چگونگي خروج از برجام و آثار و عواقب آن
خروج از برجام يك تخلف محرز و مسلم
بر اساس قواعد حقوق بينالملل است
مهرداد پشنگپور
مسلم است خروج از توافق غيرمعاهدهاي برجام به دليل سازوكار پيشبيني شده در آن كار ساده و بدون عوارض حقوقي نيست، به ويژه كه طرف اصلي اين تعهد يعني ايران تاكنون به تعهدات خود در قالب اين توافق پايبند بوده و اين پايبندي هم مورد تاييد آژانس بينالمللي انرژي هستهاي قرار گرفته و هم ساير اطراف اين توافق بر اين موضع كه ايران تعهدات خود را در وفق برجام به طور كامل ايفا كرده تاكيد كردهاند. در اين ميان حتي طرف امريكايي نيز اگر چه رضايت خود از اين مساله را اعلام نكرده اما تخلفي از جانب ايران را هم نتوانسته دست و پا كند و هرچه بوده و هست تنها بهانهجوييهاي شخص لجوج و بهانهگير دونالد ترامپ، رييسجمهور ايالات متحده است. اهميت قضيه در طرف امريكايي اين است كه كنگره همراه و هممسلك با رييسجمهور ايالات متحده امريكا كه در موارد متعددي در اتخاذ تصميمات و اقدامات ضد ايراني از رييسجمهور پيشي ميگرفت از ورود به مساله پايبندي ايران به برجام عبور كرد. حقيقتي كه اهميت برجام و وضعيت حقوقي ايجاد شده توسط آن و عوارض نقض بلا وجه آن را مشخص ميكند.
چگونگي خروج برجام
برجام يك توافق بينالمللي چندجانبه است. هر توافق بينالمللي نيز اطراف خود را متعهد به اجراي كامل مفاد قرارداد و تعهدات مندرج در آن ميكند. بنابر اصل قديمي لازمالاجرا بودن قراردادها در حقوق لاتين كه در نظام حقوق بينالملل نيز جريان پيدا كرد متعهدان مكلف به اجراي با حسن نيت قرارداد هستند و در اين موضوع تفاوتي بين توافق و معاهده وجود ندارد. اجرا بدون حسن نيت يعني به گونهاي قرارداد اجرا شود كه به زيان طرف يا اطراف ديگر نباشد اگرچه چنين نيتي هم مانع مسووليت در صورت بروز زيان نيست حال چه رسد به خروج بدون عذر موجه يا نقض تعهدات ناشي از آن بدون رعايت تشريفات قراردادي مندرج در برنامه جامع اقدام مشترك. ماده ٣٦ ذيل فصل ساز و كار حل و فصل اختلافات براي پايان برجام شرايطي را معين كرده است. ايران ميتواند در صورتي كه اعتقاد داشته باشد يك يا تمام اعضا تعهدات خود را طبق برجام رعايت نكردهاند موضوع را به منظور حل و فصل به كميسيون مشترك ارجاع دهد، چنانچه ساير اعضا نيز ميتوانند در مورد ايران اينگونه عمل كنند. بنابراين در صورتي كه ايالات متحده امريكا عقيده دارد ايران به تعهدات خود طبق برجام اقدام نكرده مراتب را به كميسيون مشترك اعلام ميكند. كميسيون ١٥ روز فرصت دارد تا موضوع را فيصله دهد مگر اينكه با اجماع زمان مزبور تمديد شود. هر يك از اعضا اگر پس از رسيدگي كميسيون بر عدم پاييندي اصرار داشته باشد ميتواند موضوع را به وزيران امور خارجه ارجاع دهد و وزيران نيز ١٥ روز براي پايان دادن به اختلاف زمان دارند مگر اينكه اين زمان با اجماع تمديد شود. پس از بررسي كميسيون مشترك يا به موازات يا به جاي بررسي در سطح وزيران، عضو شاكي يا عضوي كه اجراي تعهداتش مورد اختلاف قرار گرفته ميتواند درخواست كند موضوع توسط يك هيات مشورتي متشكل از ٣ نفر عضو
