نهالهايي كه قد كشيدهاند
ابراهيم حقيقي
ازنظر من فرهنگسازي يعني آموزش به ديگران براي تحقق رفتار جمعي در جهت مدنيت و به وجود آمدن يك جامعه رسمي؛ فرهنگسازي در جهت آگاهي بخشي به مردم يك جامعه صورت ميگيرد.
ازآنجاييكه رسالت هنرمندان فرهنگسازي در تمام رشتههاست اين مساله در حوزه كاري آنها بيشتر نمود پيدا ميكند. حتي به نظر من هنرمندان بسيار آدمهاي خوشبختي هستند كه بابت فرهنگسازي يا هنر، بازي و به عبارت ديگر شغلشان دستمزد هم ميگيرند.
اما اگر در سالهاي گذشته از عهده اين مسووليت بهخوبي برنيامديم و نتوانستيم جلوي آلودگي محيطزيست را بگيريم اين مساله به وجود مشكلات عديدهاي است كه در كشورمان وجود دارد از ساختار نامطلوب و غيراستاندارد اتومبيلها گرفته تا سوختي كه مصرف ميكنيم و وجود انبوه كارخانههاي كه در كشور وجود دارد. نكتهاي كه در اين ميان مهم جلوه ميكند يادآوري سنت قديمي و كهن روز درختكاري است كه باعث ميشود يادمان بيايد به جاي اينكه جمعهها براي استفاده از هواي پاك به طرف كوه و خارج از شهرپناه ببريم باغهاي شهرمان را بزرگ كنيم.
درختان، موجودات مقدسي هستند كه هوا را براي انسانها سالم و پاك نگه ميدارند و با آلودگي هوا مقابله ميكنند؛ هركسي در اينيك هفته سال درختي به درختان اين شهر و كشور اضافه كند قطعا تا هفت، هشت سال آينده شهرمان با سرسبزي همراه ميشود و آلودگي كاهش مييابد. اما چند سالي است كه بهشخصه شاهد هستم نهالهايي كه توسط هنرمندان در بوستان گفتوگو يا خانه هنرمندان كاشته ميشود تبديل به بخشي از فضاي سبز شده و بهخوبي گسترش پيداكرده. اتفاقا برحسبتصادف درختي را كه پنج سال پيش خودم و ديگر هنرمندان در بوستان گفتوگو كاشتيم قد كشيده و در حال تنومند شدن است. با ديدن اين درختچه آنقدر خوشحال شدم كه انگار كودكي از اسباببازي زيبايي كه ميگيرد خوشحال ميشود. كنار نهال ايستادم و ديدم همقد خودم است.
و نكته جالبتوجه ديگر اينكه اغلب اين درختها سرو هستند و سرو، نشان از قدمت كهن ايراني دارد.
پاي پلههاي تخت جمشيد درخت سرو ديده ميشود، اين درخت از فرهنگ كهن ايراني تا به امروز نماد هميشهسبز بوده و ريشه عميق در فرهنگ ايراني دارد.