حق با علي(ع) است
رسول منتجبنيا
فعال سياسي
در اينكه عليابنابيطالب اميرالمومنين و جانشين پيامبر و الگوي همه مسلمانها و انسانها است جاي بحث و ترديدي نيست چون علي عليهالسلام دستپرورده پيامبر است و در خانه پيامبر و تحت تربيت رسولالله پرورش يافته و به فرمايش پيامبر تجسم حق و عدالت است. علي عليهالسلام با حقيقت عجين و همراه است، علي هرگز از حق جدا نميشود و حق از علي جدا نميشود. با توجه به اين ويژگيها ايشان منزلت و جايگاهي را در تاريخ به خود اختصاص داده است، منزلتي كه از سوي پروردگار به او داده شده و سبب ميشود كه براي همه انسانها چه شيعه باشند، چه اهل سنت، مسلمان باشند يا غير مسلمان، مرجعي معتمد باشد. براي همه افرادي كه ميخواهند راه كمال را طي كنند، اخلاق و انديشه و صفات، رفتار فردي و اجتماعي و خانوادگي علي، عبادت و بندگي خداي علي و همه آنچه مربوط به علي عليهالسلام است، الگو و اسوه است. اين حقيقتي است كه دانشمندان مختلف در طول تاريخ اسلام اعم از مسلمان و غيرمسلمان ابراز كردهاند.
از آنجا كه بعد از پيامبر، علي در ميان ائمه گرامي تنها كسي است كه موفق شد 5 سال حكومت ديني و اسلامي را تشكيل دهد، ميتوان او را نسخه دوم رسولالله دانست و مامور به تحقق بخشيدن آرمانهاي پيامبر در سطح جامعه. براي كساني كه ميخواهند در دنيا حكومت الهي و ديني تشكيل دهند روش و منش او بيشترين تاثير و نقش را ميتواند ايفا كند. از جمله در كشور عزيزمان ايران كه حكومت ديني با عنوان حكومت علوي روي كار آمده و مسوولان ما اين افتخار را دارند كه خود را پيرو ايشان ميدانند و اسوه خود قرار دادهاند. براي اين كشور بيش از همه جا بايد علي الگو باشد و آينهاي تمام نما به اين معنا كه صحت و سقم كارها را، درستي و نادرستي افكار و سياستها و تصميمات و حق و باطل بودن آنها را تنها بايد با الگوي عيني و عملي امير مقايسه كنيم. مردمداري علي و برخورد او با مردم بايد اسوه مسوولان باشد. بحمدالله سرمايه بزرگي در اختيار بشريت است. نهجالبلاغه كه حاوي نامهها و حكمتها است و ساير كتب كه فرمايشات و گفتههاي حضرت را نقل ميكنند به عنوان ميراث گرانسنگ در دست همه دولتها و مسوولان است. بعد از قرآن، نهجالبلاغه كه حاوي حكمت اميرالمومنين است بايد سند بالادستي براي همه باشد. همه قوانين و مقررات بايد با اين كتاب و مطالبي مانند نامه عليابن ابيطالب به مالك اشتر انطباق پيدا كنند نه اينكه اين جملات و پندها را در تابلو و قاب زرين بنويسيم و بالاي سرمان بزنيم. بايد تمام سخنان، نوشتهها و فرمايشات علي به حاكمان و استانداران و فرمانداران و برخورد او با چاپلوسان و متملقان الگو باشد، بايد برخورد او با مردمي كه به رسم ديرين خودشان جلوي او خود را ذليل و خوار ميكنند الگو باشد، آنجايي كه ميگفت: برويد اين كارها را انجام ندهيد اين موجب غرور مسوولان و خواري مردم ميشود.
علي(ع) وقتي به حكومت رسيد، ميگويد آيا اكتفا كنم كه به من اميرالمومنين بگويند اما در سختيها با مردم مشاركت نداشته باشم؟ وقتي او حاكم ميشود در كشور اسلامي امنيت را براي همه مردم حتي كفار ذمي زير پرچم اسلام تامين ميكند. او امنيت را براي همه ميخواهد بدون استثنا، چون براي او هيچ كس ويژه نيست، همه يكسان هستند. اميرالمومنين آنجايي در روي آدمها ميايستد كه بحث بيتالمال در ميان باشد. برادرش عقيل وقتي به دليل وضعيت بد و عايلهمندي از او درخواست كمك بيشتري دارد آهن گداخته نزديك دست او ميآورد، علي با بيتالمال اينگونه برخورد ميكند، با دزدان به هيچوجه تسامح نميكند. نامههاي بسياري داريم در نهجالبلاغه خطاب به فرمانداران متخلف كه بهشدت توبيخشان ميكند يا آنها را از مقام خود عزل ميكند. برخورد او با حكومت اما به گونهاي است كه وقتي بعد از پيامبر با كس ديگري بيعت شد، در خانه نشست و 25 سال صبر كرد و اخلال نكرد و سنگاندازي نكرد و حتي به خلفا مشاوره داد تا زماني كه جمعيت به خانه او هجوم ميآورند تا از او بخواهند حكومت را در دست بگيرد و ميگويد كه اگر اين جمعت نبود، افسار حكومت را بر مركبش ميانداختم و نميپذيرفتم. پس علي براي فردفرد انسانها و براي مسلمانان به صورت خاص و براي مسوولان به صورت خاصتر بايد الگو باشد. براي آنهايي كه مستقيم يا غيرمستقيم از طرف مردم انتخاب شدند و بيتالمال دست آنهاست، آنهايي كه در واقع به نمايندگي از مردم امر و نهي و برنامهريزي ميكنند. آنهابايد خودشان را بيش از هر كسي با اين اسوه تطبيق دهند، بايد با علي باشند و الا چارهاي نيست جز قرار گرفتن در مجموعه باطلان. اگر فكر و اخلاق و عمل با علي منطبق شود حق است اگر نه باطل است، چنان كه پيامبر فرمود: علي مع الحق و الحق مع العلي. ياد آوريم پيامبر اسلام را كه به عمار ياسر گفت: اي عمار اگر همه مردم از سمتي بروند و علي در مسير ديگر باشد همه را كنار بگذار و علي را دنبال كن. پس بايد براي همه ما مجسم باشد كه الگوي عيني است و دولتمردان و مسوولان ما به خاطر داشته باشند كه با قدرتي كه دارند، بايد هميشه و هر لحظه تابلوي روش عليابنابيطالب را همچون آينهاي در برابر خود داشته باشند.