(طرفهاي درگير اختلاف و يك عضو مستقل) بررسي شود. اين هيات ١٥ روز فرصت دارد نظريه مشورتي غيرالزامآور خود را اعلام كند و در صورت پا برجا بودن اختلاف، كميسيون مشترك در كمتر از ٥ روز نظريه هيات مشورتي را با هدف خاتمه دادن به موضوع بررسي و اگر كماكان به طوري كه مورد رضايت شاكي باشد حل و فصل نشده باشد و طرف شاكي معتقد باشد موضوع مصداق «عدم پايبندي اساسي» است طرف مدعي ميتواند موضوع حل و فصل نشده را به عنوان مبناي توقف كلي يا جزيي اجراي تعهداتش بر اساس برجام قرار داده يا به شوراي امنيت سازمان ملل متحد ابلاغ كند كه موضوع مصداق «عدم پايبندي اساسي» به شمار ميآيد. شوراي امنيت نيز پس از دريافت ابلاغ طرف شاكي به ضميمه توضيحات لازم مبني بر انجام تلاشهاي همراه با حسننيت به منظور حل و فصل اختلاف، بر اساس رويههاي خود در خصوص قطعنامه براي تداوم لغو تحريمها رايگيري ميكند. اگر قطعنامه مزبور ظرف مدت ٣٠ روز از تاريخ ابلاغ به تصويب نرسد، مفاد قطعنامههاي سابق شوراي امنيت سازمان ملل متحد اعمال خواهند شد مگر اينكه شوراي امنيت تصميم ديگري بگيرد. نكته مهم در فرآيند حل و فصل اختلافات مبتني بر عدم پايبندي اطراف برجام موضع ايران به دليل پيشبيني اين شرط است كه «ايران اعمال كلي يا جزيي تحريمها را به منزله زمينهاي براي توقف كلي يا جزيي تعهدات خود وفق برجام قلمداد خواهد كرد. با اين تعريف موضع ايران متمايز و مناسبتر است. به اين ترتيب خروج از برجام بدون رعايت ساز و كارهاي پيشبيني شده در آن يك تخلف محرز و مسلم بر اساس قواعد حقوق بينالملل است.
پايداري برجام با خروج هر يك از متعهدان
اين واقعيت كه مهمترين طرف اين توفق ايران است و ميزان پايبندي ايران به تعهداتش نقش بسيار موثري در بقا يا انتفا آن دارد را بايد بر خلاف نظر منتقدان كه آن را دليل بر وادادگي و اعطاي امتياز ميدانند، از جمله نقاط قدرتمندي و قوام توافق هستهاي دانست زيرا اين حالت ميتواند ابتكار عمل بسياري را در اختيار ايران قرار دهد چنانكه تاكنون نيز همينگونه بوده است. به همين دليل تخلف ايران از انجام تعهداتش ميتواند شالوده برجام را از هم گسيخته يا حداقل گسسته كند. اگرچه اين سخن هرگز به اين معنا نيست كه طرف مقابل ميتواند تخطي يا تخلف يا نقض پيمان كند ولي اساس و بنيان پيمان بيآسيب و مستحكم بماند. بديهي است در يك پيمان تعهدات متقابل مبناي اساسي اجراي آن از سوي ساير اطراف است. ولي بايد توجه داشت اساسا خروج يك عضو از پيمان چندجانبه نبايد و نميتواند موجب اختتام و اضمحلال آن باشد مگر در صورت وجود چنين شرط، كه در مورد برجام چنين موضوعي صادق نيست و خروج بدون تشريفات مقرر اقدامي است موجب مسووليت بينالمللي عضو خاطي. پس تقليل يك توافق چندجانبه به رابطه ميان دو كشور (نگاه كنيد به تقليل مفاهيم در مذاكرات «اعتماد» دوشنبه، ٢١ ارديبهشت ١٣٩٤) يك، خطاي استراتژيك است كه ميدان عمل فراخ و مناسبي براي طرف مورد نظر فراهم ميآورد. برجام تاكنون نشان داده كه توانسته يك رژيم حقوقي مخصوص در روابط بين اطراف خود و حتي در برخي موارد فراتر، به وجود آورد كه خروج يا انكار آن به سادگي امكانپذير نيست. ايران بايد اهميت صلابت برجام كه در عمل به يك عامل انسجام بين اكثريت اعضاي آن شده است را كم اهميت تلقي نكند و اين توافق را به تعهد بين خود و ايالات متحده امريكا تقليل ندهد. ايران ميتواند در صورت نقض برجام از سوي ترامپ يا خروج از آن به دليل مسووليت امريكا
در قبال اين توافق، زيان خود را از اين كشور مطالبه كند.
حقوقدان