكار است بايد به طور جدي بررسي شود كه انگيزه گفتوگو با چنين فردي كه سالهاي سال حتي سخن عادياش نيز آكنده از دشنام و ناسزا به حضرت امام و ارزشهاي انقلاب و اركان نظام است چه بوده و چرا اتهام بيپايه او را در نشريه همايشي كه به منظور بزرگداشت مقام شامخ مرجعيت و احياي ميراث ارزشمند فقيهان وارسته برگزار شده است، انتشار دادهاند؟
با كدام ميزان شرعي بيت امام را متهم ميكنيد؟
تكليف آنها كه اعتبارشان به درج همينگونه مطالب است روشن است اما با توجه به توضيحات فوق جاي اين سوال جدي از جناب آقاي سيدحميد روحاني وجود دارد كه شما كه در كسوت مقدس روحانيت هستيد كه بايد بيش و پيش از هركسي نسبت به موازين اخلاقي و تقواي كلام و ادب موضعگيري پايبند باشيد با كدام ميزان شرعي و قانوني و اخلاقي پيش از آنكه سوالي از موسسه در رابطه با مطلب منتشره و اقدامات موسسه بكنيد چنين بيپروا بيت امام عزيز و موسسه حاصل حكم و تدبير حضرت امام را متهم به بيتفاوتي و سكوت كرده و آنان را متهم ميكنيد كه امام برايشان تمام شده و تنها نان امام را ميخورند!!
آيا اين است رسم تاريخ نگاري امانتدارانه؟
جناب آقاي روحاني همايشي در شهري با حضور چند صد نفر از علما و بزرگان حوزه و مراجع تقليد برگزار شده است، موسسه حضرت امام و بيت امام در آن هيچ نقش و حضور و حتي از محتواي آن اطلاعي نداشتهاند در صفحهاي از – شايد – چندين هزار از صفحات كتب و مطالبي كه با حضور مراجع و علما رونمايي شده، مطلبي دروغ از قول فردي با اسمي مستعار - كه شما شناختهايدش - منتشر شده؛ اين چه ربطي به بيت امام و موسسه نشر آثار امام دارد؟ اگر واقعا دلتان از انتشار اين دروغ بزرگ به درد آمده و خواستهايد يقه كسي را بگيريد چرا حاضران و گيرندگان نشريه و مخاطبان همايش را خطاب قرار ندادهايد؟ چرا به محض اطلاع از درج چنين مطلب كذبي، انتشار آن را به موسسه اطلاع نداديد؟ چه كسي به جنابعالي گفته است كه موسسه در برابر اين مطلب بيتفاوت بوده؟ آيا اين است رسم تاريخ نگاري امانتدارانه؟ آيا بقيه مطالبي را كه ميگوييد و مينويسيد بر همين پايه از اعتبار است؟ اگر به خود زحمت ميداديد و پيش از آنكه برخلاف دستور صريح قرآن كريم كه «ولا تقف ما ليس لك به علم انّ السمع و البصر و الفواد كل اولئك كان عنه مسوولا» با تماسي كوتاه در جريان واقعيت امر قرار ميگرفتيد اينچنين بدون تحقيق، بيت امام و مجموعه خدوم انديشه امام را متهم به بيتفاوتي نسبت به توطئه عليه امام و كنار گذاردن امام نميكرديد و دچار اين همه بلا ربط سخن گفتن نميشديد. اگر پاي بيت امام را به ميان نميكشيديد همچون موارد متعددي كه در گذشته از لطف شما بارها مشابه آنچه امروز فرموديد بهرهمند بودهايم!