• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4003 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۶ دي

اجراي توافق هسته‌اي ايران با 1+5 وارد سومين سال خود شد

برجام؛ پله‌اي براي صعود

سارا معصومي

 

تاريخ‌ها در تقويم مذاكرات هسته‌اي ايران با 1+5 (چين، فرانسه، آلمان، روسيه، بريتانيا و ايالات متحده) سال به سال كهنه‌تر و البته به پايان نزديك‌تر مي‌شوند. 14 جولاي 2015 بود كه هتل كوبورگ وين به محلي براي تولد برنامه جامع اقدام مشترك (برجام) بدل شود. توافقي هسته‌اي براي اثبات صلح‌آميز بودن فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران از يك سو و پايان دادن به تحريم‌هاي هسته‌اي بين‌المللي ايران از سوي ديگر. 18 اكتبر 2015 به روز «قبول توافق» ميان ايران و 1+5 بدل شد كه از آن روز به بعد اعضاي برجام فراهم آوردن ترتيبات و تمهيدات لازم براي اجراي تعهدات خود وفق برجام را آغاز كردند. 16 ژانويه 2016 نيز «روز اجرا» نام گرفت كه در آن آژانس بين‌المللي انرژي اتمي تاييد كرد ايران به تمام تعهدات فني خود براساس آنچه در برنامه جامع اقدام مشترك آمده عمل كرده و براساس اين اعلام آژانس بين‌المللي، ايالات متحده نيز اقدام به برداشتن تحريم‌هاي هسته‌اي ايران كرد. 16 ژانويه 2018 برابر با 26 دي ماه، اجراي برجام وارد سومين سال متوالي خود مي‌شود. توافق هسته‌اي ايران يك سال را با حضور باراك اوباما، چهل و چهارمين رييس‌جمهور ايالات متحده و سال ديگر را با ايستادن دونالد ترامپ در كاخ سفيد، تجربه كرده است. روزهاي رفته بر توافق هسته‌اي ايران با 1+5 تداوم آن را با چالش و البته ابهام همراه كرده است. توافق هسته‌اي از نخستين روزهاي آغاز ماراتن مذاكرات ميان دولت حسن روحاني با 1+5 منتقداني را دورادور خود داشت كه يا با كليت مذاكره با ايالات متحده مخالف بودند يا در جزييات منتقد به حساب مي‌آمدند. هرچند كه در چندماه گذشته با توجه به حضور دونالد ترامپ بر اريكه قدرت در كاخ سفيد و غيرقابل پيش بيني بودن وي از تندي و تيزي حملات منتقدان و مخالفان برجام به تيم مذاكره‌كننده تا حدودي كاسته شده اما هنوز هم منتقداني هستند كه رزق سياسي خود را در تيترهايي چون «جشن با جنازه برجام» يا «برجام، تقريبا هيچ» جست‌وجو مي‌كنند.  در حال حاضر از عمر اجراي برجام دو سال مي‌گذرد و البته كه فراز و فرودهاي پيش روي اين توافق هسته‌اي بر هيچ‌كس پوشيده نيست، حتي در حدفاصل جولاي 2015 تا ژانويه 2016 هربار كه از اعضاي تيم مذاكره‌كننده هسته‌اي سوال مي‌شد رسيدن به برجام مشكل‌تر بود يا اجراي آن، پاسخ يك چيز بود: پيچيدگي در اجراي جزييات توافق نهفته است لذا اجراي برجام از رسيدن به آن سخت‌تر است. قضاوت توافق هسته‌اي ايران با 1+5 در بستر زماني و مكاني تصميم‌گيري براي انجام اين مذاكرات ممكن است. چه دغدغه‌ها و واقع‌گرايي‌هايي منجر به اين شد كه حسن روحاني، نخستين اولويت دولت نخست خود پس از پيروزي در انتخابات سال 92 را بر حل و فصل مساله هسته‌اي متمركز كند؟ چرا مذاكرات هسته‌اي و نه مثلا تعميق گفت‌وگوهاي منطقه‌اي در راس امور دستگاه ديپلماسي قرار گرفت؟ آيا مذاكرات هسته‌اي بدون اخذ مجوز از سوي عاليرتبه‌ترين مقام‌هاي نظام آغاز شد؟ آيا نشستن پشت ميز مذاكره به معناي عقب‌نشيني از اصول از پيش اعلام شده براي مقاومت است؟ نكته قابل توجه در شروع مذاكرات هسته‌اي كه اتفاقا معمولا مغفول هم مي‌ماند اين است كه آغازگر گفت‌وگو با امريكا به منظور رسيدن به راه‌حلي براي پرونده هسته‌اي ايران، دولت حسن روحاني نبوده است. مذاكرات محرمانه ميان ايران و امريكا در عمان از چندماه قبل از پيروزي حسن روحاني در انتخابات سال 92 كليد خورده بود و البته تنها دليل تابوشكني چهاردهه‌اي براي مذاكرات ديپلماتيك ميان تهران و واشنگتن نيز حل و فصل مناقشه هسته‌اي بود. جمهوري اسلامي ايران در چهل سال گذشته هيچگاه درهاي مذاكره در عرصه سياست خارجي را نبست و حتي مقام‌هاي متفاوت نظام نيز تاكيد داشته‌اند كه مخالفتي با حركت‌هاي صحيح و منطقي در حوزه ديپلماسي ندارند. نرمش قهرمانانه، عبارتي است كه از سال 1375 به صراحت در ادبيات حوزه سياست خارجي ايران وارد شده، اصولا اشاره به دقت در مذاكرات و شناختن حريف و حركت سنجيده با توجه به حركت‌هاي رقيب دارد. نوامبر 2013 (پاييز 92) خبرگزاري آسوشيتدپرس در گزارشي اعلام كرد كه ايران و ايالات متحده حدود يك سال گذشته را سرگرم مذاكرات محرمانه در عمان بوده‌اند. مذاكراتي كه در دوره باراك اوباما، رييس‌جمهور پيشين ايالات متحده شكل گرفته بود تا مسير را براي رسيدن به توافق هسته‌اي با ايران هموار سازد. براساس اين گزارش از ماه مارس سال 2013 ميلادي، معاون وقت وزير خارجه ايالات متحده ويليام برنز و جيك ساليوان به همراه جو بايدن چندين بار با مقام‌هاي ايراني ديدار كرده بودند. به گواه اين گزارش نيت ايران براي مذاكره بر سر پرونده هسته‌اي با غرب جدي‌تر از چيزي بوده است كه در آن مقطع در بسياري از رسانه‌هاي داخلي و البته خارجي به چشم ديده مي‌شد. ايران براي به ثمر رسيدن اين مذاكرات حتي كانال تماسي را با امريكايي‌ها پيش برده بود كه از تيررس رصد صميمي‌ترين دوستان واشنگتن در منطقه مانند تل آويو هم دور مانده بود. اما چه مسائلي ايران و طرف مقابل را به سمت چنين مذاكرات بي‌سابقه‌اي برد و پرونده هسته‌اي با چه مولفه‌هايي قدرت مانور ايران در آن بازه زماني را محدود كرده بود.

