خط فقر؛ 250 هزار تومان يا دو ميليون و 500 هزار تومان؟
اميرعباس آذرموند/اظهارنظر اخير، احمد ميدري معاون وزير كار در يك برنامه راديويي، تعجب بسياري از كارشناسان و مردم را برانگيخت. وي در يك برنامه راديويي اعلام كرد: خط فقر براي هر ايراني ماهانه ۲۵۰ هزار تومان است. او در ادامه افزود: محاسبات ما نشان ميدهد كه اين رقم نسبت به وضعيت خانوادهها و شهرهاي مختلف متفاوت است.
پيش از اين عادل آذر، رييس مركز آمار ايران در آبان سال جاري متوسط هزينههاي يك خانواده شهري را يك ميليون و 800 اعلام كرده بود. هر چند عادل آذر از هزينههاي يك خانواده صحبت كرده و ميدري از فرد، اما اگر خانواده را چهار نفري فرض كنيم، باز هم رقمي كه ميدري به عنوان خط فقر هر نفر اعلام كرده بسيار كمتر است. علاوه بر اين بسياري از كارشناسان و فعالان صنفي درباره خط فقر گمانهزنيهاي داشتند كه عمدتا ارقامي بين دو تا دو ميليون و 500 هزار تومان را به عنوان خط فقر در يك جامعه شهري اعلام كردند.
براي بررسي خط فقر ابتدا بايد تعريف جامعي در اين مورد داشت. به سادهترين شكل ممكن ميتوان گفت خط فقر يك حداقل سطح زندگي است كه پايينتر از آن سلامت اعضاي خانوار دچار خطر ميشود. درواقع خط فقر با خط بقا نسبت دارد و افرادي كه زير خط فقر قرار دارند از برخي نيازهاي اوليه زندگي خود چشمپوشي ميكنند به همين خاطر افرادي كه زير خط فقر هستند نيز در زمينه سلامت خانواده به مشكلاتي بر ميخورند. برخي فكر ميكنند كساني زير خط فقر هستند كه لاجرم لباسهاي ژندهاي ميپوشند و سر و وضع بسيار بههم ريختهاي دارند، در حالي كه افراد زير خط فقر، به نسبتي كه زير خط فقر قرار دارند، از استانداردهاي زندگي خود دست ميكشند و از يك حداقل سطح زندگي برخوردار نيستند.
نيازهاي اوليه و اصلي زندگي هر خانواده در جامعه بسته به رفاه نسبي و سنتهاي هر جامعه سنجيده ميشود اما به طور كلي، دسترسي به خدمات بهداشتي و درماني، آموزش و پرورش، مسكن و خوراك و پوشاك كافي جزو نيازهاي اوليه هر انساني است كه در جوامع امروزي زندگي ميكند. بر همين اساس ميتوان بررسي كرد كه خط فقر در ايران چه اندازه است.
مسكن
مسكن يكي از حياتيترين نيازهاي هر فرد است. هزينه مسكن در ايران، به ويژه از سال 1385 با افزايش چشمگيري رو بهرو شد و در چند سال قيمت مسكن در ايران چند برابر شده است. اين مساله باعث شده كه كيفيت مسكن و متراژ آن براي خانوادهها در چند سال اخير كاهش پيدا كند و حاشيه نشيني بيش از گذشته رشد كند. براساس گزارش مركز آمار ايران در بهار سال جاري، ميانگين اجارهبهاي آپارتمان در تهران و به ازاي هر متر مربع
16 هزار و 977 تومان است. با احتساب اين رقم و تصور اينكه يك خانواده چهار نفري، آپارتمان 70 متري و با قيمت فصل بهار اجاره كند بايد يك ميليون و 188 هزار و
390 تومان را در ماه به هزينه مسكن خود اختصاص دهد. يعني تقريبا به ازاي هر فرد 297 هزار تومان. با بررسي ميانگين مسكن در تهران و براي يك خانواده چهار نفري به هر نفر تنها 5/17 متر محل سكونت ميرسد و هر فرد بايد رقمي معادل 297 هزار تومان بپردازد. اين يعني 47 هزار تومان بيش از مبلغي كه معاون وزير كار براي خط فقر هر نفر اعلام كرده است. از سوي ديگر مسكن هزينههاي ديگري هم دارد و هر فرد هر ماه بايد قبض آب، برق و گاز را بپردازد كه به طور ميانگين اگر اين ارقام را براي هر فرد 13 هزار تومان در نظر بگيريم، به رقم 310 هزار تومان ميرسيم. درنتيجه هزينه مسكن در تهران، 60 هزار تومان بيش از خط 250 هزار توماني است كه معاون وزير كار اعلام كرد. همچنين مساله مسكن را در حالتي تصور كرديم كه چهار نفر با هم در يك خانه زندگي كنند و به همين روي قيمت مسكن براي هر نفر تقسيم بر چهار شده است.
