درخواست مثبت رييسجمهور
حافظ موسوي
من به عنوان يك نويسنده با هيچ نوع سانسوري موافق نيستم؛ با اين حال اين واقعيت را هم نميتوانم ناديده بگيرم كه تحقق آرمان آزادي بيان و نشر در كشور ما، در چشمانداز كوتاهمدت امكانپذير نيست. ما به عنوان نويسنده و شاعر هر چهقدر هم كه آرمانگرا باشيم، اين را هم ميدانيم كه براي چاپ و انتشار كتابهايمان ناچاريم از وزارت ارشاد مجوز بگيريم. اگر از اين زاويه به موضوع مميزي كتاب نگاه كنيم، صحبتهاي اخير آقاي روحاني اگرچه با آرمان كلي ما منافات دارد، اما در عمل به نفع اهل قلم و به ويژه نويسندگان و مترجمان حرفهاي كشور است. من در حرفهاي ايشان حسننيت ميبينم. وقتي ميگويد «من نميگويم مميزي باشد يا نه» ميتوان اينطور برداشت كرد كه امكان «نبودن مميزي» را هم به كل منتفي نميداند، ولي حالا بنا بر هر دليلي به جاي حذف مميزي خواستار كاهش فشار آن بر نويسندگان و ناشران شده است. در عبارت ديگري به صراحت گفته است: «اينقدر مته به خشخاش نگذاريم». بديهي است كه مخاطب اين جمله خود حاكميت است؛ يعني دولت به اضافه همه اشخاص و نهادهايي كه در امر سانسور دخيلند. اگر دولت در اين زمينه از اختيار كافي برخوردار بود، رييس دولت ميتوانست با يك بخشنامه يا دستورالعمل، دستگاه مميزي را وادار كند كه «مته به خشخاش نگذارد».
اما همه ميدانيم كه چند مركز، نهاد مسوول و غيرمسوول به صورت مستقيم و غير مستقيم در امر سانسور دخيلند و اتفاقا همگي خواستار تشديد سانسور هستند. صحبتهاي رييسجمهور حكايت از آن دارد كه وي در جريان وخامت اوضاع دستگاه مميزي و انواع برخوردهاي سليقهاي و بيحساب و كتاب مميزان با كتابها و بلاتكليفي ناشران هست و از اينرو توصيه ميكند كه با توافق روي سه، چهار اصل (اخلاق، مقدسات، امنيت ملي و...) حد و حدود سانسور مشخص شود تا نويسندگان و ناشران تكليف خودشان را بدانند. اين سخن هم به نظر من از روي حسننيت بيان شده است، همان اصل اول آنقدر قابل تفسير است كه با استناد به آن ميتوان جلوي چاپ اشعار حافظ و سعدي و مولانا را هم گرفت، نكته مهم ديگري كه در سخنان روحاني وجود دارد، انتقال تدريجي مسووليت نظارت بر چاپ و نشر كتاب به ناشران و نويسندگان است.
به نظر من اگر چنين پيشنهادي عملي شود، ناشران براي تضمين سرمايه خود، نويسندگان را تحت فشار قرار خواهند داد و از چاپ هر كتابي كه امكان توقيف (ولو بسيار اندك) داشته باشد سر باز خواهند زد.
بنابراين شايد بهتر اين باشد كه مسووليت اثر به خود نويسنده واگذار شود و او در صورت لزوم مكلف به دفاع از اثر خود در دستگاه قضايي (و نه امنيتي) باشد. به نظر من همين كه روحاني دستاندركاران حوزه كتاب و فرهنگ را مورد خطاب قرار داده و از آنها خواسته است كه به دولت راهحل ارايه كنند، امري مثبت است، اما در شرايط كنوني و با وجود تعدد مراكز قدرت با سليقههايي بسيار متفاوت، اميد چنداني به بهبود اوضاع وجود ندارد؛ مگر آنكه دولت واقعا مصمم باشد كه اين معضل را حل كند و به خاطر آن جلوي تندروها – در هر مقام و موقعيتي كه هستند - بايستد.
پينوشت: روز پنجشنبه، در ستون يك خبر و سهچهره با يك نويسنده، يك شاعر و يك حقوقدان، نگاهي به صحبتهاي تازه رييسجمهور درباره مميزي در حوزه ادبيات انداختيم. حافظ موسوي شاعر، يكي از همين اهالي حوزه ادبيات بود كه بعد از انتشار اين ستون، و صبح ديروز يادداشتي را براي تكميل صحبتهايش درباره اين موضوع به دست ما رساند تا اين بحث مهم حوزه ادبيات، اينبار نه در گفتوگويي تلفني، كه به روايت قلم موسوي منتشر شود.