پايان يك پرونده امنيتي شده
پرونده ابعاد احتمالي نظامي موسوم به پي‌ام‌دي در سال‌هاي منتهي به آغاز مذاكرات هسته‌اي عملا به سوژه‌اي براي پرونده‌سازي امنيتي عليه ايران و منتقل شدن پرونده از شوراي حكام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي به شوراي امنيت سازمان ملل متحد منتهي شده بود. بن بست در روند ارايه مدارك از سوي ايران و متقاعد شدن بازرسان آژانس بين‌المللي انرژي اتمي عملا منجر به وضع تحريم‌هاي هسته‌اي عليه ايران از سه كانال شوراي امنيت، اتحاديه اروپا و ايالات متحده شد. در چنين فضايي همزمان با آغاز مذاكرات سياسي بود كه مذاكرات فني ايران و آژانس بين‌المللي انرژي اتمي آغاز شد و در حد فاصل روز حصول توافق تا روز اجرا بود كه در نتيجه همكاري سه‌جانبه وزارت امور خارجه، وزارت اطلاعات و وزارت دفاع در اجراي موفق نقشه راه مورد توافق با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در خصوص پرونده ابعاد احتمالي نظامي، شوراي حكام آژانس در بند 9 آخرين قطعنامه خود به تاريخ 15 دسامبر 2015 به صراحت برطرف شدن ملاحظات شوراي حكام در اين خصوص را اذعان و پرونده را مختومه اعلام كرد. اين مهر مختومه شد شوراي حكام آژانس بر پرونده پي‌ام‌دي به معناي پاياني بر چالش طولاني مدت خطرناك ميان ايران و آژانس بود كه زنجيره‌اي از اتهام‌ها را متوجه تهران كرده بود.

فروپاشي نظام تحريم‌ها
تشديد نظام‌مند تحريم‌ها عليه ايران با هدف زمينگير كردن ايران در حوزه اقتصادي صورت گرفت. هرچند كه ايران حتي در سال‌هاي منتهي به شكل‌گيري برجام نيز با برآورده شدن اين آرزوي دولت وقت امريكا فاصله داشت اما تداوم تحريم‌ها كه به شكل صعودي هرچندماه يك بارشدت مي‌گرفتند ايران را به سمت فروش صفر نفت پيش مي‌برد و اين مساله از چندماه قبل از روي كار آمدن حسن روحاني، زنگ‌هاي خطر را به صدا درآورده بود. هرچند كه جمهوري اسلامي ايران از ابتدايي‌ترين سال‌هاي انقلاب اسلامي تحت تحريم‌هاي اوليه بي‌شماري قرار داشته اما همراه شدن شوراي امنيت و اتحاديه اروپا با تحريم‌هاي امريكا عليه ايران، حلقه را بر اقتصاد ايران تنگ‌تر كرده بود. يكي از اصلي‌ترين دلايل نشستن ايران پشت ميز مذاكره همين برداشته شدن تحريم‌ها بود كه در نتيجه مذاكرات، زيرساخت تحريم‌ها به شكل كامل برچيده شد. در نتيجه دو سال مذاكره فشرده سياسي - حقوقي -  اقتصادي و فني تيم مذاكره‌كننده ايران با 1+5 بود كه تمامي قطعنامه‌ها، قوانين و مقرراتي كه تحريم‌ها به واسطه آنها وضع شده بودند، از بين رفتند. از صبح 27 دي سال 1394، 7 قطعنامه الزام‌آور شوراي امنيت به تاريخ پيوستند. لغو قطعنامه‌هاي فوق باعث شد تحريم‌هاي اعمال شده از سوي شوراي امنيت بر ايران شامل تحريم‌ها و محدوديت‌هاي گسترده در حوزه‌هاي بانكي و مالي، بيمه، حمل و نقل، لغو شود و ساختار نهادي تحريم‌ها كه در قالب كميته تحريم قطعنامه 1737، تيم نظارت بر تحريم‌ها و پانل كارشناسي ايجاد شده بود، منحل شود. اما مهم‌ترين اثر لغو تحريم‌هاي شوراي امنيت، از ميان رفتن مبناي حقوقي و سياسي براي مشروعيت‌زدايي از برنامه هسته‌اي ايران و توجيه‌كننده قانوني تحريم‌هاي ملي و منطقه‌اي بوده است. لغو قطعنامه‌هاي تحريمي شوراي امنيت كه محور اصلي آنها مكلف كردن ايران به تعليق برنامه غني‌سازي و چرخه سوخت بود و استفاده از ادبيات كاملا متفاوت در قطعنامه جايگزين يعني قطعنامه 2231، به اين معنا است كه شوراي امنيت با عدول از خواسته اوليه خود وجود برنامه هسته‌اي صلح‌آميز ايران شامل چرخه كامل سوخت هسته‌اي را مورد شناسايي قرار داده است. هرچند كه در سال‌هاي منتهي به مذاكرات هسته‌اي، عامه مردم چندان در جريان جزييات تحريم‌ها قرار نمي‌گرفتند اما تطويل مذاكرات و چكش‌كاري‌هاي چند و چندباره متن به منظور بستن پرانتزهاي فني و سياسي باز نشان داد كه تا چه اندازه تحريم‌هاي سه‌جانبه شوراي امنيت، ايالات متحده و اتحاديه اروپا در حال تنگ‌تر كردن بيشتر حلقه پيرامون ايران بوده است. با برجام رونمايي از برداشته شدن تحريم‌هايي كه عنوان‌هاي آنها به گوش مردم هم نرسيده بود، اتفاق افتاد.