خوراك
نياز به توضيح ندارد كه خوراك بخش مهم و حياتي زندگي هر فرد را تشكيل ميدهد. براساس گزارش بانك مركزي - ميانگين خرده فروشي كالاها در هفته منتهي به
19 آذرماه - قيمت هر كيلو گوشت گوساله 33 هزار تومان است و اگر تصور كنيم يك خانواده چهارنفره در ماه تنها يك كيلو گوشت قرمز مصرف ميكند ميتوان گفت هر فرد در ماه هشت هزار و 250 تومان گوشت قرمز مصرف ميكند، يعني هر نفر تنها 250 گرم در ماه. علاوه بر اين هر فرد در ماه نزديك دو كيلو گوشت مرغ مصرف ميكند كه هزينه آن 12 هزار تومان ميشود. همچنين نرخ هر كيلو برنج توليد داخلي هفت هزار و 700 تومان اعلام شود و بر همين اساس فرض ميكنيم هر فرد در ماه تنها يك كيلو برنج مصرف ميكند. قيمت هر كيلو چاي هم 33 هزار تومان است و ما براي هر فرد در ماه مصرف 250 گرم چاي را متصور ميشويم و بر اين اساس هر فرد در ماه حدود هشت هزار تومان هم هزينه چاي ميپردازد. هر خانواده معمولا در ماه يك حلب 5 كيلويي روغن جامد مصرف ميكند كه هزينه آن معادل 21 هزار و 548 تومان ميشود. نفري حدود پنج هزار و 500 تومان. مصرف لبنيات هر فرد در ماه را تنها 10 هزار تومان در نظر ميگيريم و در كنار آن هزينه ماهانه هر خانواده براي ميوه و سبزيجات تازه را هم به ازاي هر فرد 15 هزار تومان فرض ميكنيم. در نهايت هم هر خانواده در ماه يك شانه تخممرغ مصرف ميكند كه قيمت آن براي هر عضو خانواده دو هزار و 500 تومان است. با جمع ارقام آورده شده به هزينهاي معادل 68 هزار و 950 تومان براي هر فرد در ماه ميرسيم. لازم به ذكر است كه ميزان مصرف و قيمتهايي كه آمده، براساس حداقل مصرف و قيمت محاسبه شده است. اما طبعا اين همه خوراكيها و آشاميدنيهاي مصرفي يك فرد در يك ماه نيست و اين مساله نياز به توضيح ندارد كه ما تنها به بررسي برخي از خوراكيهاي ضروري پرداختيم. براساس گزارش بانك مركزي كه براي سال 1392 با نام بررسي بودجه خانوار منتشر شد، هر خانواده ايراني در تمام سال براي خوراكيها و آشاميدنيها رقمي معادل هفت ميليون و 472 هزار و 361 تومان پرداخته كه بر اين اساس هر فرد در ماه به طور ميانگين 155 هزار و 674 تومان هزينه خوراكيهاي مصرفي خود كرده است.
بهداشت و درمان
براساس گزارش بانك مركزي از بودجه خانوار شهري در سال 1392، هر خانواده ايراني در سال رقمي معادل يك ميليون و 602 هزار و 122 تومان را صرف هزينههاي بهداشتي و درماني خود كرده است. در نتيجه هر فرد براي مسائل بهداشتي، در هر ماه حدود 33 هزار و 377 تومان هزينه كرده است. علاوه بر اين نبايد فراموش كرد كه در سالهاي اخير ميزان حمايتهاي بيمه از مردم بهشدت كاهش يافته و مسائل درماني عمدتا خبر نميكنند. براي يك فردي كه توان مالي كافي نداشته باشد، در برخورد با بيماريهاي مزمن و سخت، چارهاي براي پرداخت هزينههاي درماني وجود ندارد و بسياري از افراد نيازمند جامعه از درمان سرباز ميزنند.
حمل و نقل و پوشاك
به استناد گزارش بانك مركزي، در سال گذشته هر خانواده ايراني براي حمل و نقل، رقمي معادل دو ميليون و 429 هزار و 894 تومان پرداخته و درنتيجه هر فرد ساكن مناطق شهري، در ماه معادل 50 هزار و 622 تومان هزينه كرده است. همچنين هر خانواده يك ميليون و 314 هزار و 918 تومان را براي پوشاك و كفش پرداخته است. بر اين اساس هر نفر در ماه به طور ميانگين 27 هزار و 394 تومان هزينه كرده است.
خط فقر يا خط بقا
به فهرست بالا ميتوان اعداد و ارقام ديگر، مانند هزينه دخانيات، تفريحات، گردشگري، آموزش و رستوران را هم گنجاند كه از اين كار صرف نظر ميكنيم. با يك حساب سرانگشتي و جمع ارقامي كه در بالا به دست آورديم، به رقم 490 هزار و 263 تومان رسيديم. اين رقم با دستپايين فرض كردن ارقام و حتي با استناد به گزارشات سال گذشته بانك مركزي در نظر گرفته شده است. طبعا تورم امسال هزينهها را بيش از سال گذشته كرده است. به هر حال مساله اين است كه رقم كنوني هم تقريبا دو برابر رقمي است كه ميدري اعلام كرده است. جدا از تعجبآور بودن اين صحبت، اين مساله كه فردي چون او چنين حرفي زده بر ميزان تعجب ميافزايد، زيرا او همواره و بهويژه قبل از آنكه در وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي مشغول به كار شود، فردي منصف بود و بسياري توقع داشتند كه دوران تصدي او فضا را شفافتر كند. اينكه منظور ميدري از بيان رقم 250 هزار تومان براي خط فقر چه بوده است را كسي نميداند، شايد منظور او «خط بقا» بوده اما هر چه كه بوده ميتواند مدعي شد كه با هر نگرشي كه به مساله نگاه كنيم و با دست پايين گرفتن تمام ارقام و آمار، يك خانوار چهارنفري براي اينكه بالاتر از خط فقر باشد، بايد حداقل دو ميليون تومان در ماه درآمد داشته باشد.