يژي ژون، كارگردان لهستاني نمايشهاي «همسرايي يتيمان» و «كوري»:
راه رهايي از اين جهان رويا ديدن است
نمايش «همسرايي يتيمان» محصول كمپاني تئاتر «كتو» از كشور لهستان به كارگرداني يژي ژون از جمله نمايشهاي سيوپنجمين جشنواره بينالمللي تئاتر فجر بود كه با استقبال مخاطبان مواجه شد. گرچه بخشي از اين استقبال به طور حتم مديون خاطره خوشي است كه علاقهمندان تئاتر در ايران از اجراي گروههاي لهستاني در ذهن دارند. تئاتر لهستان به واسطه سبقه و پشتوانه پربار نمايشي تاثير فراواني بر هنرمندان تئاتر ايران داشته و اين امر به امروز و ديروز باز نميگردد. بخش مهمي از تاريخ مدرن تئاتر ايران- اگر بتوان به چنين عنواني دل بست- از اين كشور كوچك كه آن زمان زير چتر شوري سابق به سر ميبرد سرچشمه گرفته است.
از سويي جاي خالي اجراهايي چنين يكدست و مبتني بر قواعد روشن از طراحي صحنه، لباس و بازي بازيگران گرفته تا طراحي ميزانسنهاي نهچندان پيچيده اما متعدد و كاربردي در نمايش هنرمندان ايراني يكي ديگر از دلايل استقبال تماشاگران قلمداد ميشود. اين كارگردان در اين باره ميگويد: «پيش از شروع كار با گروه درباره ساختار و نظام موجود در يتيمخانههاي بسياري از كشورها به مطالعه پرداختم. نكته اين بود كه نظام طبقهبندي افراد و زمانبنديهاي مشخص براي آغاز و پايان فعاليت روزانه در تمام آنها مشترك بود.»
اين هنرمند درباره ايده ابتدايي خلق نمايش ميگويد: «رمانهاي زيادي درباره دوره كودكي كودكان در جهان وجود دارد اما دريافت ايده نخست به چندين سال قبل بازميگردد كه هنگام يك سفر با رمان «گلهاي گندم» نوشته گوي كروسي آشنا شدم. بسيار تحت تاثير آن قرار گرفتم. از اين نمونهها زياد است و كارگردانهاي مهمي درباره كودكان فيلم ساختهاند. مثلا فيلم آماركورد ساخته كارگردان مورد علاقهام فليني.» او ادامه ميدهد: «سختترين كار برايم يافتن يك موسيقي مناسب بود كه حقيقتا دشواري زيادي داشت. در اين سالها موسيقيهاي بسيار زيادي شنيدم اما به آنچه در نظر داشتم نميرسيدم. روزي وقتي به سمت دهكده دوران كودكي و خانه مادريام در حال رانندگي بودم، راديوي ماشين اثري از «هنريك ميكولايي گورتسكي» پخش كرد. آهنگسازي از نسل آهنگسازان مدرن لهستان و جالب است بدانيد نام اين سمفوني «گريستن» بود. همانجا و در حين رانندگي تصميم گرفتم نمايش ٥٢ دقيقه و ٦ ثانيه يعني دقيقا مشابه زمان اين موسيقي باشد. قسمت اول قطعه به دعاي مريم بر پيكر مسيح اختصاص دارد كه در قرون وسطي مرسوم بوده، بخش دوم درباره ديوارنوشتههايي در جنگ جهاني دوم است كه معلوم نيست متعلق به چه كسي بوده اما فقط نوشته «مادر دوستت دارم» و به همين ترتيب اين موسيقي بخشهاي متعددي را شامل ميشد كه قطعات نمايش در همنوايي با آنها خلق شد.»
دومين بار است كه يژي ژون و گروهش براي اجرا در جشنواره تئاتر فجر به ايران آمدهاند و نمايش «همسرايي يتيمان» در بخش صحنهاي و نمايش محيطي «كوري» بر اساس رمان مشهور ژوزه ساراماگو را در بخش نمايشهاي محيطي اجرا ميكنند. او «خلق فضاي نمايش» را دومين گام پيش روي خود بعد از يافتن موسيقي عنوان كرد. همچنين درباره طراحي صحنه «همسرايي يتيمان» ميگويد: «ابتدا فقط يك قاب مد نظرم بود. سمبلي از قلمرو و جايي كه عشق و صميميت همواره حول آن شكل ميگيرد. مثل دور يك ميز. رنگ خاكستري بهكار رفته در لباسها و سازه صحنه نيز وفاداري نسبت به رنگ زندان و بيمارستانهاي جنگ جهاني دوم انتخاب شد. »
اين نمايش مبتني بر كار دشوار فيزيكي بازيگران شكل گرفته كه از جمله علايق كارگردانان تئاتر ايران بوده و هست. ايجاد هماهنگي بين بازيگران در ارتباط با يكديگر، سپس بازيگران و موسيقي 52 دقيقه و 6 ثانيهاي و از همه مهمتر سازه استفاده شده در صحنه كار بسيار دشوار ژون به نظر ميرسيد. او در اين باره ميگويد: «زمان كلي تمرين طولاني بود ولي تمرين هر قطعه چند دقيقه بيشتر طول نميكشيد. برخلاف فضايي كه مثلا در اجراي يك باله در اختيار هنرمند قرار دارد ما اينجا به دليل طراحي صحنه امكانات كمي در اختيار داشتيم. تئاتر ما تئاتر بدن و حركت است و از اين ظرفيت بهره ميبرد.»
نمايش «همسرايي يتيمان» بيآنكه از كلام استفاده كند ارتباط نزديكي با مخاطب ايراني برقرار كرد و شايد يكي ديگر از دلايل استقبال تماشاگران همين نكته باشد. درحالي كه بستر خلق نمايش از نظر فرهنگي و جغرافيايي فاصله زيادي با ايران دارد. «در هيچ يك از نمايشهاي من كلام وجود ندارد چون به محض ارايه تعريف براي هرچيز كارش در برقراري ارتباط با تماشاگر تمام است.» كارگردان لهستاني درباره نمايش خود ميگويد: «اين نمايش عليه خشونت روزمره است. وقتي ميبينيم در جامعه يك نفر به نفر ديگر ميگويد «تو بايد چه كار كني» احتمالا گام دومش محدود كردن آزاديهاي فردي باشد كه قطعا ميتواند به محدوديتهاي ديگري در حوزههاي گوناگون زندگي منجر شود. در ابتداي قرن بيستم ما با فرزندان زيادي مواجه هستيم كه پدران خود را از دست دادهاند. از طرفي وقتي به وضعيت سياسي تمام كشورها نگاه ميكنيم، ميبينيم همه سياستمداران سردرگم هستند و نميدانند بايد چه كنند.» ژون معتقد است يا پيشنهاد دارد در چنين جهاني كار چنداني از شهروندان ساخته نيست «تنها كار ما رويا ديدن است. روياي آزادي.»
ژون ميگويد: «همان طور كه ابتدا اشاره كردم اين نمايش درباره زندگي روزانه مردم و ظلمي است كه به يكديگر روا ميدارند.» چنين رويكردي از كارگردان و هنرمندي كه به گفته خودش در كودكي شاهد تجربههاي خلاقانه و تاثيرگذار نسل كارگرداناني چون گروتفسكي و تادئوش كانتور بوده انتظاري جز اين نميرود. به ويژه كه تاكيد دارد در ميان تمامي هنرمندان پرآوازه تئاتر لهستان بيشتر به تادئوش كانتور علاقه دارد.