*حوزه مالي، بانكي‌و بيمه: شامل نقل‌وانتقالات مالي، عمليات بانكي، نظام پيام‌رسان مالي ازجمله سوييفت، تامين مالي و اعتبار صادراتي
* حوزه نفت، گاز و پتروشيمي: شامل واردات، خريد، سوآپ، حمل‌ونقل نفت خام، گاز و محصولات پتروشيمي، صادرات تجهيزات و دانش فني مرتبط، سرمايه‌گذاري در صنايع نفت و گاز
*حوزه كشتيراني، كشتي‌سازي و حمل‌ونقل: شامل كشتيراني، كشتي‌سازي و تجهيزات و دانش فني مرتبط، طراحي و سخت و مشاركت در طراحي و ساخت كشتي‌هاي باري و تانكرهاي نفتي، دسترسي پروازها و هواپيماهاي باري ايراني به فرودگاه‌هاي اروپايي
*رفع تحريم‌هاي حوزه طلا، فلزات گران‌بها، اسكناس و سكه، شامل فروش، ارايه، خريد، صادرات، جابه‌جايي و حمل‌ونقل طلا و فلزات گرانبها من‌جمله الماس و خدمات مرتبط من جمله تامين مالي و ارايه خدمات امنيتي مرتبط
* خروج 447 شخص حقيقي و حقوقي ايراني از ليست تحريم‌ها كه اين اشخاص ديگر مشمول محدوديت‌هاي صدور رواديد و توقيف دارايي‌ها نخواهند بود.

بازشدن كانال گفت‌وگو با جهان
برجام در روزهاي ملتهب سياسي خاورميانه متولد شد. جدا از اينكه اين توافق پرونده هسته‌اي ايران را پس از 10 سال از بن بست خارج و به سرمنزل مقصود رساند، تبعات منطقه‌اي و امنيتي آن نيز از چنان اهميتي برخوردار است كه اروپايي‌ها امروز در مقام دفاع از برجام ديگر به منافع اقتصادي آن اشاره نمي‌كنند و در مقابل تولد و باليدن موفقيت‌آميز آن را كورسوي اميدي براي امنيت بين‌المللي مي‌دانند. فريده فرحي از كارشناسان مسائل ايران چندماه پس از تولد توافق هسته‌اي به درستي در مطلبي براي شوراي روابط خارجي ايالات متحده نوشته بود كه هرچند توافق هسته‌اي محدوديت‌هايي بر برنامه فني هسته‌اي ايران اعمال كرده است اما بر جايگاه امنيتي و مقام مشورتي ايران در منطقه افزوده است. محمدجواد ظريف، وزير خارجه كشورمان نيز بارها در سخنان خود در دو سال گذشته از عمر اجراي برجام تاكيد كرده كه برجام به ايران‌هراسي در سطح بين‌المللي پايان داده است. در سال‌هايي كه ايران به دليل كارشكني امريكا در روند مذاكرات خود با تروئيكاي اروپايي و اصرار واشنگتن بر غني‌سازي صفر، تحريم‌هاي رنگارنگ را تجربه مي‌كرد، مخالفان و رقباي منطقه‌اي پروژه امنيتي كردن پرونده هسته‌اي ايران به عنوان ابزاري براي ايران هراسي را پيش بردند و البته كه نمي‌توان كتمان كرد اين پروژه تا حدودي موفق هم بوده است. ايراني‌ها با نشستن پشت ميز مذاكره در پايتخت‌هاي متفاوت كشورهاي اروپايي نشان دادند كه اين همه سال هراس