خبر
نخستين صبح كاري بدون پلاسكو
خيابان جمهوري را صبح ديروز باز كردند. عدهاي كنجكاو بودند و عدهاي غمگين؛ عدهاي هم متعجب جاي خالي پلاسكو را به تماشا نشسته بودند. پليس همچنان حضور داشت و در بلندگو ميگفت: حركت كن! حركت كن. پيرمردي از ماشينش پياده شد و روبهروي ويرانه پلاسكو ايستاد و سيگارش را روشن كرد. اشكها و شانههايي كه ميلرزيد ميان شلوغي جمعيت گم شد. ماموران شهرداري با عجله مقابل پلاسكو را ديوار كشيدند اما هنوز سقفها پيدا بود و مردم به تماشاي خاطرات و روزهاي ويران شدهشان روبهروي پلاسكو ايستاده بودند. كسبه همه آمده بودند تا راه چارهاي پيدا كنند. همگي سند به دست دور هم جمع شده بودند و با چشمهايي كه انگار نخستين بار ساختمان را مينگرند، ويراني پلاسكو را به تماشا نشستند. پيرمردي كه 20 سال در پلاسكو كارگر خدماتي بود گريه ميكرد و از كسبه ميخواست تا جايي برايش كار پيدا كنند و كمكش كنند. همه داغدار بودند و از همه بيشتر داغ آنهايي كه روز حادثه براي هميشه رفتند سنگيني ميكرد.
اختلاف بر سر قطعه زمين پاسداران جان پيرمرد را گرفت
پيرمرد 65 ساله در درگيري با خريدار يك قطعه زمين در منطقه پاسداران و عدم توافق مالي به قتل رسيد. در ساعت 13:00 روز دوم بهمن ماه امسال، يك فقره درگيري در يك مجتمع تجاري در محدوده ميدان نوبنياد به كلانتري 164 قائم اعلام شد. با حضور ماموران در محل و انجام تحقيقات اوليه مشخص شد فردي به نام حسين. ع (65 ساله) به عنوان فروشنده يك قطعه زمين در منطقه پاسداران از حدود دو سال پيش با شخصي به نام رمضان. هـ (48 ساله) به عنوان خريدار اختلاف مالي پيدا كرده و پس از گذشت دو سال از اين موضوع و در زمان انتقال سند مالكيت زمين، با خريدار درگير شده و نهايتا پيكر نيمه جانش در حالي كه از ناحيه پشت سر دچار جراحت شديدي شده بود، در پلكان مجتمع تجاري پيدا شده است. در مورخه سوم بهمن سال جاري از بيمارستان شهيد چمران به كلانتري 164 قائم اعلام شد كه با وجود انجام تمامي اقدامات درماني، حسين. ع به علت شدت جراحت وارده فوت كرده است، با اعلام خبر به قاضي كشيك ويژه قتل و تشكيل پرونده مقدماتي با موضوع فوت مشكوك، به دستور بازپرس شعبه ششم دادسراي ناحيه 6 تهران، پرونده جهت رسيدگي در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. كارآگاهان اداره دهم پليس در نخستين مرحله به تحقيق از رمضان. هـ پرداختند، البته او منكر هرگونه دخالت در مرگ متوفي شد، اما وكيل متوفي با حضور در اداره دهم پليس آگاهي عنوان داشت: متوفي طي درگيري با رمضان. هـ و توسط او به قتل رسيد. پس از اين تصاوير به دست آمده از دوربين مداربسته نشان داد كه متوفي به همراه وكيل خود و رمضان. هـ در زمان پايين آمدن از مجتمع تجاري هستند كه ناگهان مقتول و رمضان. هـ با يكديگر درگير شده و در يك لحظه رمضان با چاقوي همراهش ضربهاي به پشت گردن مقتول وارد ميكند كه همين ضربه باعث مرگ و ارتكاب جنايت ميشود. رمضان. هـ پس از روبهرو شدن با تصاوير به دست آمده از لحظه جنايت چارهاي جز اعتراف و بيان حقيقت نداشت، صراحتا به ارتكاب جنايت اعتراف و عنوان داشت: از شدت ترس به طبقه بالا بازگشتم، چاقو را داخل سطل آشغال انداختم و به داخل دفترخانه بازگشتم و وانمود كردم كه منتظر آمدن متوفي هستم. سرهنگ كارآگاه حميد مكرم، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ، گفت: با توجه به دلايل و مدارك به دست آمده، گواهي شاهد صحنه جنايت و نهايتا اعتراف صريح متهم، قرار بازداشت موقت از سوي بازپرس پرونده صادر و متهم در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.