از كشوري كه فن و فنون مذاكره را مي‌شناسد، اشتباه بوده و تهران بازيگري منطقه‌اي است كه دنبال كردن منافع خود و پيشبرد بازي برد- برد از طريق كانال‌هاي ديپلماتيك را بلد است. ايراني‌ها پس از برجام در مساله سوريه نيز به روند رسمي مذاكرات سياسي وارد شدند و نشان دادند كه چيره‌دستي مذاكراتي آنها فقط درپرونده تك‌بعدي هسته‌اي نبوده و در پرونده‌هاي چندبعدي مانند سوريه نيز مي‌توانند با راهكارهاي سياسي به بازگشت ثبات و برقراري آتش‌بس در منطقه كمك كنند. با برجام و خارج شدن ايران از انزوايي كه امريكايي‌ها تلاش كرده بودند تهران را گرفتار آن كنند، صداي ايران در پرونده‌هاي منطقه‌اي نيز به گوش رسيد و به عنوان نمونه قطعنامه 2254 شوراي امنيت سازمان ملل درباره سوريه شباهت‌هاي زيادي به طرحي داشت كه محمدجواد ظريف براي برقراري آتش‌بس در اين كشور داده بود. بسياري از كارشناسان اعتقاد دارند كه يكي از اصلي‌ترين دستاوردهاي برجام در حوزه بين‌المللي نه‌تنها عادي‌سازي كه توسعه رابطه ايران و اروپا است. حتي منتقدان برجام نيز بر اين نكته اذعان دارند كه در سايه اين توافق هسته‌اي، فضاي سياسي براي گفت‌وگو با ايران باز شده است و اين همان مساله‌اي است كه خشم عربستان سعودي و برخي ديگر از متحدان امريكا در منطقه را پس از برجام برانگيخته است. جان كلام اين است كه اجرايي شدن توافق هسته‌اي با ايران مانع گفت‌وگو با تهران را برداشته است و دولت حسن روحاني نيز با به ثمر رسيدن تلاش‌هايش در حوزه هسته‌اي، اولويت نخست خود در دولت دوازدهم را برداشتن گام‌هاي عملي در حوزه رابطه با همسايگان اعلام كرده كه به اراده سياسي بازيگران سركش منطقه‌اي بستگي دارد. 10 سال بازه زماني است كه بسياري از تعهدهاي ايران در اين دوره به پايان مي‌رسد و البته كه با حضور دونالد ترامپ در كاخ سفيد امروز ديگر به راحتي نمي‌توان از طي اين 10 سال خبر داد. با اين وجود با گذشت دو سال از اجراي اين توافق هسته‌اي بايد به نگاه حداقلي و حداكثري به برجام پايان داد. توافق هسته‌اي با ايران از ابتدا نيز نمي‌توانست نقش معجزه‌گر براي مشكلات اقتصادي ايران يا اختلاف‌هاي ايدئولوژيك تهران و واشنگتن را بازي كند. برجام در نگاه عاقلان و اهالي فن، پله‌اي است براي فرار از بن‌بست سياسي و اقتصادي كه تلاش مي‌شد ايران در آن نگاه داشته شود و البته پله‌اي براي پيشبرد ديپلماسي پويا و استفاده بهينه از فرصت‌هاي به وجود آمده در سطح بين‌المللي.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون